سگ: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز r2.7.2+) (ربات افزودن: fr:Chien |
EleferenBot (بحث | مشارکتها) جز r2.7.2) (ربات: افزودن ml:നായ |
||
خط ۲۵۷: | خط ۲۵۷: | ||
[[ja:犬]] |
[[ja:犬]] |
||
[[lt:Šuo]] |
[[lt:Šuo]] |
||
[[ml:നായ]] |
|||
[[nn:Hundar]] |
[[nn:Hundar]] |
||
[[pl:Pies]] |
[[pl:Pies]] |
نسخهٔ ۱۳ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۲۱
سگ (نام علمی: Canis Familiaris) یکی از پستانداران از راستهٔ سگسانان است. سگ دست کم از ۱۴٬۰۰۰ سال پیش و بنا به شواهدی تازه از ۱۵۰٬۰۰۰ سال پیش اهلی شدهاست.
«آب دریا از دهان سگ نجس نمیشود»
- «از سگجونی مثل هفتجوش است.»
- «از سه چیز باید حذر کرد، دیوار شکسته، سگ درنده، زن سلیطه.»
- «استخوان، قوم و خویش سگ است و سگ، قوم وخویش استخوان.»
- «بستن سنگ و گشودن سگ.»
- «به بهلول گفتند: ریش تو بهتر است یا دم سگ؟ گفت: اگر از پل جستم ریش من و گرنه دم سگ.»
- «به نفرین سگ، نان در تنور نمیافتد.»
- «تازی که پیر شد، از آهو حساب میبرد.»
- «حرف او و چاقوی جیب سگ یکی است»
- «خرگوش هرمزد را سگ هرمزد گیرد.»
- «دستی که از من بریده شد میخواهد سگ بخورد، میخواهد گربه.»
- «دلم خوشه زن بگم (بیگ) اگر چه کمتر از سگم.»
- «دیگی که واسه ما نمیجوشه سر سگ توش بجوشه.»
- «زن سلیطه، سگ بیقلادهاست.»
- «سر سگ بودن بهتر از دم شیر بودن است»
- «سگ اخته میکند.»
- «سگ است آنکه با سگ رود در جوال.»
- «سگ استخوان سوخته را بو نمیکند.»
- «سگان از ناتوانی مهربانند وگرنه سگ کجا و مهربانی.»
- «سگ بابا نداشت سراغ حاجعموش را میگرفت.»
- «سگ بادمش زیر پاشو جارو میکنه.»
- «سگ باش، کوچک خونه نباش.»
- «سگ باقلاده شکار نمیکند.»
- «سگ بعد از شستن نجستر است.»
- «سگ پاچه صاحبش را نمیگیره.»
- «سگ پارس میکند و خرس (بیخیال) میگذرد.» ضربالمثل رومانی
- «سگ چیه که پشمش چی باشه.»
- «سگ در حضور به از برادر دور.»
- «سگ در خانهٔ صاحبش پارس می کند.»
- «سگ در خانهٔ صاحبش شیره.»
- «سگ داد و سگ توله گرفت.»
- «سگ دستش نمیشه داد که اخته کنه.»
- «سگ را پیش یوز ادب میکند»
- «سگ را چو در تنگی بگیرند بگزد»
- «سگ را که چاق کنند هار میشه.»
- «سگ را میزند که شیر هوای کار خود را داشته باشد.»
- «سگ زرد برادر شغاله.»
- «سگ، زرد و سیاه ندارد.»
- «سگ زنده بهتر از شیر مرده است»
- «سگ سفید ضرر پنبهفروشه.»
- «سگ، سگ را ندرد»
- «سگ سوزن خورده.»
- «سگ سیر دنبال کسی نمیره.»
- «سگ سیر قلیه ترش»
- «سگش بهتر از خودشه.»
- «سگ صاحبش را نمیشناسد.» (کنایه از شلوغ بودن جایی)
- «سگ که چاق شد گوشتش خوراکی نمیشه.»
- «سگ که سیر شد سرکش میشود»
- «سگ گر و قلاده زر؟»
- «سگ، گوشت سگ را نمیخورد.» ضربالمثل ارمنی
- «سگ لاید و کاروان گذرد»
- «سگ لاینده گیرنده نباشد.»
- «سگ ماده در لانه، شیر است.»
- «سگ نازیآباده، نه خودی میشناسه نه غریبه.»
- «سگ نمکشناس به از آدم ناسپاس.»
- «سگ هم سرمایه میخواهد.»
- «سگی به بامی جسته، گردش به ما نشسته.»
- «سگی که برای خودش پشم نمیکند برای دیگران کشک نخواهد کرد.»
- «سگی که پاچه از قصابخونه بدزده، نون خودش را بریده.»
- «سگی که برای خودش پشم نمیکند برای دیگران کشک نخواهد کرد.»
- «سگی که پارس کنه، نمیگیره.»
- «سگی که پارس میکند گاز نمیگیرد.»
- «شغال بیشه مازندران را نگیرد جز سگ مازندرانی»
- «کاه را پیش سگ و استخوان را پیش خر میریزد.»
- «کلهپز برخاست سگ جایش نشست»
- «مثل سگ پشیمونه.»
- «مثل سگ و گربه»
- «مثل سگ هفت جان دارد»
- «مرگ خر عروسی سگ است.»
- «مواظب باش سگ پاچهات را نگیرد.»
- «نه خود خورد، نه کس دهد؛ گـَنده شود، به سگ دهد.»
سگ در شعر فارسی
- «از پدر مرده ملاف ای جوان// گرنه سگی چون خوشی از استخوان»
- «اگر برکهای پر کنند از گلاب// سگی در وی افتاد کند منجلاب»
- «با بداندیش هم نکویی کن// دهن سگ به لقمه دوخته به»
- «بترس از سگی کو کند روبهی»
- «زانهمه بانگ و علالای سگان// هیچ واماند ز راهی کاروان؟»
- «سگ آن به که خواهندهٔ نان بود// چو سیرش کنی دشمن جان بود»
- «سگ اصحاب کهف روزی چند// پی نیکان گـرفت مردم شد»
- «سگ گیرنده چون دندان کند باز// تو حالی استخوانی پیشش انداز»
- «سگ هماره حمله بر مسکین کند// تا تواند زخم بر مسکین زند»
- «که سگ را به خانه دلیری بود// چو بیگانه شد، بانگ او کم شود»
- «مرد عالیهمم نخواهد بند// سگ بود، سگ به لقمهای خرسند»
- «مهتاب که نور پاک دارد// از بانگ سگی چه باک دارد»
- «مه فشاند نور و سگ عوعو کند// هرکسی بر خلقت خود میتند»
- «مه نور میفشاند و سگ بانگ میزند// مه را چه جرم؟ خاصیت سگ چنین بود»
- «نهادست این گنبد تیزتک// پی موش، گربه؛ پی گربه، سگ// مپندار صیاد کز دام جست// که صیاد را نیزِ صیاد هست»
پیوند به بیرون
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |