جلیل ضیاءپور
ظاهر
جلیل ضیاءپور، پدر نقاشی مدرن ایران، استاد دانشگاه، پژوهشگر و مؤلف. زادروز: (۵ اردیبهشت ۱۲۹۹ خورشیدی) در بندر انزلی. وی در تاریخ (۳۰ آذر ۱۳۷۸ خورشیدی) در تهران درگذشت.
دارای منبع
[ویرایش]درباره هنر و ادبیات، ناصر حریری، انتشارات آویشن/ ۱۳۷۸ خورشیدی
[ویرایش]- «آثار کلیشهای همیشه مرا به یاد تکاپوی کیمیاگران میاندازد که تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟»
- «آثار هنری، به مانند آئینه، منعکس کنندهٔ نوع زندگانی مردم در هر سطح است.»
- «آفرینش هنرمند که آفرینشی ثانوی است، تألیفی از نتیجه استنباطها، به کمک ظاهر عینی و ذهنیّت است.»
- «استعداد هنری به معنی آمادگی در کار آموزندگی است. اما به غنا رساندن آن، عمل میخواهد.»
- «اندیشههای اجتماعی است که شیوهٔ هر موضوعی را برای هنرمند به وجود میآورد.»
- «این، نگاه دقیق و اندیشهٔ هنرمند است که منبع الهامات را در مییابد.»
- «برای آشنایی با رنگِ نقاش، باید با این دنیای او افت و خیز آگاهانه داشت.»
- «برای شناخت هویّت هر قوم و ملّتی، همیشه از راه دستآوردهای فرهنگی – هنری است که به آن پی میبرند. زیرا این دستآوردها، همه چیز مدنی را در خود دارند.»
- «به عاریت گرفتن قالبهای هنری زمانهها (بیش از حداقل الهام) ندیدهگرفتن حضور زمانهٔ حاضر و خودمشغولی با زمانههای از دست رفته است. به این طریق زمان حاضر نیز از دست میرود.»
- «به نقاشی هندسی، بیتوجه نباشیم. اکثر نقاشان، از ویژگی شکلهای کائنات به جهان هندسی رسیده اند.»
- «پاسخ به اعتراض متظاهرین به هنرشناسی، خاموشی است.»
- «تشویق مناسب برای هنرمندان نیازمند به تشویق، بیشتر کارساز است تا در هنرمندان متکّی به خود.»
- «تقلید در هنر، موجب اُفت شخصیت فردی و هویت ملّی است.»
- «تکرار هر سنّتی، نشخوار اندیشهها و دیدههای گذشتهها است.»
- «خامآوری بر روی پردهٔ نقاشی، نشان از بیخبری دارد.»
- «در هنر، همیشه به دنبال قالب گفتار خود باشیم. زیرا هر گفتنی، قالب خاص خود را میطلبد.»
- «دستیابی به طرح عینیات، بسی آسانتر از طرح ذهنیات است. زیرا تا رسیدن به این طرح، به شناختهای بسیاری باید دست یافت.»
- «دنیا پر است از ثابت قدمانی که هرگز منتظر تشویق این و آن نبودهاند و به خاطر هیچ مشکلی هم، پا پس نکشیدهاند.»
- «ذوق و شوق، لازمند امّا برای هنرمند شدن کافی نیستند.»
- «رنگ، برای هنرمند نقاش، زبانی است که هر قدر سادهگویی در آن باشد، برقراری رابطه با آن آسانتر است.»
- «رنگ، دنیای همهکس به ویژه دنیای نقاش است. او، از آنها همانند نُت موسیقی یا کلمات - اما ساده و منسجم - بهره میگیرد.»
- «رنگ را که به مانند کلمات است، روی پردهٔ نقاشی جابجا کردن، بی آنکه از لحاظ معنا و مفهوم و القاءگری، منسجم و منضبط شده باشد، پراکندهگویی است.»
- «زندگانی در هر زمانهای، راه خاص خود را دارد و هنرمند هم به ناچار راه خاص این زمانهاش را دنبال میکند.»
- «طبیعتسازی، عین به عین سازی نمیتواند باشد. زیرا هنر، استعدادهای مبتکر را میطلبد.»
- «فرق است میان پرسیدن برای دانستن و فهمیدن و اعتراض کردن، بدون مایهداشتن.»
- «کوشش در عینیت سازی، هرگز هنر نیست. مگر که بار ذهنیت بر آن افزوده شود. زیرا بار ذهنی، سخن هنرمند است.»
- «نقاشانی که با مکاتب گذشته سر و کار دارند، هنرمندان عصر خود نیستند. مگر که در کند و کاو بهترینها برای بهترین الهامها باشند.»
