سید موسی صدر
ظاهر
موسی صدر با لقب امام (۱۳۰۷ / ۱۹۲۸ - ربوده شده در: ۱۳۵۷ / ۱۹۷۸م)، فیلسوف ایرانی الاصل شهید در راه رهبر لبنان و متولد شهر قم و رهبر مذهبی شیعیان لبنان.
گفتاوردها
[ویرایش]- «آزادی، برخلاف آنچه میگویند، هرگز محدودشدنی و پایانیافتنی نیست. در حقیقت، آزادیِ کامل عینِ حق است. حقی است از جانب خدا و حدی بر آن نیست. آزادیِ حقیقی دقیقاً رهایی از عوامل فشار خارجی و عوامل فشار داخلی است.
اگر بخواهیم آزادی را تعریف کنیم باید بگوییم که آزادی رهایی از دیگران و رهایی از نفْس است. اگر آزادی را اینگونه تفسیر کنیم، دیگر معتقد به حد و مرز برای آزادی نخواهیم بود.»- روزنامة الحیاة، ۳۱ مه ۱۹۶۶[۱]
- «باید به همه تأکید کنم من با هیچکسی دشمنی ندارم و هیچ کینه و کدورتی هم از کسی بر دل ندارم. رقابتی هم با شخصی ندارم. به تعبیر دقیقتر من به سبب طبیعت فعالیتها و التزامات و تواناییهایم، که امانت خداوند هستند، نمیتوانم تعهدات و تواناییهایم را در راه احساسات شخصی به کار گیرم، حتی اگر این احساسات در درون خود من باشد.»[۲]
- «اگر این لباس [لباس روحانیّت] مانع فعالیت مبارزاتی من برای دفاع از وطن شود، بهسرعت آن را از تن درمیآورم.»[۳]
- «من از کسی ترس ندارم. اما از خداوند بسیار میترسم. همچنین از کوتاهی در وظیفهام هراسانم.»[۴]
- «من بسیار گریه میکنم. گریه برای من امر غریبی نیست.»[۵]
- «گاهی اصلاً [سیگار] نمیکشم و گاهی زیاد میکشم، اما به هر حال کشیدن قلیان را دوست دارم.»[۶]
- «کاش میتوانستم همهٔ محرومان را نجات دهم.»[۷]
- [کدام رهبر عربی را بیش از همه پسندیدی؟] «بدون شک جمال عبدالناصر، با اینکه تنها یک بار او را دیدهام.»[۸]
- «روزه به انسان روزهدار سه ویژگی میبخشد: فهم بیشتر و احساس بیشتر و صبر بیشتر. این عناصر سهگانه در حقیقت وسایلی است تا آدمی برای آیندهٔ خویش و تعیین سرنوشت خود تصمیم بگیرد. پس انسانی که روزه میگیرد، در نتیجه روزهٔ خود بینشی روشنتر دارد و دردهای جامعه را بیشتر حس میکند و صبر او برای ادامهٔ راه افزونتر میشود. پس این انسان، کسی است که میتواند تصمیم بگیرد و راهی برای آیندهٔ خویش ترسیم کند و سرنوشت خویش را از خلال این تصمیم مشخص کند.»[۹]
- «من هم مانند هر کسی میدانم که اسرائیل دشمن عرب، مسلمانان، مسیحیان و انسانیت و سرانجام دشمن خداوند سبحان است. فکر نمیکنم در طول تاریخ انسانی بتواند موضعی روشنتر از موضعی که باید در برابر اسرائیل بگیرد، داشته باشد. چه بسا کسانی که شهادت در راه خدا را آرزو میکنند، نمیتوانند میدانی شریفتر از این میدان بیابند. از همین رو، من در لبنان و در کرانهٔ باختری بر خود لازم میبینم که همهٔ آنچه دارم از جمله جان خود را برای مبارزه با اسرائیل به کار گیرم. این جنگ خدمت بزرگی حتی به یهودیان است، زیرا صهیونیسم و نظام نژادپرست آن یکی از مهمترین خطرها برای آنان است و ضربات جبرانناپذیری به آنان وارد میکند.»[۱۰]
- «حاکمیت ملّی، امنیت و ثبات لبنان، وظیفة پاسداری از انقلاب فلسطین، ایمان، همزیستی، یکپارچگی میان شهروندان یک کشور به رغم وجود فرقههای گوناگون، ضرورت برقراری عدالت اجتماعی و مساوات میان همة شهروندان، حفظ میهن از خطرهای وجود محرومیتهای سیاسی و اجتماعی و معنوی، آگاهی از خطرهای ناشی از تبعیض میان گروههای مردمی، همهٔ این موارد، اصولی است که کشور بر پایهٔ آنها استوار است و برخاسته از باور لبنانیان در طول تاریخ است.»[۱۱]
