فیلم

فیلم اصطلاحی است که بهطور عام شامل تصاویر متحرک میگردد.
آ، ا - ب - پ - ت - ث - ج - چ - ح - خ - د - ذ - ر - ز - ژ - س - ش - ص - ض - ط - ظ - ع - غ - ف - ق - ک - گ - ل - م - ن - و - هـ - ی
آ، ا[ویرایش]
- «استودیوهای فیلمبرداری در سراسر دنیا، مثل کلوبهای شبانه، به هم شبیهاند فقط خیابانهایی که به آنها منتهی میشود فرق میکند.»
- «اگر فیلمی موفقیتآمیز باشد، میگویند کاسبی است؛ اگر ناموفق باشد، هنر خوانده میشود.»
- «امکان تحت تأثیر قرار دادن یک ملت به وسیله یک فیلم، مانند خالی کردن آب اقیانوس با انگشتانه است.»
ب[ویرایش]
- «بسیار مشکل است که از روی یک سناریوی بد، یک فیلم خوب ساخت، عکس آن خیلی راحتتر است.»
- «بیشتر دیالوگها را طرفداران انتقامجوی فیلمهای صامت مینویسند.»
پ[ویرایش]
ت[ویرایش]
ث[ویرایش]
ج[ویرایش]
چ[ویرایش]
ح[ویرایش]
خ[ویرایش]
د[ویرایش]
ذ[ویرایش]
س[ویرایش]
س[ویرایش]
- «سابقأ در فیلمها، خانمها را بدون پائینتنه نشان میدادند؛ امروزه پائینتنه را بدون خانمها نشان میدهند.»
ش[ویرایش]
ص[ویرایش]
ض[ویرایش]
ط[ویرایش]
ظ[ویرایش]
ع[ویرایش]
غ[ویرایش]
ف[ویرایش]
- «فیلم مثل زندگی واقعی است: مثل یک جوان عاشقپیشه شروع میکنیم، بعد بازیگر نقشهای بزرگ و سرانجام با نقش مضحک پیری به پایان میرسد.»
- «فیلم فقط در تاریکی سالن سینما زنده است.»
- «فیلمسازان باید به این نیز بیندیشند که فیلمهایشان را در روز رستاخیز با حضور خودشان نمایش خواهند داد.[۱]
ق[ویرایش]
- «قبل از تولید فیلم، تمام ریزهکاریهایش را در مغزم مجسم میکنم، آنگاه به نظرم میرسد که فیلم را دیدهام، درست به همین خاطر از ساختن آن دست میکشم.»
ک[ویرایش]
گ[ویرایش]
ل[ویرایش]
م[ویرایش]
- «من مثل یک آشپز وقتی که فیلمی را تهیه کردم، مینشینم و دیگران را تماشا میکنم ببینم به آنها مزه میدهد.»
ن[ویرایش]
- «نمایش فیلمهای فرهنگهای بیگانه در افغانستان، نوع تبادله فرهنگی است که نمی توان از آن جلوگیری کرد، بلکه باید روش های مثبت استفاده از این تبادله را یاد گرفت.»
و[ویرایش]
هـ[ویرایش]
- «هیچ تماشاچی پس از ترک سالن سینما، دچار تحول روحی نشده است.
ی[ویرایش]
منابع[ویرایش]
پیوند به بیرون[ویرایش]
![]() |