- «نوآوری و نوگرایی، تابع فشار شدید نیاز است.»
- «هرکسی در هنر خواستههای خود را میطلبد و نمیخواهد بداند که هنرمند چه میگوید.»
- «هرگز به ایستایی نیاندیشید. زیرا در دنیای پُرتکاپو، ایستایی مقدور نیست. از اینرو همیشه باید پویا بود.»
- «هر نوگرایی، خود یک نوع واقعگرایی است.»
- «هنر، بخش معتبری از فرهنگ زندگانی است و رسالت هنر، نمایاندن کوششهای خوب جامعه است. زیرا کوشایی جامعه همیشه در راه بهترزیستن است.»
- «هنر سطح بالا برای همهٔ مردم است ولی هنر عوامپسند را فقط عوام میپسندند.»
- «هنرمندان پیشرو، تا یک چند از مطرودان جامعه هستند و چون از میانه رفتند، همان جامعه آنان را به عنوان بزرگترین هنرمندان میخوانند! و این، صفت مردهپرستان است.»
- «هنرمند مقلّد، با اصل هنرمندی ناآشنا است.»
- «هنرمند واجد شرایط، در ایجاد آثار هنری، خود را از آشنایی با روند زندگانی جامعهاش، بینیاز نمیداند.»
- «هنرمند و هنرجو همیشه باید پُرسنده باشند. زیرا پُرسندگی پویندگی است و در هر هنر، پویندگی زندگی است.»
- «هنرها، ارتباط ریشهای با زندگانی و سنخیّت تنگاتنگ باهم دارند فقط ابزار کارشان با هم فرق میکند.»
- «هنر هر زمانهای قالب خاص خود را به صورت روح اعصار میخواهد، نه به صورت تقلید اشکال.»
- «هیچ هنرمندی نمیتواند بیبار سنّت باشد. زیرا خود با آن عجین است و با آن پیوند ریشهای دارد.»
هفتهنامه هنرهای تجسمی تندیس، شماره ۸۹، ۲۸ آذر ۱۳۸۵/۲۰۰۶
[ویرایش]- «هر برداشت فکری که در جامعهای پیدا شود، از همان جامعه و بیدار کننده است. من همیشه به دنبال قالب مناسبی برای محیط و زمانه خود بودهام. ما نباید قالب سخنان زمانه خود را از دیگران به عاریت بگیریم و در محیط خود رواج بدهیم. من پس از مقداری تجربه نوگرایانه غربی و آفریدن آثاری برای شناسایی محیط که بیدار کننده باشد به شکل دادن خود پرداختم.»
بدون منبع
[ویرایش]دربارهٔ ضیاءپور
[ویرایش]- «فشرده گفتگویی چند ساعته با جلیل ضیاءپور نقاش نو آور، محقق و منتقد صاحب نظر که تا کنون در راه ارشاد هنرمندان و پرورش محیط مناسب، به هر طریق که بوده کوشیدهاست.»
- مجله پست ایران، شماره ۶، ۱۳۴۶.
- «گفتگویی کوتاه از مصاحبهای چند ساعته با ضیاءپور، هنرمندی که بیش از همه باری گران بر دوش کشید و بیش از همه مرارت آن بار را تحمل کرد. آنچه از ایشان میآید میتواند دست کم مبین نظر یک هنرمند پیشرو در قبال هنرمندان جوانی باشد که به هر تقدیر راه و هدفی میجویند.»
- هفته نامه دنیای جدید، شماره ۵، ۱۳۴۶
- «ضیاءپور از معدود هنرمندانی است که سالها نیش قلم و زخم زبان بسیاری از افراد بی محتوا را به جان خرید و نخستین کسی است که شیوه نو نقاشی ایرانی را در ایران به تجربه گذاشت.»
- ماهنامه فردوسی، خرداد ماه ۱۳۴۶
- «روزی که ضیاءپور این هنرمند خلاق و پیشرو از فرنگ برگشت، چو پهلوان به میدان رسیده را میمانست! با آن منطق خاص مدرنیستهای با سواد و با اتکاء به علمی که زائیدهٔ تلاش وی بود، چه بی رحمانه با شلاق سیمیاش بر پیکر کهنه گرایان نواخت که با همان ضربات اولیه چنان آنان را کوبید که تا مدتها در رخوت و گاه گوشهگیری عالمانه به سر میبردند.»