- «همگان میدانند که ساختار جمعیت کنونی لبنان از لحاظ تمدنی برای جهان اهمیت بسیار دارد و نشانهٔ آزاداندیشی و تسامح مسلمانان و نماد گفتوگوی عربی- اروپایی است؛ از این رو، هیچکس نسبت به لبنان و این ثروت بزرگ انسانی کوتاهی و بیاعتنایی نمیکند.»[۱۲]
- «در لبنان سیاست به جای آنکه وسیله باشد هدف شدهاست؛ به طوری که افراد و گروهها و رهبران با بهرهجویی از آن زندگی میکنند. این خطمشی عامل همة حوادثی است که در برابر چشمان ما رخ میدهد و از حد انتظار و طاقت فراتر رفتهاست؛ به گونهای که هر انسانی دردمندانه میپرسد: «آیا این همان لبنان است؟». سیاست در لبنان یعنی عامل محرومیت؛ یعنی روی برتافتن از حقایق؛ یعنی به تعویق انداختن چارهٔ کار و فراهم کردن زمینهٔ مناسب برای بحرانها؛ و متأسفانه هنوز بدون هیچ رحم و توجهی به بازیگری میپردازد و سازش میکند تا بیگناهانی دیگر قربانی شوند و مناطقی دیگر ویران گردد و زندگی عمومی از حرکت بایستد. مهم این است که بازیگری موفقیتآمیز باشد و معاملهها و سازشها کارساز شود.»[۱۳]
- «روزنامهنگار میتواند جامعهای صالح بیافریند. چون آنگاه که مقالهای منتشر میکند یا تحلیلی مینویسد یا تصویری را به چاپ میسپارد یا عنوانی را برجسته میکند یا به تفسیر رویدادی میپردازد، در حقیقت، در پیِ جهت دادن به فرد و جامعه است، و میتواند پدری راهنما و دلسوز و مخلص و هدایتگری فرزانه باشد، همچنانکه میتواند خیانتکار یا گمراهکننده یا تحریفگرِ حقایق و اندیشهها باشد.»[۱۴]
- «پدیده مرگ و حیاتِ پس از آن عین تحول و پیشرفت و تکامل است. هیچ تحولی بدون مردن صورت نمیگیرد. تکامل حقیقی انسان تنها در پرتوِ گذر کردن از مرحلهای تحقق مییابد که در آن میزید. تبدیل سلولهای بدن انسان به اندیشه و فکر تنها پس از مرگ شدنی است. مرگ راه کمال و مقدمه تحول و مایه جاودانگی و راه کشفِ حقیقت است.»[۱۵]
- «لبنان همین است که دلش را به روی علم و تشکیلات و ارشاد دینی تمام فرقههای خود گشودهاست. لبنانْ و ملت بزرگش پشت این پدیده قرار دارند، زیرا فضیلت در فضایی مناسب رشد میکند و میبالد و شمار علما و تولیداتشان در چنین کشوری فزونی میگیرد.»[۱۶]
- «ایمان به خدایی که از وصف و تعریف فراتر است و تلاش برای کسب خشنودی بینهایت او، آرزوهای بلند ناگسستنیای در انسان پدیدمیآورد و او را به جنبشی وامیدارد که تا آخرین لحظه زندگیاش و در خدمت به خلق خدا و به هدف طلب رضایت او ادامه مییابد.»[۱۷]
- «وجود اسرائیل در منطقه و اهدافی که تعقیب میکند، خطر بسیار بزرگی برای ماست؛ برای شمال و جنوب ما، برای سرزمین و ملت ما، برای ارزشها و فرهنگ ما، برای اقتصاد و سیاست ما. اسرائیل هم امروز برای ما ایجاد خطر کرده و هم در آینده ایجاد خطر خواهد کرد. این خطر سرتاسر منطقه و تاریخ و جغرافیا و مردم لبنان را تهدید میکند. این اصول نیازی به اثبات ندارند، مگر برای کسی که از ماهیت اسرائیل بیاطلاع است، یا خود را به نادانی میزند.»[۱۸]
- «هر امت و ملتی پابرجا میماند، نه به سبب پابرجایی افراد و اشخاص بلکه به سبب اهداف و رسالت آن پابرجا میمانند. هر امتی حتی اگر برخی از افرادش از میان بروند و هزارها و دهها هزار نفر از اعضای آن کشته شوند، باز هم پابرجا میماند. سِرّ قوت و ضعف در هر امتی همینجاست.»[۱۹]
- «ما زنان را درگیر فعالیتهای اجتماعی میکنیم تا آرام آرام در مسیر حرکتهای مطلوب اجتماعی، متوجه حقایق دیگری در عالم شوند و دنیا را تنها در لباس نو خریدن و آرایش کردن و از این میهمانی به آن میهمانی رفتن نبیند، تا بفهمند در زندگی چیزهای دیگری هم هست.»[۲۰]
- «از نظر اسلام، انسانها همه خوب و بر فطرت پاک خلق شدهاند. چهبسا منافع شخصی و فساد محیط از بروز آثار این فطرت جلوگیری میکند و انسان مرتکب ظلم یا فساد میشود؛ ولی، حتی در همان حالت، فطرت وی او را به صلاح دعوت میکند. گاهی منافع مادیْ انسان را از تشخیص خوب و بد بازمیدارد و حتی در داوری اشتباه میکند؛ ولی در مواردی که منافع مادی وجود نداشته باشد، حکم فطرت، کاملاً واضح، خودنمایی میکند. همین فطرت سبب پیروزی حق در جهان، سبب بهوجود آمدن افکار عمومی و سبب ایجاد وجدان جهانی میگردد؛ و بالاخره، همین فطرت ضامن پیروزی پیغمبران در دعوت مردم به حق میشود.»[۲۱]
- «فاطمه دانست راه فضیلت کجاست. او دریافت که فضیلت افراد بسته به تلاش و کوشش آنان است، نه در گروِ رابطه خویشاوندی با خاتم پیامبران.»[۲۲]
- «ما در لبنان از دهها سال پیش در این میهن زندگی میکنیم. همه یا برخی از ما هنوز احساس صادقانه هموطن بودن را نچشیدهایم. بیشتر ما در همه کارهایمان فرقهگرا هستیم. معمولاً از مقامات رسمی مثل نماینده و وزیر و رئیس منافع شخصی خود را میخواهیم و از آنان میخواهیم که تنها مصالح خاص ما را مد نظر داشته باشند. من وجودِ ظالم و مظلوم را نفی نمیکنم، اما نمیخواهم مظلوم به ظالم و ظالم به مظلوم تبدیل شود.»[۲۳]
- «دین، هر انسانی را صرفنظر از مذهب یا اندیشه یا اعتقادش، محترم میشمارد. اما اگر انسانی در نتیجه اعتقاداتِ زیانآور تبدیل به جرثومهای شود که در زمین فساد و تباهی کند و جوامع را به انواع بیماریها مبتلا سازد، در این صورت، دین ارج و حرمتی برای این موجود قایل نیست، همانطور که انسان نیز خود عضوی از بدنش را که به بیماری مسری و بدخیمی دچار شده، از بدن خود جدا میکند.»[۲۴]
- «انسانی که با چهار ویژگی شناخته میشود خسران ندارد. این ویژگیها عبارتند از ایمان و عمل صالح و سفارش به حق و به صبر.»[۲۵]
- «انتقال پیامبر از مسجدالحرام به مسجدالاقصی به مثابه ارتباط و هماهنگی با حلقه تمدنی و دینی جهانی و نیز کامل شدن آن است… مسجدالاقصی رمزی برای جهانی بودن اسلامی است و خارج شدن آن از دست مسلمانان به معنای انزواء و عقبنشینی اسلامی است. به همین سبب این مسجد نقشی اساسی در اسلام دارد بلکه از ارکان اسلام است و هیچ انسان مسلمان و مؤمنی جایز نیست که لحظهای ساکت بماند و برای بازگرداندن این مسجد مبارک و دور داشتن آن از یهودی شدن تلاش و کوششی نکند.».[۲۶]
- «امّت زنده امّتی است که در راه کمال و تلاش خویش تنها به نمازها و عبادتها اکتفا نمیکند و کار دفاع را برای دیگران فرونمیگذارد. این امت به عکس آن نیز عمل نمیکند. بدین معنا که خشونت را پیشه سازد و نمازها و رافتها و عبادتها را ترک کند. هر دو را با هم به کار میگیرد؛ در برابر زور تسلیم نمیشود و در برابر ضعیف نیز طغیان نمیکند و در هر حالتی با حق است.»[۲۷]
