مارک تواین

از ویکی‌گفتاورد
سموئیل لنگهورن کلمنس: مارک تواین

مارک تواین (۳۰ نوامبر، ۱۸۳۵ - ۲۱ آوریل، ۱۹۱۰)، نویسندهٔ آمریکایی

دارای منبع[ویرایش]

  • «حضرت «آدم» یک بشر بود و بس. او سیب را نه بخاطر سیب بودنش، بلکه بخاطر ممنوعیتش می‌خواست.»
    • تراژدی پدن‌هد ویلسن/ قسمت ۲
  • «ایمان یعنی اعتقاد داشتن به چیزی که می‌دانیم درست نیست.»
    • "به دنبال خط استوا / ۱۸۹۷"
  • «هنگامی‌که چهارده‌سال بیشتر نداشتم، پدرم به طرز غیرقابل تحملی احمق به نظرم می‌آمد. اما وقتی پا به بیست و یک‌سالگی گذاشتم از این‌که در طول این هفت سال چقدر به معلومات این پیرمرد افزوده شده تعجب کردم.»
    • زمان‌های پیشین بر روی می‌سی‌سی‌پی، ماهنامه آتلانتیک/ ۱۸۷۴
  • «هنگامی‌که جوان بودم می‌توانستیم همه چیز را، خواه حوادث واقعی یا غیرواقعی، به خاطر بسپارم، اینک که به سوی پیری می‌روم فقط آنچه را که در همان لحظه اتفاق افتاده‌است بخاطر خواهم آورد.»
    • شرح حال مارک تواین
  • «اگر خشمگینی تا چهار بشمار؛ اگر خیلی خشمگینی لعنت بفرست.»
    • تراژدی پدن‌هد ویلسن/ قسمت ۱۰
  • «خبر مرگ من بسیار اغراق‌آمیز بود.»
    • نیویورک ژورنال/ ۲ ژوئن ۱۸۹۷
  • «گرسنگی خدمتکار جان است.»
    • به دنبال اکوادور/ فصل ۴۳
  • «بشر تنها موجودی است که می‌تواند سرخ شود یا ضرورتی برای سرخ شدن داشته باشد.»
    • به دنبال اکوادور/ فصل ۲۷
  • «بشر حیوانی است مذهبی. او تنها حیوانی است که نزدیکانش را چون خود دوست دارد، اما چنان‌چه الهیات آن‌ها مطابق میل او نباشد سر از تنشان جدا می‌کند.»
    • حیوان پست‌تر
  • «انسان برای کسب محبت دست به خیلی کارها می‌زند؛ اما برای تحریک حسادت دیگران هرکاری که از دستش ساخته باشد انجام می‌دهد.»
    • به دنبال اکوادور/ فصل ۲۱
  • «بشر در آخرین روز آفرینش آفریده شد، وقتی که خدا خسته بود.»
    • شرح حال مارک تواین دفتر یادداشت/ ۱۹ مارس ۱۹۰۳
  • «تفاوت اساسی بین یک گربه و یک دروغ در این است که گربه نه‌تا جان دارد.»
    • تراژدی پدن‌هد ویلسن/ قسمت ۷
  • «زبان آلمانی باید با لطف و احترام به وادی مردگان سپرده شود، که مردگان را فرصت فراگیری این زبان بسیار است.»
    • زبان رنج‌آور آلمانی
  • «تنها راه تندرستی، خوردن غذاهای نامأکول، نوشیدن آشامیدنی‌های مشمئزکننده و انجام کارهایی که بدان راغب نیستیم، می‌باشد.»
    • به دنبال اکوادور/ فصل ۴۹
  • «درست است که اینجا هتل خوبی بوده، اما اینکه چیزی را ثابت نمی‌کند. من هم یک زمانی پسر خوبی بودم.»
    • The Innocents Abroad

بدون منبع[ویرایش]

  • «صادق‌ترین، بی توقع‌ترین، مفیدترین و دائمی‌ترین رفیق برای هر کسی کتاب است.»
  • «اگر تنها ابزارتان چکش باشد، همه مسائل برایتان تبدیل به میخ می‌شوند.»
  • «فردی که کتابهای خوب نمی‌خواند هیچ مزیتی بر فردی که بی سواد است، ندارد.»
  • «اگر آنچه را که می‌پوشانید چیزی جز یک وجود پاک نیست، زیاد در بند چند و چون جامه نباشید.»
  • «قبل از اینکه برای آمدن باران به درگاه خدا نماز بیاوری، بهتر است برنامه هواشناسی را نگاه کنی.»
  • «جلوگیری از تکرار تاریخ کاری بیهوده‌است زیرا شخصیت آدمی طوری است که اجتناب از تکرار را غیرممکن می‌سازد.»
  • «یک «دروغ» ممکن است دنیا را دور بزند و به سر جای اولش برگردد؛ ولی در همین مدت یک «حقیقت» هنوز دارد بند کفش‌های خود را می‌بندد تا حرکت کند.»
  • «ما در این سرزمین از وجود سه چیز برخورداریم: وجدان بیدار، آزادی بیان و احتیاط لازم برای اینکه از دوتای اول هرگز استفاده نکنیم.»
  • «قسمت‌هایی از انجیل را که نمی‌فهمم ناراحتم نمی‌کنند. قسمت‌هایی از آن را که می‌فهمم عذابم می‌دهند.»
  • «سعی نکن به یک خوک آواز خواندن یاد بدهی. هم وقت خودت رو تلف می‌کنی و هم خوک را اذیت می‌کنی.»
  • «بهتر است دهان خود را ببندید و ابله به نظر برسید تا اینکه آن را باز کنید و همه تردیدها را از میان ببرید.»
  • «سردترین زمستانی که به عمرم تجربه کرده‌ام، تابستان سانفراسیسکو بود!»
  • «تنها عذر موجه خدا این است که وجود نداشته باشد.»
  • «از بزرگترین شخصیت‌های برتر قرن نوزدهم، یکی ناپلئون بناپارت است و دیگری هلن کلر. ناپلئون در صدد بود دنیا را فتح کند اما توسط یک نیروی فیزیکی شکست خوردو هلن کلر با سعی و تلاش خود با نیروی ذهن و فکر کوشید و پیروز شد.»
  • «از بین تمام چیزهایی که از دست دادم، بیشتر از همه دلم برای ذهنم تنگ شده‌است .»
  • «فرد را برای چیزی که به آن اعتقاد دارد به کلیسا راه می‌دهند ولی برای چیزی که می‌فهمد از آنجا اخراج می‌کنند.»
  • «هر کس بگوید سیگار را نمی‌شود ترک کرد، دروغ می‌گوید؟! چرا که من خودم صدها بار سیگار را ترک کرده‌ام.»
  • «هنگامی‌که چهارده‌سال بیشتر نداشتم، پدرم به طرز غیرقابل تحملی احمق به نظرم می‌آمد. اما وقتی پا به بیست و یک‌سالگی گذاشتم از این‌که در طول این هفت سال چقدر به معلومات این پیرمرد افزوده شده تعجب کردم.»
  • «راز کامیابی برخی از مردم، جد و جهد، پشتکار و ایمان استوار است.»
  • «سخت‌ترین کار دنیا اینه که بخوای با کسی بحث کنی که از اول به خودش قول داده: "هیچی نفهمه"... !»
  • «مهربانی زبانی است که ناشنوایان می توانند بشنوند و نابینایان می توانند آن را ببینند»

پیوند به بیرون[ویرایش]

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