- مجله سپید و سیاه، شماره مخصوص ۷۳۵، ۱۳۴۶
- «از سالهای (۵۰-۱۹۴۵/۲۹-۱۳۲۸) به بعد نقاشی معاصر ایران –در عرصه مجادله کهنه و نو- از طریق نقاشیها و نوشتههای جلیل ضیاءپور وارد مرحله تازهای شد.»
- نشریه انگلیسی زبان شورای عالی فرهنگ و هنر -مرکز تحقیقات و هماهنگی فرهنگی-، (نقاشی و پیکره سازی)، ۱۳۵۵.
- «با رهبری گروههای هنری به وسیلهٔ جلیل ضیاءپور بالاخره هنر نو و نوگرائی با هدفی روشن پا گرفت و به حرکت در آمد و نو گرایان هر یک به راه دلخواه خود در این مسیر به حرکت در آمدند. ولی سنت گرایان با شیوههای معمولی و منحط خود همچنان به کارشان ادامه دادند!»
- ویژه نامه تحقیقی روزنامهٔ رستاخیز، شماره ۷۳۹، ۱۳۵۶.
- «ضیاءپور با برپایی انجمن خروس جنگی و نمایش نگارههای خود در دهه ۳۰ و انتشار کتاب دفاعی خود، بحثی جنجالی در مورد هنر نو و کوبیسم در ایران به راه انداخت و برای نخستین بار نگرش تجزیه پذیر بر اشیاء را از جانب کوبیستها در ایران مطرح و از آن دفاع کرد. او در آثار خود با توجه به نقش مایه سنتی ایران، این نگرش را متحقق ساخت.»
- مجله فرهنگسرای نیاوران، (چهره هائی از پیشروان هنر و ادبیات معاصر ایران)، ۱۳۵۷.
- استاد ضیاءپور، را می توان به عنوان اولین کسی که به نقد جدی پرداخت نام برد. او با همان جنبشی که به راه انداخته بود در مجله خروس جنگی اولین نگاه نقادانه خود را نسبت به نقاشی ابراز کرد. اما متأسفانه باید گفت که پس از استاد ضیاءپور آن جدیت و آن اشتیاق رو به کاستی گذارد.
- نشریه اولین نمایشگاه بینالمللی طراحی معاصر تهران، (یادی از استاد جلیل ضیاءپور)، علیرضا سمیعآذر، ۱۰ آذر - ۲۰ دی ۱۳۷۸
- «پدر نقاشی نو در ایران هم درگذشت. ضیاءپور، نه به دلیل فقط نقاشیهایش که ادعایی هم در این زمینه نداشت، بلکه بیشتر به اعتبار صراحت، صداقت و شجاعتش مطرح بود و او هنرمندی بود که بیش از همه بار گران هنر نو را به دوش کشید و بیش از همه مرارت آن را تحمل کرد.»
- روزنامه انتخاب، شماره ۲۱۱، (استاد ضیاءپور موجی بود که ناگهان فرو نشست)، ۲ دی ۱۳۷۸.
- «دکتر جلیل ضیاءپور، بنیانگذار نقاشی نو در ایران، استاد و پیش آهنگ یگانه و پرچمدار پژوهش و آفرینش در هنر پیشرو این سده و این سرزمین بود.»
- روزنامه آزادگان شماره ۸۸، ۴ بهمن ۱۳۷۸
- «مرحوم ضیاءپور، از اجله هنرمندان پیشتاز ایران بود و جزو اولین نسلی که افقی تازه را در نقاشی معاصر ایران رقم زد. هم اکنون هر بینالی که در این موزه برگزار میشود، در حقیقت راهی را میرود که نسل اول (نسل ضیاءپور) برایش هموار کردهاست. آغداشلو ضمن مقایسه ضیاءپور با نیما یوشیج و صادق هدایت گفت هر سه این بزرگان در روزگاری زندگی و متاعشان را عرضه میکردند که واقعاً سخت مینمود. ضیاءپور، باید به سؤالهای احمقانهای پاسخ میداد و بارها پاسخش را که به سؤالهای بدیهی بود، تکرار میکرد.»
- روزنامه اندیشه امروز، (او «نیما» و «هدایت» هنر بود)، آیدین آغداشلو، ۱۱ بهمن ۱۳۷۸
- «جلیل ضیاءپور را میتوان به حق پایه گذار هنر نقاشی مدرن در ایران دانست.»
- روزنامه ایران، شماره ۲۰۱۲، ۱۱ دی ۱۳۸۰
- «استاد ضیاءپور راه را برای ادراک هنر نقاشی توسط منتقدان هنرهای تجسمی باز کرد. فعالیتهای هنری استاد در زمان خود توانست، خدمات ارزندهای را به جامعه هنر نقاشی و هنرهای تجسمی ارائه کند. ضیاءپور سبب شد مردم با هنرهای تجسمی بیشتر آشنا شوند. صحبت از ضیاءپور صحبت از تکامل است، بطوری که سبب شد نقاشان ایرانی به سوی روشنفکری قدم بردارند.»
