منوچهر آذری
ظاهر
منوچهر آذری (۷ ژوئیه ۱۹۴۳) (۸ تیر ۱۳۲۲) بازیگر و گویندهٔ رادیوی ایرانی است. زادهٔ تهران در خانوادهای یهودی، دانشآموختهٔ رشتهٔ تئاتر از هنرکدهٔ هنرهای دراماتیک است. از سال ۱۹۵۸م/ ۱۳۳۷ش به بازیگری در تئاتر، از ۱۹۷۰م/ ۱۳۴۹ش به تلویزیون و از ۱۹۸۸م/ ۱۳۶۷ش به سینما درآمد. همچنین در مجموعههای تلویزیونی بسیاری ظاهر شدهاست. [۱]از سال ۱۹۷۵م/ ۱۳۵۴ش به گویندگی رادیو پرداخت و برنامه هفتگی «صبح جمعه با شما» را اجرا کرد. همچنین فعالیتهایی در صداپیشگی داشتهاست.
گفتاوردها
[ویرایش]- «ما بیست سال تمام این برنامه [ صبح جمعه با شما] را با کمترین دستمزد پیش بردیم، فقط به عشق مردم.»
- «زندگی واقعی و شخصیتها را از دل جامعه پیدا میکنم. به رفتار آدمها خیلی دقت میکنم و برای هر چهره و قیافهای در ذهن خودم صداسازی میکنم. یا برعکس برای یک صدا، یک تیپ میسازم.»
- «من منوچهر آذری اعتقاد دارم: اگر کسی در هیچ کار و حرفهای موفق نشد، بداند که در هنر نیز موفق نخواهد بود. اصلاً اگر کسی میخواهد وارد این کار شود، باید خون او را آزمایش کنند»
- دسامبر ۲۰۰۵/ آذر ۱۳۸۴، مصاحبه با نشریهٔ «افق بینا:شماره ۲۸» [۲]
- «دوست دارم تا زمانی که سلامت هستم، نوکر و خدمتگزار مردم باشم.»
- «من آدم حساسی هستم و از دو رنگی و دروغ بدم میآید.»
- «زندگی شیرین است. هر صبح که از خواب بیدار میشوم، شکر خدا میکنم. من دوست ندارم از دنیا بروم.»
- «دوست داشتن مردم، همسر، فرزندانم و نوههایم هدفی است که دنبال میکنم. البته به پول هم علاقه دارم.»
- «من به کشورهای مختلفی سفر کردهام اما هیچ جا مانند ایران چهار فصل و زیبا نیست.»
- «مشکلات و سختی زیاد است و من الکی خوش نیستم. همیشه باید نیمه پر لیوان را دید.»
- «باور کنید اگر ساده زندگی کنید راحت نفس میکشید.»
- «اکنون از معجزاتی که در زمان پیامبران بود، اتفاق نمیافتد اما همین پیشرفت تکنولوژی و ارتباط داشتن از طریق یک تلفن همراه خودش معجزه است که در گذشته نبود.»
- «آن روزی که هوا ابری و تاریک است خیلی دلم میگیرد و برایم طولانی است.»
- ۱۳ آوریل ۲۰۱۵/ ۲۴ فروردین ۱۳۹۴، مصاحبه با «جام جم»[۳]
- «دوست دارم با همسرم سفر بروم چون ۴۵ سال است با او زندگی کردهام و با روحیاتم آشنایی دارد و حرفم را میفهمد.»
- «انسان جایزالخطاست زمانی در زندگی به خاطر سختیها، بیمحبتی و بیمعرفتی عصبانی میشوی.»
- ۷ اوت ۲۰۱۵/ ۱۶ مرداد ۱۳۹۴، مصاحبه با «جام جم»[۴]
- «من بچهٔ تهرانم، متولد سرچشمه، بخش ۹. اما پدرم تُرک ارومیه است.»
- «زندگی خیلی قشنگ است ولی ما به خاطر مادیات، از این زیباییها و محبتهایی که خدا به ما دادهاست غافل میشویم. به نظر من بخشی از بهشت و جهنم همینجاست اگر بدی کنیم بدی میبینیم و اگر خوبی کنیم خوبی میبینیم. نباید زندگی را زیاد دست بالا گرفت. مملکت الان تبدیل به پارکینگ شدهاست به دلیل ماشین زیاد.»
- «سبز سبز چراغا سبزه/ ولی ماشینا راه نمیرن/ راهها بنده/ رانندهها جوشی میشن/ ماشینا راه نمیرن/ راهها بنده.»
- «متأسفانه زندگیهای ما حالا اینترنت، کافینت، وایبر و وایمکس شدهاست. جوانان هیچ سرگرمی ندارند. همه چیز راحت به دست آدم نمیآید. برای به دست آوردن امکانات مالی سختی هست، دشواری هست باید درس بخوانی، فارغالتحصیل شوی.»
- «برای کار هنری در این مملکت باید دو شغل داشته باشی؛ اول جایی مشغول شوی و بعد سراغ کار هنری بروی.»
- «من الان آن ور آب بروم بیشتر طرفدار دارم تا اینجا. اما اینجا ماندم چون مردم را دوست دارم عاشقشان هستم. ما به این مملکت وفا داریم. دوست داریم بمانیم و کار کنیم.»
- «معلوم نیست این آدمهای بیمزه، که گوینده هستند چه کارهاند. رادیو را گرفتهاند. نه صدایی نه حرفهای، نه چیزی!»
- «میگه سرم هر چی میاره، میگم عیبی ندارد، خدا خودش کریمه، یه روز شادی، یه روز غم، یه روز زیاده یه روز کم، کاره اوستا کریمه.»
- ۵ سپتامبر ۲۰۱۶/ ۱۵ شهریور ۱۳۹۵، مصاحبه با «ایسنا» [۵]
منابع
[ویرایش]- ↑ امید، جمال. فرهنگ سینمای ایران. تهران: نگاه، ۱۳۷۷ش-۱۹۹۸م. ۹. شابک ۹۶۴۶۱۷۴۸۹۲.
- ↑ مهدی جوانبخت سامانی. «گفت وگو با «منوچهر آذری»، گنجینه خنده». انجمن کلیمیان تهران، آذر ۱۳۸۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۱.
- ↑ «منوچهر آذری: دوست ندارم از دنیا بروم». جام جام آنلاین، ۲۴ فروردین ۱۳۹۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۴ مارس ۲۰۲۰.
- ↑ «منوچهر آذری: دوستانم را با سوت صدا میزدم». جام جام آنلاین، ۱۶ مرداد ۱۳۹۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۴ مارس ۲۰۲۰.
- ↑ «درون منوچهر آذری را ببینید». جام جام آنلاین، ۱۵ شهریور ۱۳۹۵. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۴ مارس ۲۰۲۰.