خشت و آینه

از ویکی‌گفتاورد

خشت و آینه یک فیلم ایرانی ساخته ابراهیم گلستان محصول ۱۳۴۳ است.

گفتگوها[ویرایش]

هاشم: «حالا بیا و کار خوب کن.»
تاجی: «کار خوب، خوبه وقتی آدم خودش بخواد نه اینکه از دستش در بره یا مجبور بشه. تو از زیرش خواستی در بری.»
هاشم: «مگه من خواستم پیداش کنم؟ خودش پیدا شد. می‌خواستی من چه کار کنم؟ از دست من کاری ساخته نیست.»
تاجی: «اگه فک کنی از دست تو کاری ساخته نیست، دخلت تو دنیا اومده.»
هاشم: «چه فک کنی، چه فک نکنی، دخلت تو دنیا اومده. وقتی بخت بَده، فایده نداره.»
تاجی: «بخت خوب و بد، همیشه هست. برا همه هست. اصل کار اینه که با بخت خوب یا بخت بد چی کار کنی.»

هاشم: «یا شعر بگو یا خواب ببین. اما زندگی یه چیز دیگه ست.»
تاجی: «اگه بخوای تو زندگی بیدار باشی، حتماً باید خوابم ببینی.»
هاشم: «خب خواب ببین!»
تاجی: «خواب دیدنِ خالی ام فایده نداره.»

تاجی[ویرایش]

  • [به بچه:] «داد بزن تا بزرگ نشدی ترسو بشی، داد بزن.»

پیوند به بیرون[ویرایش]

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