صلح: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) جز ←ح |
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) جز ←د |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
== د == |
== د == |
||
* «در میان [[دوستی|دوستان]] گه [[جنگ]] باشد گاه صلح// در مزاج اختران گه نفع باشد گه ضرر» ** ''[[سنایی]]'' |
* «در میان [[دوستی|دوستان]] گه [[جنگ]] باشد گاه صلح// در مزاج اختران گه نفع باشد گه ضرر» |
||
** ''[[سنایی]]'' |
|||
==ص== |
==ص== |
نسخهٔ ۲۲ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۸:۳۵
آ - الف - ب - پ - ت - ث - ج - چ - ح - خ - د - ذ - ر - ز - ژ - س - ش - ص - ض - ط - ظ - ع - غ - ف - ق - ک - گ - ل - م - ن - و - هـ - ی
آ
- «آماده شدن برای جنگ یعنی نگاهداری صلح.»
الف
- «از در صلح آمدهای یا خلاف// با قدم خوف روم یا رجا»
- «اسلحه، صلح را به ارمغان میآورد.»
ب
- «بر اندیشه صلح بربست راه// بهانه طلب کرد بر صلح شاه»
ت
- «تا با تو به صلح گشتم ای مایه جنگ// گردد دل من همی ز بترویان تنگ»
- «تنها در فردای روز صلح است که جنگهای حقیقی ملل آغاز میگردد، این جنگها که به صورت جنگهای اقتصادی، صنعتی و اجتماعی خودنمائی میکنند، در تعیین سرنوشت ملل خیلی مؤثرتر از جنگهای نظامی است.»
ج
- «جنگ قانون ابدی زندگی است و صلح راحتباش میان دو جنگ است.»
چ
- «چون بخت نیکانجام را با ما بکلی صلح نیست// بگذار تا جان میدهد بدگوی بدفرجام را»
- «چون پری جمله پریدند گه صلح ولیک// به گه شر همه ابلیس لعین را حشرند»
ح
د
ص
- «صلح در کلبهها، جنگ در کاخها»
- «صوفیان عشق را علاج همه دردها و کیمیای وجود تعریف کردهاند. عشق فقر را به ثروت تبدیل میکند، گدا را به شاهزاده، جنگ را به صلح، جهل را به دانش و جهنم را به بهشت مبدل میسازد.»
ف
ک
- «کجا فغان زجغد جنگ و مرغوای او// که تا ابد بریدهباد نای او// کجاست روزگار صلح و ایمنی// شکفتهمرد و باغ دلگشای او// کجاست عهد راستی و مردمی// فروغ عشق و تابش صدای او// کجاست دور یاری و برابری// حیات جاودانی و صفای او// زهی کبوتر سپید آشتی// که دل برد سرود جانفزای او// رسید وقت آن که جغد جنگ را// جدا کنند سر بهپیش پای او»
م
- «من اعلام میکنم که دنیا تحت رهبری من خیلی آزادتر و صلحآمیزتر، و آمریکا هم امنتر شده است.»
- «من برای برقراری صلح، پیوسته هشدار میدهم؛ صلحی هرچند غیرعادلانه، بهمراتب بهتر از جنگی عادلانهاست.»
هـ
- «هیچگاه جنگ ِ خوب و صلح ِ بد وجود نداشته است.»
ی
پیوند به بیرون
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |