انسان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
MohandesBot (بحث | مشارکتها) جز ربات: تصحیح جایگذاری میانویکیها |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:Moses and Ida Yoelson.jpg|بندانگشتی]] |
|||
'''[[W:انسان|انسان]]''' |
'''[[W:انسان|انسان]]''' |
||
== گفتاوردها == |
|||
* [[ارسطو]]: انسان دنیایی از عجایب است. |
* [[ارسطو]]: انسان دنیایی از عجایب است. |
||
* [[جان اشتانبک]]: آدمی بصیرت است نه بصورت، انسانیت به کمال است نه به جمال. |
* [[جان اشتانبک]]: آدمی بصیرت است نه بصورت، انسانیت به کمال است نه به جمال. |
||
* [[شکسپیر]]: آن کس که جرات انجام کارهای شایسته دارد، انسان است. |
* [[شکسپیر]]: آن کس که جرات انجام کارهای شایسته دارد، انسان است. |
||
* [[ریچارد برتن]]: آنچه را که انسانیت به تو فرمان |
* [[ریچارد برتن]]: آنچه را که انسانیت به تو فرمان میدهد، انجام بده و از هیچکس جز خودت متوقع آفرین مباش. |
||
* [[ویلیام فالکر]]: اگر انسان هر کاری را به اجبار انجام دهد، یعنی مثلاً، خود را مجبور نماید که هر روز ده صفحه بنویسد، آن علاقه اصلی و باطنی از بین خواهد رفت، من تصدیق |
* [[ویلیام فالکر]]: اگر انسان هر کاری را به اجبار انجام دهد، یعنی مثلاً، خود را مجبور نماید که هر روز ده صفحه بنویسد، آن علاقه اصلی و باطنی از بین خواهد رفت، من تصدیق میکنم که نوشتن کار سختی است، ولی حتماً باید با تفریح توأم باشد. |
||
* [[اشتیل]]: انسان ترکیب عجیبی است و در عین ناچیزی خود را برتر از همه |
* [[اشتیل]]: انسان ترکیب عجیبی است و در عین ناچیزی خود را برتر از همه میشمارد. |
||
* [[هوگو]]: انسان در این عالم چون شمع سرگردانی است که هنگام عبور از این راه حتی |
* [[هوگو]]: انسان در این عالم چون شمع سرگردانی است که هنگام عبور از این راه حتی سایهای از خود به یادگار نمیگذارد. |
||
* [[تولستوی]]: انسانی که معنی و هدف زندگی را بداند، خود را نه تنها با افراد ملت خویش برابر خواهد دانست، بلکه با تمام اقوام دیگر نیز مساوی خواهد شمرد. |
* [[تولستوی]]: انسانی که معنی و هدف زندگی را بداند، خود را نه تنها با افراد ملت خویش برابر خواهد دانست، بلکه با تمام اقوام دیگر نیز مساوی خواهد شمرد. |
||
* [[ناپلئون بوناپارت]]: |
* [[ناپلئون بوناپارت]]: انسانها به صورت کلی چیزی جز کودکان بزرگ نیستند. |
||
* [[افلاطون]]: در جهان یگانه مایه نیکبختی انسان صحبت است. |
* [[افلاطون]]: در جهان یگانه مایه نیکبختی انسان صحبت است. |
||
* افلاطون: زینت انسان سه چیز است: علم، محبت و آزادی. |
* افلاطون: زینت انسان سه چیز است: علم، محبت و آزادی. |
||
== گفتاوردها == |
== گفتاوردها == |
||
* «از این آدمی شگفتی گیرید: با پیه |
* «از این آدمی شگفتی گیرید: با پیه مینگرد و با گوشت سخن میگوید: و با استخوان میشنود، و از شکافی دم بر میآورد.» |
||
** ''[[علی بن ابیطالب]]'' <small>'' نهج البلاغه، کلمات قصار، ۸''</small> |
** ''[[علی بن ابیطالب]]'' <small>'' نهج البلاغه، کلمات قصار، ۸''</small> |
||
* «مردم بر دو گونهاند: یابندهای که به یافتههایش بسنده نمیکند و جویندهای که نمییابد.» |
* «مردم بر دو گونهاند: یابندهای که به یافتههایش بسنده نمیکند و جویندهای که نمییابد.» |
||
** ''[[علیرضا]]'' |
** ''[[علیرضا]]'' <small>بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۳۴۹</small> |
||
* «انسان یگانه حیوانی است که تا وقتی طعمه خود را نخورده با او خیلی دوستانه رفتار میکند.» |
* «انسان یگانه حیوانی است که تا وقتی طعمه خود را نخورده با او خیلی دوستانه رفتار میکند.» |
||
** ساموئل باتلر <small>بدون منبع</small> |
** ساموئل باتلر <small>بدون منبع</small> |
||
* «انسانها یگانه حیواناتی هستند که من از آنها سخت وحشت دارم.» |
* «انسانها یگانه حیواناتی هستند که من از آنها سخت وحشت دارم.» |