- «با انفاق هم خود در ساختن جامعهمان و ارتقای سطح آن شرکت کردهایم و هم افراد جدیدی را مشارکت دادهایم. چون سطح جامعه ارتقاء یابد. هر انسانی، چه انفاقکننده و چه گیرنده آن، بدون هیچ تفاوتی از آن بهره میبرد.».[۲۸]
- «تأمل و تعمق در قرآن کریم و مطالعه نو به نوی آن در برابر انسان مسلمان معانی بدیع و درستی قرار میدهد که با تفاسیر گذشته و آنچه از آن تفاسیر استنباط شده متفاوت است، و هیچ مانعی برای استناد و عمل به این معانی نو وجود ندارد، و هیچ تناقضی میان آنها و معانی پیشین مفسران نیست، زیرا که متکلم خداوند است و فهم همه این معانی از قرآن ممکن.».[۲۹]
- «اگر در میدان جنگ تنها ابن زیاد و یزید و عمر بن سعد بودند، آیا امام حسین به آن شکل دردناک به شهادت میرسید؟ یقیناً نه. پس چگونه توانستند چنین جنایتی کنند؟ به فرمان فرمانده و اجرای مجریان و تأییدِ تأییدکنندگان و سکوت خاموشان. یعنی میتوانیم بگوییم آن امت، همگی با قول و فعل و سکوت و خشنودی و فرمانبری خود بر کشتن امام حسین (ع) اجماع کردند. همگی در رقم زدن واقعهٔ کربلا توافق داشتند، جز اندکی از آنان.».[۳۰]
- «اسلام در مرحله طرحریزی در عین حال که بهطور مطلق انسانی و ناظر به انسان است، آسمانی است. مرحلهٔ طرحریزی تنها در صورتی کامل میشود که مرحلهٔ اجرا، سازگار و هماهنگ با آن باشد. اگر آموزههای آسمانی و پاک و مجرد و پارساگونه را به دست حاکمی منحرف و هواپرست و مصلحت محور و دربند شهوتها بدهیم، چگونه آنها را اجرا میکند؟ حکم پاکِ آسمانی را در چارچوب خصلتهای زمینی و تمایلات شخصی و مادی خود اجرا میکند. اگر اسلام فطرت الهی است که خدا مردم را بر آن سرشتهاست و اگر اسلام مقولهای انسانی است، پس چرا آسمانی بودهاست؟ زیرا خاکی بودن سر منشأ میل و گرایش در انسان است و دنیا را بر عواطف و اندیشهها و مفاهیم او حکم فرما میکند. انسان آسمانی یعنی انسان پاکی که منفعت فردی یا رابطهٔ خویشاوندی یا آیین و رسوم محلی یا مصالح خاص در او اثر نمیکند. این انسان بی اعتناء به دنیا، این انسان رها از تعلقات دنیوی، جلوهٔ انسانی بودن آسمان و انسان مدار بودن اسلام است.».[۳۱]
- «قرآن به آیات تکوینی، برای اهداف تربیتی میپردازد و نه مقاصد علمی. قرآن کتاب هدایت و دین و تربیت است نه کتاب فیزیکی و شیمی یا علم طبیعی. مقصود از آیات، دعوت انسان به تدبر و تأمل در هستی و پدیدهها و شگفتیهای آن برای اهداف تربیتی و شناخت بیشتر خداوند و آثار این شناخت در زندگی است. از سوی دیگر، هدف از این آیات قرار دادن راه و روشی درست در برابر آدمی است که در پی علم و کشف حقایق هستی است؛ این راه هر حقیقتی را در جایگاه خود مینهد و بر این مبناست که این کشفیات کلماتی از کتاب یگانه خداوند یعنی کتاب هستی است. با این روش شناخت انسان از خداوند و تواضع او در برابر خدا افزایش مییابد و انسان دچار طغیان و غرور نمیشود.».[۳۲]
