مهدی اخوان ثالث
ظاهر
(تغییرمسیر از اخوان ثالث)
مهدی اخوان ثالث با تخلُّص م. امید (۱ مارس ۱۹۲۹، طوس - ۲۶ اوت ۱۹۹۰، تهران) شاعر و داستاننویس ایرانی بود. [۱]
گفتاوردها
[ویرایش]- «من نه سبک شناس هستم نه ناقد … من هم از کار نیما الهام گرفتم و هم خودم برداشت داشتم. در مقدمه زمستان گفتهام که میکوشم اعصاب و رگ و ریشههای سالم و درست زبانی پاکیزه و مجهز به امکانات قدیم و آنچه مربوط به هنر کلامی است را به احساسات و عواطف و افکار امروز پیوند بدهم یا شاید کوشیده باشم از خراسان دیروز به مازندران امروز برسم…»
- «من هرگز، هیچگاه، خوشبختانه در کارهای خود «سیاسی» یا بقولی «سیاسی نویس» نبودهام و نیستم…»
- ترا ای کُهن بوم و بَر دوست دارم، مهدی اخوان ثالث، انتشارات مروارید، چاپ ۱۳۷۵، ص 10
- «شبهای تیره بِه که چراغان به مِی کنی / اسراف نیست، هر چه کنی خرجِ روشنی.»
- ترا ای کُهن بوم و بَر دوست دارم، مهدی اخوان ثالث، انتشارات مروارید، چاپ ۱۳۷۵، ص 25
- «بیا یادِ شهیدان زنده داریم/که خون شان رازِ سرخِ سرنوشت است … بنازم من شهیدانِ وطن را / که نامِ سرخشان تاج بهشت است .»
- ترا ای کُهن بوم و بَر دوست دارم، مهدی اخوان ثالث، انتشارات مروارید، چاپ ۱۳۷۵، ص ۲۶۶؛ تاریخِ سرودن:اردیبشهت ۱۳۶۲، «شهیدان زندهاند»
- «روز و شبها با خدا در جنگ و با خود در ستیزم / دوست میدارم شب و خواب، که صبحش برنخیزم.»
- ترا ای کُهن بوم و بَر دوست دارم، مهدی اخوان ثالث، انتشارات مروارید، چاپ ۱۳۷۵، ص ۲۶۶؛ ص ۳۲۶، تک بیت
- «رمضان گر خوش است و ماه خداست/رفتنش را تو چرا گیری عید؟!»
دربارهٔ او
[ویرایش]- «شعر اخوان را هم کم خواندهام، ولی همان مقداری که خواندم او را کسی میدانم که ارزش کلمات را میشناسد و بَر سُنّت ادب فارسی واقف است و در عین حال تجددّش یک تجددّ نمایشی در شعر نیست .»
- «من اخوان را از آخر شاهنامه شناختم. شعرهای اخوان جهانبینی و بینشی تازه به من داد و باعث شد که نگرش من از شعر به کلی متفاوت شود و شاید این آغازی برای تحول معنوی و درونی من بود.»
- «هنر م. امید در ترکیب شعر کهن و سبک نیمایی و سوگ او بر گذشته مجموعهای به وجود آورد که خاص او بود و اثری عمیق در هم نسلان او و نسلهای بعد گذاشت.»
- «شعر او یکی از سرچشمههای زلال شعر امروز است و تأثیر آن بر نسل خودش و نسل بعدی مهم است. اخوان میراث شعر و نظریه نیمایی را با هم تلفیق کرد و نمونهای ایجاد کرد که بدون اینکه از سنت گسسته باشد بدعتی بر جای گذاشت. اخوان مضامین خاص خودش را داشت، مضامینی در سوگ بر آنچه که در دلش وجود داشت - این سوگ گاهی به ایران کهن برمیگشت و گاه به روزگاران گذشته خودش و اصولاً سرشار از سوز و حسرت بود- این مضامین شیوه خاص اخوان را پدیدآورد به همین دلیل در او هم تأثیری از گذشته میتوانیم ببینیم و هم تأثیر او را در دیگران یعنی در نسل بعدی میتوان مشاهده کرد.»
