باغوحش شیشهای
ظاهر
باغوحش شیشهای (به انگلیسی: The Glass Menagerie) نمایشنامهای است که توسط تنسی ویلیامز، نویسندهٔ آمریکایی، نوشته شدهاست.
گفتاوردها
[ویرایش]- «تو از بس که به من یاد می دی چه طور غذا بخورم یه لقمه هم از گلوم پایین نمیره، خودت مجبورم میکنی که تند غذا بخورم، هر لقمه ای رو که برمیدارم مثل عقاب خیره خیره نگاه میکنی. آدم اقش می گیره. مرتب از شکمبهٔ حیوانات و غدهٔ بزاق حرف میزنی، بجو… لهش کن… آخه این حرفا اشتهای آدمو کور می کنه.»[۱][۲]
- «این فکر به مغز اون هجوم آورد که مرد جوونی رو برای لورا دست وپا کنه. قیافهٔ خیالی این جوون، مثل شبح یه هیولای مبهم تو آپارتمان سایه انداخت. به ندرت شبی میگذشت که از این موجود، از این روح، از این امید خونوادهٔ ما صحبتی به میون نیاد. اگر هم صحبتی از اون نمیشد، فکرش توی چهرهٔ پریشان مادرم و چشمهای هراسان و رفتار معصومانهٔ خواهرم پیدا بود، انگار حکمی بود که دادگاه تقدیر برای محکومیت خونوادهٔ وینگ فیلد صادر کرده بود.»
- «مردم به جای اینکه زندگی خودشون رو به ماجرا تبدیل کنند، به جاش برای دیدن اون به سینما می رن.»
- «آدم ممکنه تو زندگی شکست بخوره. اما یأس و ناامیدی چیز دیگهایه، من تو زندگی شکست خوردم، اما هیچوقت مأیوس نشدم.»