- «آزادی برترین ساز وکار برای بسیج کردن همهٔ تواناییها و ظرفیتهای انسانی است. هیچکس نمیتواند در جامعه محروم از آزادی خدمت کند، تواناییهایش را پویا و موهبتهای الهی را بالنده سازد. آزادی بهترین روش برای به کار گرفتن امکانات بشری در راه خدمت به جامعه است. آزادی یعنی به رسمیت شناختن کرامت انسان و خوشگمانی به انسان و حال آنکه نبود آزادی یعنی بدگمانی به انسان و کاستن از کرامت او. کسی میتواند آزادی را محدود کند که به فطرت انسانی کافر باشد. فطرتی که قرآن میفرماید: «فِطرَتَ اللهِ الَتی فَطَرَ الناسَ عَلَیها»، فطرتی که پیامبر باطنی و درونی انسان است.».[۳۳]
- «تنها عمل انسان است که تاریخ را میسازد، آن را تغییر میدهد، آن را به حرکت درمیآورد و به پیش میبرد. عوامل خارجی در مسیر ساختن جوامع بشری تأثیر ندارند، بلکه فقط انسان است که با عمل نشئت گرفته از معرفت و شناخت یا برآمده از جهل و نادانی یا ناشی از اهمال و بی اعتنایی، فرصت میابد تا طریقی را برگزیند و گامی را بر گامی ترجیح دهد. واقعیتهای اجتماعی همان خواهد بود که وی اختیار کردهاست. تغییر و تحول تاریخی یا اصطلاحاً جبر تاریخی چیزی جز فعل و انفعال میان انسان و جهان نیست.».[۳۴]
- «اگر در جغرافیای جهان، کشوری مانند لبنان با این ویژگیها (ادیان، طوایف، احزاب و اندیشههای گوناگون) وجود نمیداشت، مصلحت شیعه ایجاب میکرد که چنین سرزمینی را تأسیس میکردیم.»[۳۵]
دربارهٔ او
[ویرایش]- مسئلهٔ گم شدن موسی صدر یکی از اشتغالات ذهنی من بود. امام موسی صدر ایرانی لبنانی بود.. تحقیقات نشان میدهد اختلاف سیاسی داشتند با آقای خمینی. به این دلیل که موسی صدر معتقد بود حکومت و مذهب را باید از هم جدا کرد و به همین دلیل حاضر نبود که همکاری خیلی نزدیکی با آقای خمینی در آن زمان داشته باشد. قذافی که به هر دو گروه کمک میکرد اینها را دعوت میکند که برای اینکه بنشینند و اختلافاتشان را حل کنند. موسی صدر قبول میکند و انقلابیون ایران هم میکنند. موسی صدر همراه با دو محافظ میرود لیبی و قرار بوده از ایران از طرف انقلابیون ایران آیتالله بهشتی برود به دیدار او… چند روزی موسی صدر لیبی بود و آقای بهشتی نمیرود. موسی صدر میخواهد لیبی را ترک کند. اما تلفنی از ناحیه آقای بهشتی به لیبی میشود و با قذافی صحبت میکند و میگوید ما اسنادی به دست آوردیم که موسی صدر با شاه در ارتباط است و آدم مورد اعتمادی نیست و احتمالاً با آمریکا در ارتباط است و اصولاً چون در مرحله بسیار حساسی هستیم، این چند ماه قبل از انقلاب است، شما او را یک مدتی تحت نظر داشته باشید تا ببینیم چه میشود. قذافی هم… امام موسی صدر را در یک خانه میگذارد و نمیگذارد خارج شود… بعد از سه چهارماهی که او آنجا بوده خانواده موسی صدر به دست و پا میافتند و توسط یاسر عرفات دسترسی پیدا میکنند به قذافی که آقا این چه شد و قذافی تماس میگیرد مجدداً با آیتالله بهشتی… بهشتی میگوید که آزادی او باعث خواهد شد که انقلاب ایران صدمه بخورد، برای اینکه تازه به ایران آمدیم و اگر یک رقیب قدرقدرت به میدان بیاید ممکن است که باعث درد سر و از بین رفتن و چند پاره شدن انقلاب پیروز ایران شود… اینکه آیتالله بهشتی نظر خودشان بود یا نظری بوده که با مشورت امام گرفته بودند مشخص نیست. آیتالله بهشتی میگویند که او را از سر راه بردارید و امام موسی صدر کشته میشود و جسدش را در یک صحرا در لیبی دفن میکنند که مشخص هم نیست کجاست.
