پرش به محتوا

گربه

از ویکی‌گفتاورد
(تغییرمسیر از پیشی)
زنگوله را کی به گردن گربه می‌اندازد؟ - ازوپ

گُربه سرسلسله گربه‌سانان است.

گفتاورد

[ویرایش]
  • «تفاوت اساسی بین یک گربه و یک دروغ در این است که گربه نه‌تا جان دارد.»
  • «گربه شیر کوتوله‌ای است که موش دوست دارد، از سگ متنفرست و از انسان‌ها طرفداری می‌کند.»
    • الیوور هرفورد بدون منبع

ضرب‌المثل

[ویرایش]
  • «آهسته برو، آهسته بیا که گربه شاخت نزند!»
  • «از تاب ناعلاجی به گربه گفتم خانم‌باجی!»
  • «به‌ات نشون میدم، کجا گربه تخم می‌کند!»
  • «به دعای گربهٔ سیاه باران نمی‌آید.»
  • «به دعای گربه‌کوره طاق مبال پایین نمی‌آید.»
  • «به گربه گفتند: گهت درمان است، خاک رویش ریخت.»
  • «به گربه گفتند فضله‌ات درمان است، به خاک کرد.»
  • «چوب را که برداری گربهٔ دزد می‌گریزد.»
  • «در دیزی باز است، حیای گربه کجاست؟»
  • «دست که به چوب بردی گربهٔ دزد حساب کار خودش را می‌کند.»
  • «دستی که از من بریده شد می‌خواهد سگ بخورد، می‌خواهد گربه.»
  • «دعای گربه در آسمان رخنه نکند.» ضرب‌المثل آلمانی
  • «زنگوله را کی به گردن گربه می‌بندد (می‌اندازد)؟»
  • «شب، گربه سمور می‌نماید، هندوبچه حور می‌نماید.»
  • «مبادا یکی موش و دو گربه تنها// مبادا دو زن در یکی خانه باهم» ضرب‌المثل هلندی
  • «گربه آمد و دنبه ربود.»
  • «گربه، بی‌چشم ‌و رو است.»
  • «گربه تنبل را موش طبابت می‌کند.»
  • «گربه خانه هم باید مقبول باشد.»
  • «گربه خودش زشت، معوش هم زشت.»
  • «گربه خونه آدم هم باید خوشگل باشه.»
  • «گربه در انبان فروختن.»
  • «گربه در دکان شیشه‌گر.»
  • «گربه در راه خدا موش نمی‌گیرد.»
  • «گربه دستش به گوشت نمی‌رسه، می‌گه بو می‌ده.»
  • «گربه دنبه خواب بیند.»
  • «گربه را باید دم حجله کشت!»
  • «گربه را سه‌تکه اندازه گوشش.»
  • «گربه را مجال گذر نیست!»
  • «گربه سر دیگ را باز ببیند شرم می‌کند.»
  • «گربه که به تنگنا افتد چشم آدمی را برآرد.»
  • «گربه گشنیز خورد گرسنه همه‌چیز.»
  • «گربه مرتضی‌علی است، پشتش به زمین نمی‌آید!»
  • «گربه هفت‌بار جای بچه‌هایش را عوض می‌کند»
  • «گربه هفت‌تا جان دارد!»
  • «گربه همه‌شب به خواب بیند دنبه»
  • «گربه همه‌شب موش در خواب بیند.»
  • «گوشت را به گربه سپردن!»
  • «مثل سگ و گربه!»
  • «مثل گربه از هر دست بیندازنداش، با پا به زمین می‌آید.»
  • «مثل گربه به روی کسی براق شدن»
  • «مثل گربه عزیز بی‌جهت»
  • «مثل گربه کور!» (نمک‌نشناس)
  • «مثل گربه نوروزی»
  • «موش موشک آسه بیا، آسه برو که گربه شاخت نزنه.»
  • «مثل موش و گربه»
  • «موش و گربه که باهم ساختند، دکان بقالی خراب است.»
  • «موش و گربه که باهم کنار آمدند، وای به حال بقال!»
  • «هرچه صرفه‌کنی گربه برد!»
  • «همه شب گربه موش را به خواب بیند»

گربه در شعر شاعران

[ویرایش]
  • «از پی گربه دویدند و گریخت// کودک از ترس عتابش رنگ ریخت»
  • «ای کبک خوش‌خرام که خوش میروی به‌ناز// غره مشو که گربه عابد نماز کرد»
  • «مگر بار گران بودیم و مشت استخوان ما // پدر را پشت خم می‌کرد اگر شوهر نمی‌کردم
بر آن گسترده خوان گویی چه بودم؟ گربه‌ای کوچک//که غیر از لقمه‌ای نان خواهش دیگر نمی‌کردم »
  • «به مَشمُر تو این چرخ گردان به کس// که نفروخت بی‌گربه، انبان به کس»
  • «تا بود گربه در کمان و کمین// موش را گلشن است زیر زمین»
  • «تا همی گربه ناب دارد و چنگ// موش را چیست به ز خانه تنگ»
  • «تو کشان زلف و من چو گربه بر آن سنبل دلنواز می غلطم»
  • «چون حریص خوردنی، زن خواه زود// ورنه آمد گربه و دنبه ربود»
  • «چون گربه جز که فرزند چیزی دگرش خور نیست// آن راست نیکبختی کو را چنین پدر نیست»
  • «زاده طبع منند اینان که خصمان منند// آری آری گربه هست از عطسه شیر ژیان»
  • «شدن گربه را بسته چنگال و پوز// بود موش را خرمی شام و روز»
  • «طمع کی گربه در انبان فروشد// که بخل امروز با سگ در جوال است»
  • «گربه مسکین اگر پر داشتی// تخم گنجشک از زمین برداشتی»
  • «گرگ را با میش کردن قهرمان باشد زجهل// گربه را با پیه کردن پاسبان باشد خطا»
  • «گفت در ره موسی‌ام آمد به پیش// گربه بیند دنبه اندر خواب خویش»
  • «نبینی که چون گربه عاجز شود// برآرد به چنگال چشم پلنگ»
  • «نهادست این گنبد تیزتک// پی موش، گربه؛ پی گربه، سگ// مپندار صیاد کز دام جست// که صیاد را نیزِ صیاد هست»
  • «وز آن پس همه گربگان را بکشت// دل کدخدایان از او شد درشت»
  • «همی گربه از خانه بیرون کند// یکایک همه ناودان برکند»
  • «یکی گربه در خانه زال بود// که برگشته‌ایام و بدحال بود»

پیوند به بیرون

[ویرایش]
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
گربه
دارد.