- هوشنگ گلشیری، نویسنده معاصر ایرانی مهدی اخوان ثالث را رندی میداند از تبار خیام با زبانی بیش و کم میانه شعر نیما و شعر کلاسیک فارسی. وی میگوید تعلق خاطر اخوان را به ادب کهن هم در التزام به وزن عروضی و قافیه بندی، ترجیع و تکرار میتوان دید و هم در تبعیت از همان صنایع لفظی قدما مانند مراعات النظیر و جناس و غیره.[۳]
- اگر دو نام از ما به آیندگان برسد یکی از آنها احمد شاملو و دیگری مهدی اخوان ثالث است که هر دوی آنها از شاگردان نیمایوشیج هستند.
- «اخوان از ادب سنتی خراستان و از قصیده و شعر خراسانی الهام گرفتهاست و آشنایی او با زبان و بیان و ادب سنتی خراسان به حدی زیاد است که این زبان را به راستی از آن خود کردهاست. آقای خویی میافزاید که اخوان دبستان شعر نوی خراسانی را بنیاد گذاشت و دارای یکی از توانمندترین و دورپروازترین خیالهای شاعرانه بود. اسماعیل خویی معتقد است که اخوان همانند نیما از راه واقع گرایی به نماد گرایی میرسد.»
- خویی
- «وی دربارهٔ عنصر عاطفه در شعر اخوان میگوید که اگر در شعر قدیم ایران باباطاهر را نماد عاطفه بدانیم، شعری که کلام آن از دل بر میآید و بر دل مینشیند و مخاطب با خواندن آن تمام سوز درون شاعر را در خود بازمییابد، اخوان فرزند بی نظیر باباطاهر در این زمینهاست.»
- خویی[۳]
- «مهدی اخوان ثالث در شعر زمستان احوال خود و عصر خود را از خلال اسطورهای کهن و تصاویری گویا نقش کردهاست.»
- «در سردی و پژمردگی و تاریکی فضای پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است که شاعر زمستان اندیشه و پویندگی را احساس میکند و در این میان، غم تنهایی و بیگانگی شاید بیش از هر چیز در جان او چنگ انداختهاست.»
- غلامحسین یوسفی[۳]
- «در شعر نو، دو، سه نفر بودند که شعرهایشان را خیلی میپسندیدم. یکی از آنها «اخوان» بود. ما با «اخوان» آشنا بودیم و شعرش، شعر بسیار برجستهای بود.»[۴]
- سید علی خامنهای ۱۳۷۷/۰۲/۰۷
- «اخوان برای شعرهای نیما راه حلی پیدا کرد که در واقع عروض، قافیه و وزن را به کار میبرد.»
- «اخوان میگوید، شعر حاصل بیتابی در لحظاتی است که انسان در هالهای از شعور نبوت قرار گرفته است و محصول بیتابی انسان در لحظاتی است که شعور نبوت بر او پرتو انداخته است.»
- ۴ اوت ۲۰۰۱/ ۱۳ مرداد ۱۳۸۰ [۵]
- «شاید مترقیترین بخش شعر نو ما شعر اخوان ثالث باشد که درعمیقترین و حاصلخیزترین اقالیم شعر فارسی ریشه دوانده است و پیوند دادن این دو با هم یعنی زبان کهن و نو جلوگیری از بیریشگی زبان است. ما وامدار اخوان هستیم او از مرزهای کتاب وخاطره گذشت و وارد تاریخ ادبیات فارسی شد.»
- «تلاش بیوقفهٔ او؛ در شعر نو است و بزرگترین خدمت را به جریان شعر نو بیتردید اخوان انجام داده است و اگر او کتابهایی همچون عطا و لقای نیما و بدعتهای نیما را نمینوشت چه بسا هنوز نیما مورد لعن میبود ولی اخوان با زبان کارشناسی و کاملاً حرفهای پاسخ این افراد را برای همیشه داد و پایههای شعر نو را در دانشگاهها و مراکز علمی محکم کرد.»