- شیرین عبادی، ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۶/ ۲ مهر ۱۳۹۵؛ در برنامهٔ «میزبان»، رادیوفردا[۳۶]
- «اگر مصطفی چمران در یکی از دو جنوب به شهادت رسید، امام موسی صدر نیز به خاطرِ یکی از دو جنوب ربوده شدهاست.»
- نبیه بری «یادنامهٔ شهید دکتر مصطفی چمران» ص ۶۸
- «امیدواریم تلاشها برای مشخص شدن معّمای ربوده شدن وی هر چه سریع تر به نتیجه برسد. تجلیل از امام موسی صدر، تجلیل از یک روش و منش جریانساز در جهان اسلام است.»
- محمد خاتمی ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۳، روزنامهٔ جام جم،[۳۷]
- «در طول تاریخ بشری شخصیتهای بزرگی ظهور کردند که دارای فضایل و توانمندیهای بسیاری بودهاند، اما بندرت یافت میشود، که همه فضایل گوناگون و احیاناً متضاد، در وجود یک فرد جمع شود که این امری استثنایی است و بی تردید، امام موسی صدر یکی از این استثنائات است.»
- محمد خاتمی ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۳، روزنامهٔ جام جم،[۳۸]
- «امام موسی صدر به معنای واقعی، روشنفکری بود که باورهایش به دلیل و منطق استوار بود و در عین اعتقاد به نوآوری، از اصول و مبانی دینی خارج نمیشد.»
- محمد خاتمی ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۳، روزنامهٔ جام جم،[۳۹]
- «امام موسی صدر الگویی است که امروز بیش از دیروز به او نیاز داریم… الگویی که در اندیشه و عمل خود آن چهرهای که دنیای ما به آن نیاز دارد و خدا و پیامبر خدا میخواستند را نشان داد و رسالت امروز شناختن و معرفی و شناساندن اوست و تلاش فکری و عملی برای یافتن پاسخ اینکه اگر او در این زمان بود چه میکرد؟»
- «مام موسی صدر به انسان میاندیشید قبل از آنکه به طایفه بیندیشد و این نگاه اصیل اسلامی و شیعی است،»[۴۱]
- «امام صدر به دعوت قذافی و بنابه پیشنهاد و وساطت رئیسجمهور وقت الجزایر وارد لیبی شد و هرگز از آنجا خارج نشد و این امری است که هیچکس خلاف آن را از قذافی نمیپذیرد.»
- «در این مسئله به حق، به شما میگوییم که «تمام حقیقت» این است که در این قضیه، سرنوشت مجهولی وجود ندارد که نیاز به کشف شدن داشته باشد؛ معمایی نیست که احتیاج به حل شدن داشته باشد؛ ابهامی نیست که محتاج روشن شدن باشد و پیچیدگیای نیست که احتیاج به توضیح داشته باشد؛ حقیقت مجهولی نیست که احتیاج به روشن شدن داشته باشد. همه اینها القائاتی است که به تبرئه قذافی و همکاران او و به از بین بردن حقیقت و الغای پاسخگویی کمک میکند و زندگی امام و دو همراهش و سلامتی آنان و بازگشتشان را به خطری بزرگ میاندازد.»
