پرش به محتوا

مگس

از ویکی‌گفتاورد
«ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه تست// عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری» حافظ

مگس، حشره‌ای است از راسته دوبالان.

  • «ای مردمان زده شد مثلی پس گوش باز دارید مرآن‌را بدرستی‌که آنان‌که می‌خوانید از غیر خدا هرگز نتوانند آفرید مگسی را و اگرچه اجتماع نمایند مرآن‌را و اگر برباید از ایشان مگس چیزی را نمی‌توانند استخلاص کرد آنرا از او ناتوان آمد عابد و معبود.»
  • «مگس انگبین و کرم پیله که به دیدار حقیرند ولیکن از ایشان چیزها پدیدار آید عزیز و باقیمت.»
  • «مگس بر نجاست آدمی نیکوتر از آنک علما بر درگاه سلطان.»
  • «نیش‌های چند مگس هرگز اسب چابک را از تاختن باز نمی‌دارد.»
  • «مثل مگس دست بر سر داشتن»
  • «مگس پراندن»
  • «مگس را در هوا رگ زدن»
  • «مگس چیزی نیست اما دل را چرکین می‌کند.»
  • «مگس حرام نیست لیکن دل به هم زند.»


مگس در شعر فارسی

[ویرایش]
  • «آمد شدن تو اندرین عالم چیست// آمد مگسی پدید و ناپیدا شد»
  • «آن مگس بر برگ کاه و بول خر// همچو کشتی‌بان همی افراشت سر»
  • «استخوانی طلبد جان همای// که به صحرا مگسش نشناسد»
  • «ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه تست// عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری»
  • «این دغل‌دوستان که می بینی// مگسانند دور شیرینی»
  • «برآستان تو غوغای عاشقان چه عجب// که هر کجا شکرستان بود مگس باشد»
  • «بر خوان تو این شکر که می‌بینم// بی فایده است مگس که می‌رانی»
  • «بنده خویشتنم خوان که به شاهی برسم// مگسی را که تو پرواز دهی شاهین است»
  • «پرستار امرش همه چیز و کس// بنی‌آدم و مرغ و مور و مگس»
  • «تو بر زمانه نه آن پرگشاده سیمرغی// که خوابگاه مگس شاید آشیانه تو»
  • «تو خواهی آستین افشان و خواهی روی درهم کش// مگس جایی نخواهد رفت از دکان حلوایی»
  • «چرب و شیرین خوانچه دنیا// به مگس راندنش نمی‌ارزد»
  • «چون به دنیای دون فرود آمد// به عسل در بماند پای مگس»
  • «چون قدم با شاه و با بگ می‌زنی// چون مگس را در هوا رگ می‌زنی»
  • «چون مگس حاضر شود در هر طعام// از وقاحت بی‌صلاح و بی‌سلام»
  • «دوغبایی بپز که از چپ و راست// در وی افتند چون مگس در ماست»
  • «دیده کز نعمت دیدار نبودش بهری// مگسی بود که مهمان سر خوانی بود»
  • «رزق را روزی‌رسان پر می‌دهد// بی‌مگس هرگز نماند عنکبوت»
  • «صوفیان در دمی دو عید کنند// عنکبوتان مگس قدید کنند»
  • «طوطیان در شکرستان کامرانی می‌کنند// وز تحسر دست بر سر می‌زند مسکین مگس»
  • «گرچه خوبی به سوی زشت به خواری منگر// کاندر این ملک چو طاووس به کار است مگس»
  • «ندارم باک از آن هرگز که دارم انگبین بر خوان// کجا کس انگبین دارد مگس بر گرد خوان دارد»
  • «نکنم رغبت دنیا که متاعی است قلیل// شاهبازان به گه صید نگیرند مگس»

پیوند به بیرون

[ویرایش]
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
مگس
دارد.