- «اخوان ریشه در شعر کهن پارسی دارد ارتباط شعر و موسیقی در فرهنگ ما از هر فرهنگ دیگری بیشتر و عمیقتر است و در شعر اخوان هم پیداست.»
- ۳۰ دسامبر ۲۰۰۲/ ۹ دی ۱۳۸۱ [۶]
- «منظور اخوان از به کار بردن مزدک در اشعارش، اصالت اندیشه زرتشت و ترکیب آن با عدالت اجتماعی مزدک است و مزدشتی او در اندیشه ایرانیاش و نه مذهبیاش به کردار نیک، پندار نیک و گفتار نیک (زرتشت) است.»
- مرتضی کاخی ۲۵ اوت ۲۰۰۳/ ۳ شهریور ۱۳۸۲ [۷]
- «مهدی اخوان ثالث با درک عمیق از مکتب نیما، در اشعار خود وی را به نسلی که پیوند عمیق با شعر کلاسیک داشت، معرفی کرد.»
- «اخوان جزو چند شاعری بود که در همان اوایل، مکتب نیما را درک کرد. وی عمق مکتب سینما را دریافته بود و با کتاب «زمستان» توانست وی را به نسلی که هیچ درکی از او نداشت، بشناساند و معرفی کند.»
- «اخوان به بهتر و راحتتر درک کردن شعر نیما بسیار کمک کرد، چون زبان شعری او دارای ابهامهای بسیاری بود؛ اساساً نیما خود تعهد داشت که سبک شعریاش ناهموار باشد و از کلمات بومی و محلی استفاده میکرد. اما اخوان در عین این که راه او را هموار کرد، از کلمات شاعرانه و آرکاییک بهره جست و شعرش نوعی روحیه کلاسیک داشت.»
- منوچهر آتشی ۲۵ اوت ۲۰۰۱/ ۳ شهریور ۱۳۸۰ [۸]
- «اخوان خود میگوید که من میخواستم از سبک خراسانی راهی بر “یوش“ مازندران بیابم. در حقیقت او میخواست تلفیقی از ادبیات زادگاه خود و ادبیات نیما و شاعران دوره مشروطه به دست دهد.»
- «مهدی اخوان ثالث از جمله شاعران صاحب سبک است که اشعار او در ادبیات فارسی ماندگار خواهد بود.»
- عبدالعلی دستغیب ۲۵ اوت ۲۰۰۱/ ۳ شهریور ۱۳۸۰ [۹]
نوشتارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. اول. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۳۵۳. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.
- ↑ «گفت و شنود از زندگی بگوئیم - بخش سوم». وبسایت دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، ۱۵ خرداد تا ۲۷ تیر ۱۳۷۶.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ اخوان، شاعر حماسه و شکست
- ↑ «نیما یوشیج» آدم متدیّنی بود
- ↑ «جلسه “با اخوان ثالث و بعد از او“ برگزار شد دکتر کاخی: اخوان میگوید، شعر حاصل بیتابی در لحظاتی است که شعور نبوت بر شاعر پرتو انداخته است». ایسنا. ۱۳ مرداد ۱۳۸۰.
- ↑ «مرتضی کاخی: مترقیترین بخش شعر نو شعر اخوان ثالث است». ایسنا. ۹ دی ۱۳۸۱.
- ↑ «مرتضی اخوان کاخی: مهدی اخوان ثالث راهی میانبر از خراسان دیروز به یوش امروز زده است». ایسنا. ۳ شهریور ۱۳۸۲.
- ↑ «/سالروز در گذشت اخوان ثالث/ منوچهر آتشی، در گفت و گو با ایسنا: “اخوان” درک بهتری از مکتب نیما به دست داد». ایسنا. ۳ شهریور ۱۳۸۰.
- ↑ «/سالروز در گذشت اخوان ثالث/ عبدالعلی دستغیب، در گفت و گو با ایسنا: “اخوان” شعر قدیم و جدید را به یکدیگر پیوند زد». ایسنا. ۳ شهریور ۱۳۸۰.