- «حقیقت مانند روز آشکار است: امام صدر و دو همراهش اسیر دست قذافی بودهاند و هستند و قذافی به تنهایی تمام مسوولیت ربودن ایشان را در ۳۱ اوت ۱۹۸۷ برعهده دارد. او مسوول سلب آزادی آنان و دروغ و ارعاب و گمراه کردن و خریدن افراد و وجدانها و احکام قضایی در قضیه ایشان بودهاست و هست.»
- «آیا امام وطن، سزاوار این نیست که برای آزادیاش تلاش کنیم؟»
- «دربارهٔ امام موسی صدر تنها میتوان گفت: «کاش با او بودیم تا به رستگاری آشکار دست مییافتیم.» ایشان به فداکاری ذاتی خود خَلَفی راستین برای اهل بیت است؛ خلفی که به سیرهٔ آنان یعنی بخشندگی و فداکاری و جانفشانی اقتدا کرده و در نتیجه همانند آنان شدهاست.»
- «این شخصیت بزرگوار با زدودن اختلافات مذهبی و طایفهای از ذهن و دل ملت لبنان به آنان دشمن واقعی و راه و رسم مقابله در برابر آن را معرفی کرد.»
- «موسی صدر دوست و رفیق من است. او قربانی هرج و مرج لبنان شد.»
- «... او برای من یک دوست عادی نبود که مانند دیگران یک باره با او آشنا شده باشم و از همنشینی با او خسته شوم زیرا شخصیتش بهگونهای بود که اگر با او آشنا میشدی دیگر نمیتوانستی او را نبینی.»
- «... ایشان یک اندیشمند والامقام بود که میتوانست برای جهان اسلام الگوی مناسبی باشد. اگر یک شخصیت برجستهای مانند ایشان وضعیتش نامعلوم باشد، برای ایران، دنیای اسلام و جامعه بشری کار ناپسندیدهای بود…»
- «زمانی که قذافی زنده بود، بحث ایجاد عدالت مطرح بود که از نظر حقوقی کسی نتواند جرم بیکیفر کند. اما اینکه الان این قضیه پیگیری شود و خانواده امام هم آن را رها نکرده، به خاطر روشنشدن یک نکته تاریک تاریخی است. چون تاریخ نمیداند در این مورد چه قضاوتی کند. شاید دولتها و کشورهای دیگر هم در این جنایت دخیل بودهاند… در مورد امامموسیصدر نیز به دنبال نتیجه عملی هستیم و نه صرفاً احکام نمادین.»
وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/4323/در-پاسداشت-آزادى.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/5560/کاش-میتوانستم-همهٔ-محرومان-را-نجات-دهم.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/5560/کاش-میتوانستم-همهٔ-محرومان-را-نجات-دهم.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/5560/کاش-میتوانستم-همهٔ-محرومان-را-نجات-دهم.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/5560/کاش-میتوانستم-همهٔ-محرومان-را-نجات-دهم.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/5560/کاش-میتوانستم-همهٔ-محرومان-را-نجات-دهم.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/5560/کاش-میتوانستم-همهٔ-محرومان-را-نجات-دهم.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/5560/کاش-میتوانستم-همهٔ-محرومان-را-نجات-دهم.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/4554/مفهوم-شب-قدر-.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/5560/کاش-میتوانستم-همهٔ-محرومان-را-نجات-دهم.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/9662/بیانیهٔ-اعتصاب-غذا--خاك-وطن-را-آلوده-كردند،-پس-به-خانهٔ-خدا-پناه-آوردم-.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/9662/بیانیهٔ-اعتصاب-غذا--خاك-وطن-را-آلوده-كردند،-پس-به-خانهٔ-خدا-پناه-آوردم-.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/9662/بیانیهٔ-اعتصاب-غذا--خاك-وطن-را-آلوده-كردند،-پس-به-خانهٔ-خدا-پناه-آوردم-.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/4323/در-پاسداشت-آزادى.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/4323/در-پاسداشت-آزادى.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/4314/فرق،-دریچه-های-تمدن-.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/4314/فرق،-دریچه-های-تمدن-.