فیل
ظاهر
فیل، حیوانی است بزرگجثه از راسته خرطومداران.
- «گاندی، فیل بزرگ و سیاهی بود که سوار موش کوچک و سفیدی شده بود. کینگ، موش کوچک و سیاهی است که برپشت فیل بزرگ و سفیدی سوار است.»
- «آشنایی با فیلبان خانه به خورد لازم دارد.»
- «دشمن اگر پشه است فیل بشمارش.»
- «فیل روی پلک چشمان دیده نمیشود اما مورچه آن طرف رودخانه دیده میشود.» ضربالمثل اندونزیایی
فیل در شعر فارسی
[ویرایش]- «از تنگی چشم فیل معلومم شد// کانان که غنیترند محتاجترند»
- «ای صفدری که در صف هیجا ترا خرد// همتای پیل جنگی و شیر ژیان نهاد»
- «سر چشمه شاید گرفتن به بیل// چو پر شد نشاید گذشتن به پیل»
- «یا مکن با پیلبانان دوستی// یا بنا کن خانهای در خورد پیل»
- «اگر پیل با پشه کین آورد// همه رخنه در داد و دین آورد»
- «چو پیلان به زور و چو مرغان به پر// چو ماهی به دریا چو آهو به بر»
- «گاو از من و تو فراختر دارد چشم// پیل از من و تو بزرگتر دارد گوش»
- «پشه چو پر شد بزند پیل را// با همه تندی و صلابت که اوست»
- «پشه از پیل کم زید بسیار// زانکه کوته بقا بود خونخوار»
- «پشه ز چه یکروز زید پیل به صدسال// زیرا ز پشه پیلان در رنج و عنایند»
- «تا صعوه به منقار نگیرد دل سیمرغ// تا پشه نکوبد به لگد خرد سر پیل»
- «دیگران کی به پایه تو رسند// پشه را کی بود مهابت پیل»
- «سلیمانی افتاده در پای مور// همان پشهای کرده بر پیل زور»
- «قوت پشه نداری چنگ با پیلان مزن// همدل موری نهای، پیشانی شیران مخار»
پیوند به بیرون
[ویرایش]این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |