دوستی جز کوهستان ندارم
ظاهر
دوستی جز کوهستان ندارم (انگلیسی: No Friend But the Mountains) کتابی در قالب شرح حال از نویسنده ایرانی بهروز بوچانی در مورد گرفتار بودنش در اردوگاه پناهندگان مأنوس است.
این اثر در سال ۲۰۱۹ برنده جوایز ویکتوریا برای ادبیات و ویکتوریا برای آثار غیرداستانی شدهاست.
گفتاوردها
[ویرایش]- «اهل کجا هستم؟ از کجا میآیم؟ من از سرزمین رودخانهها، سرزمین آبشارها، سرزمین آوازهای قدیمی، سرزمین کوهها میآیم.»
- «در روزهای بارانی، جزیره رنگ و عطر متفاوتی دارد. وقتی باران فرو میریزد، نشانهای از پشهها وجود ندارد. وقتی باران میآید، فرد گرما را که بدن را غرق عرق میکند، احساس نمیکند.»
- روزهای بیهدف/ پوچ و سردرگم/ اذهانی گرفتار موجهای اقیانوس/ در جستجوی آرامش ذهن بر دشتهای نو/ اما دشت زندان چون راهرویی است تا باشگاه مشتزنی/ و بوی عرق گرم که دارد همه را هرکجا دیوانه میکند.
- «مردم برای فرار از دست هواپیماهای جنگی به کوهها فرار میکنند تا در جنگلهای شاهبلوط پناه بگیرند.»
- «یک قفس با دیوارهای بلند، حصارهای سیمی، درهای الکترونیکی و دوربینهای مداربسته، دوربینهای مراقبی که به ۲۰ مرد با لباسهایی که اندازهشان نیست و به تنشان زار میزند، زل زدهاند.»
- «صبح زود، ساعت شش، نگهبانان مانند کسانی که بدهیشان را میخواهند، آمدند و ما را از تختخواب بیرون کشیدند. در عرض چند دقیقه ما را در قفسهای کوچک و محکم انداختند. الان تقریباً دو ساعت از زمانی که ما را به اینجا آوردند میگذرد. این دو ساعت واقعاً سخت گذشتهاست. زندانی بودن خیلی سخت است… حبس شدن در قفس خیلی سخت است. الان یک ماه است که در جزیره کریسمس زندانی هستیم. زندانی بودن سخت است».
- منبع[۱]
- «... این جایزه یک پیروزی است. این نه تنها پیروزی ما، بلکه پیروزی ادبیات و هنر است و فراتر از همه، پیروزی بشریت است. پیروزی در برابر سیستمی است که ما را تبدیل به اعداد کردهاست.»
- بهروز بوچانی در پیام ویدئویی دریافت جایزه
منابع
[ویرایش]- ↑ «No Friend But the Mountains». www.goodreads.com. بازبینیشده در 2019-02-02.