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/4312/اصالت-ميهن-دوستى.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/4312/اصالت-ميهن-دوستى.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/درباره-امام/نمایش-درباره-امام/tabid/113/ArticleId/9718/-فعالیت-اجتماعی-زن-و-حجاب-از-نگاه-امام-موسی-صدر.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/4307/ذوق-و-ابتكار-در-دعوت-.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/4306/انسان--كوشش-و-دهش-.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/4305/درباره-فرقه-گرايى.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اندیشه/نمایش-اندیشه/tabid/108/ArticleId/4319/مقاومت-فلسطين-از-ديدگاه-دين-.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اخبار/نمایش-اخبار/tabid/99/ArticleId/10729/قدم-در-راه-خیر-برداشتن،-خسران-ندارد.aspx
- ↑ https://fidibo.com/book/1896-کتاب-اسرا
- ↑ https://fidibo.com/book/1897-کتاب-زندگی-مرگ
- ↑ https://fidibo.com/book/1898-کتاب-انفاق
- ↑ https://fidibo.com/book/1922-کتاب-تاملی-دیگر-قرآن-تفسیر
- ↑ https://fidibo.com/book/1374-کتاب-سفر-شهادت
- ↑ https://fidibo.com/book/1373-کتاب-انسان-آسمان
- ↑ https://fidibo.com/book/1371-کتاب-برای-زندگی-گفتارهای-تفسیری
- ↑ https://fidibo.com/book/1370-کتاب-ادیان-خدمت-انسان-جستارهایی-دربار-دین-مسائل-جهان-معاصر-ج2
- ↑ https://fidibo.com/book/1369-کتاب-نای-نی-جستارهایی-دربار-اسلام-انسان-لبنان-مقاومت
- ↑ http://www.bayynat.ir/index/?state=rl&id=964&sw=لبنان
- ↑ «مهمانی شیرین عبادی؛ نان و پنیر و سبزی برای کارتر». رادیو فردا، ۲۵ مارس ۲۰۲۱. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۶ آوریل ۲۰۲۲.
- ↑ http://www1.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100004179269
- ↑ http://www1.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100004179269
- ↑ http://www1.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100004179269
- ↑ http://www.khatami.ir/fa/news/1345.html
- ↑ http://www.khatami.ir/fa/news/1345.html
- ↑ http://www.khatami.ir/fa/news/1345.html
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اخبار/نمایش-اخبار/tabid/99/ArticleId/692/فرزند-امام-موسي-صدر--اميدواريم-دولت-جديد-راه-چمران-و-خاتمي-را-ادامه-دهد-.aspx
- ↑ http://tarikhirani.ir/fa/news/4/bodyView/1281/0/صدرالدین.صدر:.هدف.اول.و.آخر.ما.باید.آزادی.امام.موسی.صدر.و.همراهان.ایشان.باشد.html
- ↑ http://tarikhirani.ir/fa/news/4/bodyView/1281/0/صدرالدین.صدر:.هدف.اول.و.آخر.ما.باید.آزادی.امام.موسی.صدر.و.همراهان.ایشان.باشد.html
- ↑ http://tarikhirani.ir/fa/news/4/bodyView/1281/0/صدرالدین.صدر:.هدف.اول.و.آخر.ما.باید.آزادی.امام.موسی.صدر.و.همراهان.ایشان.باشد.html
- ↑ http://www.imam-sadr.com/درباره-امام/نمایش-درباره-امام/tabid/113/ArticleId/9660/امام-لبنانیان.aspx
- ↑ http://www.imam-sadr.com/اخبار/نمایش-اخبار/tabid/99/ArticleId/9713/عضو-ارشد-جنبش-امل--امام-موسی-صدر-نقشه-راه-مقاومت-اسلامی-را-طراحی-کرد.aspx
- ↑ http://www.emaratalyoum.com/politics/news/2011-03-18-1.369788
- ↑ http://www.alqabas.com.kw/node/587944
- ↑ http://www.annaharkw.com/annahar/Article.aspx?id=261083
- ↑ http://www.imam-sadr.com/تاریخ-شفاهی/چهرههای-تاریخ-شفاهی/نمایش-مطالب-تاریخ-شفاهی/tabid/137/ArticleId/5072/دوستی-مستحکم.aspx
- ↑ http://www.sharghdaily.ir/News/72104/جریانی-وجود-داشت-که-برای-پرونده-اهمیتی-قائل-نبود
- ↑ http://www.sharghdaily.ir/News/72106/تأکید-بر-ناپدیدسازی-به-جای-ربایش