- روزنامه ایران، شماره ۲۰۱۲، علیرضا سمیعآذر، ۱ دی ۱۳۸۰
- «ضیاءپور، نخستین منتقد هنرهای تجسمی بود که از درون هنرمندان اقدام کرد و نقاشی مدرن ایران و البته مجسمهسازی را بر خلاف ادبیات مدرن از داخل آکادمیها بیرون کشیدهاست. ضیاءپور بر هنری تأکید داشت که از سویی، تازه آغاز شده و از سویی، ریشه در فرهنگ تجسمی خودمان دارد. او سهم بزرگی در شناساندن هنر امروز ایران از موضع دیدگاه فنی به هنر نقاشی داشت. او کسی بود که راه را برای نقد تحلیل آثار باز کرد و ما مدیون دیدگاه پر تحرک و نو اندیش او هستیم.»
- روزنامه اطلاعات، شماره ۲۲۶۶۸، (جلیل ضیاءپور، پیشگام گشایش مسیر تازهای در نقاشی ایران)، جواد مجابی، ۸ دی ۱۳۸۱
- «ضیاءپور، مرد بزرگ تاریخ ساز معاصر بود، مردانی چون او رودخانه پرجوش زمانه را به سمت ترقی، تکامل و سمتی ممتاز جهت میدهند. صحبت از ضیاءپور، صحبت از تکامل، ترقی و در عین حال تجلیل از ارزشهای دینی و سنتی ماست.»
- روزنامه اطلاعات، شماره ۲۲۶۶۸، (جلیل ضیاءپور، پیشگام گشایش مسیر تازهای در نقاشی ایران)، علیرضا سمیعآذر، ۸ دی ۱۳۸۱
- «جلیل ضیاءپور، یکی از شخصیتهای نام آشنای عرصه نقاشی ایران است که سالها با ارائه نظریهها و آثار متفاوت خود با آنچه که تا پیش از وی وجود داشته سعی کرده در هنر نقاشی ایران تغییراتی به وجود آورد.»
- روزنامه شرق، ۳۰ آذر ۱۳۸۳
- «جلیل ضیاءپور، از پایه گذاران هنر نقاشی مدرن و آغاز کننده نقد هنری در ایران به شمار میآید.»
- روزنامه ایران، شماره ۳۰۰۸، ۳۰ آذر ۱۳۸۳
- «ضیاءپور نخستین منتقد هنرهای تجسمی بود و سهم بزرگی در شناساندن هنر امروز ایران داشت. او نخستین کسی است که شیوه نو نقاشی را در ایران به تجربه گذاشت و پرچمدار نهضتی بود که در دشوارترین شرایط فرهنگی از تنگنای زمانه سر فراز برآمدهاست و طی ۶ دهه در راه اعتلای فرهنگ و هنر این سرزمین نامی ماندگار از خود در تاریخ هنر به جای گذارد.»
- روزنامه هموطن سلام، ۲۵ آذر ۱۳۸۴
- «در نمایشگاهی که در موزه هنرهای معاصر قرار است سیر تحول نقاشی ایرانی را از دهه ۲۰ تا همین چند ماه پیش معرفی کند، (کل امیر و گل بهار) اولین تابلویی است که میتوانی در نمایشگاه جنبش هنر مدرن ایران تماشا کنی و بعد هم (آقام حینا میبنده). هر دو آثاری از جلیل ضیاءپور است، هنرمندی که نامش با نقاشی مدرن ایران گره خورده، همان که در بازگشت خود به ایران با بنیان نهادن مجلهای به نام «خروس جنگی» نزدیک به ۱۰ سال راهنمای مدرنیستهای ایران بود.»
- خبر گزاری میراث فرهنگی، (خاطرهها و یادها در جنبش هنر مدرن)، ۲۶ آذر ۱۳۸۴
- «جلیل ضیاءپور نخستین هنرمند جنبش مدرن در ایران است. این جنبش در ایران از آثار جلیل ضیاءپور که از اولین هنرمندان ایرانی است، شروع میشود و هنرمندان دیگر ادامه راه او را میدهند، از جمله میتوان به محمود جوادی پور، حسین کاظمی، احمد اسفندیاری، منوچهر ویشکایی و عبدالله عامری اشاره کرد.»
- خبرگزاری کار ایران، (نمایشگاه جنبش هنر مدرن ایران)، رضا نامی، ۲۷ آذر ۱۳۸۴
- «استاد جلیل ضیاءپور از پیشگامان جنبش هنری نوگرای ایران و از جمله هنرمندانی است که در جهت معرفی هنر مدرن تلاش فراوانی کرد.»
- روزنامه قدس، (در سالمرگ استاد جلیل ضیاءپور، نقاش، پژوهشگر و بزرگترین مدرنیست سنت گرا)، ۳۰ آذر ۱۳۸۴.
- «ضیاءپور یکی از اولین چهرههای هنر مدرن یا معاصر ایران است، هنر معاصر به مفهوم هنر قرن بیستمی. ضیاءپور از فارغ التحصیلان دانشکده هنرهای زیبا بود که به پاریس رفت و در مراجعت، آخرین رویدادهای هنر معاصر جهان را در ایران منعکس کرد. بنابراین ضیاءپور از اولین تأثیرگذاران هنر قرن بیستمی در ایران بود.»
- روزنامه قدس، پرویز کلانتری، (در سالمرگ استاد جلیل ضیاءپور، نقاش، پژوهشگر و بزرگترین مدرنیست سنت گرا)، ۳۰ آذر ۱۳۸۴
- «هنگامی که ضیاءپور در پاریس بود، نقاشی کوبیسم و فوتوریسم و سورئالیسم، در اوج شکوفایی خود بود و چون ضیاءپور به ایران بازگشته بود، عدهای از کارشناسان معتقدند که ضیاءپور سبک کوبیسم را با خود به ایران آوردهاست. اما خود ضیاءپور این ادعا را رد میکرد و اعتقاد داشت که به هیچ یک از این تجربهها گرایش نداشت، چون اعتقاد داشت از آن ما نیستند.»
- دو هفته نامه هنرهای تجسمی تندیس، شماره ۸۹، ۲۸ آذر ۱۳۸۵
- «ضیاءپور که پدر نقاشی نوین ایران لقب گرفته، بعد از اتمام تحصیل در بوزار پاریس و بازگشت به ایران، نهضتی را پدید آورد تا از آن طریق به جوانترها نشان دهد ضمن بهره گیری از فرهنگ بومی کشور میتوان محتوای هنر مدرن را نیز حفظ کرد.»
- روزنامه آینده نو، ۴ دی ۱۳۸۵
- «استاد جلیل ضیاءپور طی سالیان زندگانی (بیش از نیم قرن کوشایی) سعی کرد تا نقاشی ایران را از رخوت و رکود زمان برهاند و آغازگر نهضتی شد تا به نسل جوان بیاموزد که در عین بهره گیری از دست مایههای بومی و فولکلور ایران میتوان نوآوردهها را در هم سرشت و آثاری خلق کرد که ضمن ایرانی بودن، محتوای هنر مدرن را نیز در بر داشته باشد.»
- بانی فیلم، شماره ۸۵۱، (هفتمین یادواره پدر هنر نقاشی نوین ایران)، ۵ دی ۱۳۸۵
- «استاد جلیل ضیاءپور طی سالیان زندگانی (بیش از نیم قرن کوشایی) تلاش کرد تا نقاشی ایران را از رخوت و رکود زمان برهاند و آغازگر نهضتی شد تا به نسل جوان بیاموزد که در عین بهره گیری از دست مایههای بومی و فولکلور ایران میتوان نوآوردهها را در هم سرشت و آثاری خلق نمود که ضمن ایرانی بودن، محتوای هنر مدرن را نیز در بر داشته باشد.»
- روزنامه ایران، شماره ۳۵۳۳، (برگزاری هفتمین یادواره پدر هنر نقاشی نوین)، ۵ دی ۱۳۸۵
- «استاد جلیل ضیاءپور از آغازگران نهضتی بود که به نسل جوان آموخت چگونه از دست مایههای بومی و فولکلور ایران میتوان بهره گرفت و آثاری خلق کرد که ضمن ایرانی بودن، محتوای هنر مدرن را نیز در بر داشته باشد.»
- روزنامه تهران امروز، ۶ دی ۱۳۸۵
- «به اعتقاد برخی از صاحبنظران، جلیل ضیاءپور پدر هنر نقاشی نوین ایران به حساب میآید. وی نهضتی را آغاز کرد که توجه به دستمایههای بومی و فولکلوریک ایران را مد نظر داشت.»
- روزنامه اعتماد ملی، شماره ۲۶۵، ۶ دی ۱۳۸۵.
پیوند به بیرون
[ویرایش]این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |