طلوع

از ویکی‌گفتاورد

طلوع، لحظه‌ای که لبهٔ بالایی خورشید در بالای خط افق در شرق به هنگام صبح پدیدار می‌شود.

Claude Monet, 1872
طلوع خورشید
طلوع خورشید در خلیج فارس
Colored dice with white background
Colored dice with white background

گفتاوردها[ویرایش]

  • «در غروب جوانی، نفس‌پرستی به پایان می‌انجامد؛ در طلوع پیری، خدمت به خلق آغاز می‌گردد.»
  • «در دوران جهالت، مذهب بهترین راهنمای ملت‌ها بود، همان‌طور که در شب‌های تاریک و ظلمانی یک‌نفر نابینا، بهترین راهنما است؛ او، راه را بهتر از بینایان از چاه تمیز می‌دهد. اما، احمقانه خواهد بود که پس از طلوع خورشید، از آن کور پیروی کنیم.»
  • «هر روز صبح غزالی در آفریقا بیدار می‌شود؛ او نیک می‌داند که باید تندتر از سریعترین شیر بدود و کشته نشود. هر روز صبح شیری در آفریقا بیدار می‌شود؛ او نیک می‌داند که باید تندتر از سریعترین غزال بدود تا از گرسنگی نمیرد. مهم نیست که شیر هستید یا غزال، بهتر است با طلوع خورشید دویدن را آغاز کنید.»
  • «آنان که دوستی و محبت را بهزندگی خود راه نمی‌دهند، به‌آن ماند که طلوع خورشید را مانع شوند.»
  • «اگر خروس را هم زندانی کنی باز خورشید طلوع خواهد کرد.»
  • «تاریک‌ترین ساعت قبل از طلوع خورشید است.»
  • «حداقل سالی یک بار طلوع آفتاب را تماشا کن و برای فردایت برنامه ریزی کن .»
  • «مرد اگر از طلوع تا به غروب در تلاش معاش دل‌بنداست// زن همیشه به کارِ خانه خویش چست و چالاک در جهداست»

پیوند به بیرون[ویرایش]

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
طلوع
دارد.
در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ
طلوع
موجود است.