||
** [[برنارد شاو]] <small>بدون منبع</small> |
** [[برنارد شاو]] <small>بدون منبع</small> |
||
* «انسان در این عالم چون شبح سرگردانی است که هنگام عبور از این راه حتی سایهای از خود به یادگار نمیگذارد.» |
* «انسان در این عالم چون شبح سرگردانی است که هنگام عبور از این راه حتی سایهای از خود به یادگار نمیگذارد.» |
||
** [[ویکتور هوگو]] |
** [[ویکتور هوگو]] |
||
{{شعر|نستعلیق}} |
{{شعر|نستعلیق}} |
||
* |
* {{ب|درمانِ تو در خودِ توست و تو خود نمی دانی|و دردِ تو هم در خودِ توست و تو خود نمیبینی}} |
||
{{ب|گمان میکنی که چیزی کوچک هستی| حال آن که جهانی بزرگ در تو نهفته است}} |
{{ب|گمان میکنی که چیزی کوچک هستی| حال آن که جهانی بزرگ در تو نهفته است}} |
||
{{ب|| ''[[علی بن ابیطالب]]'' <small>ترجمهٔ شعر از عربی، از دیوانِ او</small>}} |
{{ب|| ''[[علی بن ابیطالب]]'' <small>ترجمهٔ شعر از عربی، از دیوانِ او</small>}} |
||
{{پایان شعر}} |
{{پایان شعر}} |
||
⚫ | |||
⚫ | |||
** آلفرد دو موسه |
** آلفرد دو موسه |
||
⚫ | |||
⚫ | |||
** [[موپوسان]] |
** [[موپوسان]] |
||
⚫ | |||
⚫ | |||
** اقلیدس |
** اقلیدس |
||
== منابع == |
|||
{{ویکیپدیا}} |
|||
[[رده:موضوعها|انسان]] |
[[رده:موضوعها|انسان]] |
نسخهٔ ۱۶ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۵۰
گفتاوردها
- ارسطو: انسان دنیایی از عجایب است.
- جان اشتانبک: آدمی بصیرت است نه بصورت، انسانیت به کمال است نه به جمال.
- شکسپیر: آن کس که جرات انجام کارهای شایسته دارد، انسان است.
- ریچارد برتن: آنچه را که انسانیت به تو فرمان میدهد، انجام بده و از هیچکس جز خودت متوقع آفرین مباش.
- ویلیام فالکر: اگر انسان هر کاری را به اجبار انجام دهد، یعنی مثلاً، خود را مجبور نماید که هر روز ده صفحه بنویسد، آن علاقه اصلی و باطنی از بین خواهد رفت، من تصدیق میکنم که نوشتن کار سختی است، ولی حتماً باید با تفریح توأم باشد.
- اشتیل: انسان ترکیب عجیبی است و در عین ناچیزی خود را برتر از همه میشمارد.
- هوگو: انسان در این عالم چون شمع سرگردانی است که هنگام عبور از این راه حتی سایهای از خود به یادگار نمیگذارد.
- تولستوی: انسانی که معنی و هدف زندگی را بداند، خود را نه تنها با افراد ملت خویش برابر خواهد دانست، بلکه با تمام اقوام دیگر نیز مساوی خواهد شمرد.
- ناپلئون بوناپارت: انسانها به صورت کلی چیزی جز کودکان بزرگ نیستند.
- افلاطون: در جهان یگانه مایه نیکبختی انسان صحبت است.
- افلاطون: زینت انسان سه چیز است: علم، محبت و آزادی.
گفتاوردها
- «از این آدمی شگفتی گیرید: با پیه مینگرد و با گوشت سخن میگوید: و با استخوان میشنود، و از شکافی دم بر میآورد.»
- علی بن ابیطالب نهج البلاغه، کلمات قصار، ۸
- «مردم بر دو گونهاند: یابندهای که به یافتههایش بسنده نمیکند و جویندهای که نمییابد.»
- علیرضا بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۳۴۹
- «انسان یگانه حیوانی است که تا وقتی طعمه خود را نخورده با او خیلی دوستانه رفتار میکند.»
- ساموئل باتلر بدون منبع
- «انسانها یگانه حیواناتی هستند که من از آنها سخت وحشت دارم.»
- برنارد شاو بدون منبع
- «انسان در این عالم چون شبح سرگردانی است که هنگام عبور از این راه حتی سایهای از خود به یادگار نمیگذارد.»
درمانِ تو در خودِ توست و تو خود نمی دانی | و دردِ تو هم در خودِ توست و تو خود نمیبینی | |
گمان میکنی که چیزی کوچک هستی | حال آن که جهانی بزرگ در تو نهفته است | |
علی بن ابیطالب ترجمهٔ شعر از عربی، از دیوانِ او |
- «انسان خود را نمیشناسد مگر در هنگام فقر و بدبختی.»
- آلفرد دو موسه
- «انسان فرزند محیط وجامعهای است که در آن نشو ونما مینماید.»
- «بدترین مردم کسی است که از بدگمانی بسیار به هیچکس اطمینان ندارد و از بدکاری بسیار هیچکس به او اطمینان ندارد.»
- اقلیدس