پرش به محتوا

گریه

از ویکی‌گفتاورد
(تغییرمسیر از گریان)

گریه اشک ریزی در پاسخ به یک حالت احساسی در انسان است.

گفتاوردها

[ویرایش]

خطوط پررنگ، متنی است که در زیر تصاویر بکار رفته است.

آ، الف

[ویرایش]
  • «اگر تمام شب را بخاطر از دست دادن خورشید گریه کنی لذت دیدن ستاره‌ها را از دست خواهی داد.»

ب، پ

[ویرایش]

ت، ث

[ویرایش]

ج، چ

[ویرایش]

ح، خ

[ویرایش]

د، ذ

[ویرایش]
  • «دلتنگِ نانِ مادرم می‌شوم/و قهوهٔ مادرم/و نوازشِ مادرم ... / و روز به روز/ کودکی نیز در من بزرگ می‌شود/ و به روزهای عمرم، عشق می‌ورزم/ زیرا اگر بمیرم/ از اشکِ مادرم شرم می‌کنم!
    • محمود درویش، در «اگر باران نیستی نازنین، درخت باش»، «به مادرم»، برگرفته از نشر سخن، چاپ ۱۳۸۹، ص ۴۵

ر، ز، ژ

[ویرایش]
  • «زمانی که چشم به این جهان گشودی، یک روز بارانی بود. در حقیقت آنچه می‌بارید، باران نبود، اشک آسمان بود که به خاطر از دست دادن ستاره‌ای گریه می‌کرد.»
  • «زندگی مانند لبخند ژوکوند است، در نظر نخست به روی بیننده تبسم می‌کند، اما اگر در او دقیق شوی می‌گرید.»

س، ش

[ویرایش]
  • «دردی است که پزشکان را به درمانش فراخوانده‌ام/و پزشکی جز اشک‌ها نبود.»[۱]

ص، ض

[ویرایش]

ط، ظ

[ویرایش]

ع، غ

[ویرایش]

ک، گ

[ویرایش]
  • «با گرگ دنبه خوردن (و) با چوپان گریه کردن.»
  • «پیش از روضه خوان گریه می‌کند.»
  • «چه عزائیست که مرده‌شور هم گریه میکنه.»
  • «خنده کردن دل خوش می‌خواد و گریه کردن سر و چشم.»
  • «خودافتاده نگرید.»
  • «سر قبری گریه کن که مرده توش باشه.»
  • «عاقبت خنده، گریه است.»
  • «گریه آدم را سبک می‌کند.»
  • «گریه زن دام زن است.»
  • «گریه زن مکر زن است.»
  • «مهمان باید خنده‌رو باشد اگر چه صاحبخانه خون گریه کند.»
  • «میان گریه‌کنندگان، گریهٔ مادر عیان است.» ضرب‌المثل عربی
  • «هرکه به‌تقصیر خویش برزمین افتد، نباید گریه کند.» ضرب‌المثل ترکی
  • «هرکه عاشقت بود، تورا به گریه می‌اندازد.» ضرب‌المثل اسپانیایی
  • «آن‌که نان با غم و اندوه نخورد// یا که بی‌گریه شبی را به‌سحرگاه نبرد// نَبرَد پی به‌توانمندی اوج ملکوت// نکند فهم از آن نظم بلند جبروت»
  • «از گریه او شب همه‌شب، دوش نخفتم// پیداست ز شوریده که شوریده‌تری زاد»
  • «اندر پس هر خنده دو صد گریه مهیا است»
  • «باز از افق، هلال ِ مُحَرَم شد آشکار// باز ابر گریه خیمه‌فکن شد به جوی‌بار»
  • «بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران// کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران»
  • «تو نمی‌دانی که دایه دایگان// کم دهد بی گریه شیرت رایگان»
  • «چون خدا خواهد که‌مان یاری دهد// میل بنده جانب زاری دهد»
  • «درپس هرگریه آخر خنده‌ای‌ست// مرد آخربین مبارک بنده‌ای‌ست»
  • «ز ابر گریان شاخ سبز و تر شود// نور شمع از گریه روشنتر شود»
  • «زن چو دید اورا که تند و توسن است// گشت گریان، گریه خود دام زن است»
  • «گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق// کاندرین طوفان نماید هفت دریا شبنمی»
  • «کسی را که دردل بود درد وغم// گرستنش درمان بود لاجرم»
  • «گریه بر هر درد بی درمان دوا است// چشم گریان چشمه فیض خداست»
  • «هرکه خندید بیش، بیش گریست»
  • «هنوزم زخوردی به خاطر در است// که در لانهٔ ماکیان برده دست// به‌منقارم آنسان به‌سختی گزید// که اشکم چو خون از رگ، آندم جهید// پدر خنده بر گریه‌ام زد که هان// وطن‌داری آموز از ماکیان»
  • «من می‌گریم وقتی که فرجام فرشتگان هم مرگ است.»
سیستم آو ا داون، ‎Chop Suey!‎

منابع

[ویرایش]
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
گریه
دارد.
در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ
گریه
موجود است.