الفریده یلینک
ظاهر
الفریده یلینک (زاده:۲۰ اکتبر ۱۹۴۶ - مورتسوشلاگ) رماننویس، نمایشنامهنویس و فمینیست اتریشی است که سال ۲۰۰۴ میلادی برنده جایزه نوبل ادبیات شد
معلم پیانو(۱۹۸۸)
[ویرایش]- البته، گاهی اوقات، هنر در مرحله اول موجب رنج میگردد.
- ص۲۳
- هر کودکی بهطور غریزی به طرف خاک و کثافت میرود، مگر اینکه مانع او شوید.
- ص ۲۴
- هر هنرمندی تنهاست و به تنهایی اش اعتراف میکند.
- ص ۲۴
- هنر تعطیلی ندارد و این فقط برای هنرمند خوب است.
- ص ۲۹
- کفشهای کهنه پوشیدن بهتر از واکس زدن پوتینهای صاحب مغازه است.
- ص ۳۰
- فرداز پیش آگاه از پیش آماده است.
- ص ۳۲
- فقط اشکهایم را دنبال کن و جویبار تو را بدرون خود خواهد کشید.
- ص۴۴
- اول استادها مردند، الان موسیقی آنها در حال مرگ است. چون مردم دوست دارند فقط به پاپ، راک و پانک گوش کنند.
- ص ۶۹
- فرد احساساتی مثل بید ظریف میسوزد.
- ص ۷۱
- خود درد منحصراً نتیجه اشتیاق برای لذت بردن است، اشتیاق برای ویرانی، برای از بین بردن، در برترین شکل اش درد نوعی لذت است.
- ص ۱۰۷
- معیار هنر، غیرقابل سنجش و اندازهگیری است.
- ص ۱۱۸
- هنر اسب تروا نیست.
- ص ۲۶۰
- چیزی را که نمیتوانی به پایان برسانی شروع نکن.
شگفتانگیز، اوقات شگفتانگیز(۱۹۹۰)
[ویرایش]- در این دوران دانش است که موجب آزادی شما میشود، نه کار
- صص ۳۳ و ۳۴
- قانونی برای هنر وجود ندارد، زیرا آنچه که هنر را هنر میسازد این حقیقت است که هنر تابع هیچ قانونی نیست.
- ص۴۴
- در گذشته مردم وقتی برای صدمه زدن به محیط زیست نداشتند، زیرا مشغول صدمه زدن به خودشان، به عنوان مثال -در جنگ - بودند.
- ص ۶۰
- هر مردی دوست دارد صاحب تمام زنهای دنیا شود. اما یک زن فقط مردی راکه عاشقش است میخواهد و به او وفادار است.
- ص۱۱۳
زنان به عنوان عشاق (۱۹۹۴)
[ویرایش]- «از هیچ چیز ابداً چیزی حاصل نمیشود.»
- صفحهٔ ۱
- «اغلب این زنها ازدواج میکنند یا به طریق دیگری خراب میشوند.»
- صفحهٔ ۲
- «تا حال خیاطی به خودی خود جزو ذات زن شدهاست.»
- صفحه ۳
- «مرد است که سرنوشتی دارد که بدنبالش برود. سرنوشت زن از پیش مشخص است.»
- صفحهٔ ۳
- «شادی حاصل یک قانون یا نتیجه منطقی اعمال نیست، حاصل شانس است.»
- صفحهٔ ۸
- «نمیدانم برای تمام زندگی کافی است، یک مرد میخواهد از زنان زیادی لذت ببرد، مرد متفاوت است.»
- صفحهٔ ۲۶
- «فردی از کار کردن رنج میبرد، حتی اگر کس دیگری از انجام آن کار لذت ببرد.»
- صفحهٔ ۳۴