شهیار قنبری
شهیار قنبری (زاده ۶ مرداد ۱۳۲۹ خورشیدی در تهران)، شاعر، ترانهسرا، آهنگساز، نمایشنامهنویس، مجری تلویزیونی و رادیو، فیلم ساز، روزنامهنگار، برنامهساز رادیو و تلویزیون و آوازخوان ایرانی
دارای منبع
[ویرایش]- قصهٔ دو ماهی
ما دو تا ماهی بودیم // توی دریای کبود
خالی از اشکهای شور// از غم بود و نبود
پولک هامون رنگوارنگ // روزامون خوب و قشنگ
آسمون مون یکی // خونه مون یه قلوه سنگ
خنده مون موجهارو تا ابرها میبرد
وقتی دلگیر بودم، اون غصه میخورد
تورهای ماهیگیرا وا نمیشد
عاشقی تو دریا تنها نمیشد
خوابمون مثل صدف // پر مروارید نور
پر شد این قصهٔ ما // توی دریاهای دور
همیشه تک میزدیم // به حبابهای درشت
تا که مرغ ماهی خوار// اومد و جفت مو کشت
دلش آتیش بگیره // دل اون خونه خراب
دیگه نوبت منه // سایه ش افتاده رو آب
بعد ما نوبت جفتهای دیگه س
روز مرگ زشت دلهای دیگه س
ای خدا کاری نکن یادش بره
که یه ماهی این پایین منتظره
نمی خوام تنها باشم // ماهی دریا باشم
دوست دارم که بعد از این // توی قصهها باشم
- قدغن
آبی دریا، قدغن
شوق تماشا، قدغن
با هم وتنها، قدغن
برای عشق تازه
اجازه بی اجازه
پچ پچ و نجوا، قدغن
رقص سایهها، قدغن
کشف بوسهٔ بی هوا
به وقت رؤیا، قدغن
برای خواب تازه
اجازه بی اجازه
در این غربت خانگی
بگو هرچی باید بگی
غزل بگو به سادگی
بگو زنده باد زندگی
برای شعر تازه
اجازه بی اجازه
از تو نوشتن، قدغن
گلایه کردن، قدغن
عطر خوش زن، قدغن
تو قدغن، من قدغن
برای روز تازه
اجازه بی اجازه
نظر دیگران دربارهٔ شهیار قنبری
[ویرایش]- «اولین باری که ترانه از شکل معمولی و به زعم من مبتذلش که اساساً چیزی نمیگفت خارج شده، اولین باری که ترانه مضمون اجتماعی داشت. به جرات میتوانم بگویم که این ترانه کار شهیار قنبری بود.»
- «فرهاد» مهراد – هفته نامهٔ جوانان – چاپ لس آنجلس، آمریکا، هفدهم ژانویه ۱۹۹۷
- «موج نوی ترانه سرایی در ایران با ترانههای «جمعه» و «عشق دو ماهی» شهیار قنبری آغاز شد. این یک موج تازه در ترانه سرایی بود.»
- اردلان سرفراز – شاعر، ترانه سرا – هفته نامهٔ جوانان – لس آنجلس ۱۹۹۰.
منابع
[ویرایش]دریا در من: گزینهٔ ترانههای (۱۳۷۲–۱۳۴۸) شهیار قنبری – نشر جاویدان ۱۳۷۷ - شابک: 41– 7 - 964 –S732 – چاپ سوم
پیوند به بیرون
[ویرایش]- ترانه یعنی: انفجار کلمه!؛ اعتراض شهیار قنبری به وضعیت ترانه امروز
- زندگی نامه شهیار قنبری از زبان خودش
- ترانه بوی گندم، با دکلمه شهیار قنبری