ابوبکر
ظاهر
عبدالله بن ابی قحافه عثمان بن کعب تیمی قرشی ملقب به ابوبکر (به عربی: أبو بکر)، ابوبکر صدیق[۱] (گفته میشود محمد به وی این لقب را دادهاست[۲]) و ابن ابی قحافه[۳] (۱۱-۱۳ ه.ق) از نزدیکترین صحابه و مشاوران محمد،[۴] پیامبر اسلام بود که پس از محمد به عنوان اولین خلیفه مسلمانان انتخاب شد. او از اولین کسانی بود که به پیامبر اسلام ایمان آورد.[۵]
گفتاورد
[ویرایش]- «ای گروه انصار من سخن سفیهان و نابخردان شما را شنیدم و سزاوارترین کسی که باید به پیمان رسول خدا وفادار باشد شمایید. رسول خدا به سوی شما آمد و او را پناه دادید و یاری نمودید.»
- سخنان ابوبکر بعد از خطبه فدکیه
- «من هرگز بر مردی تقدم نمیجویم که خود شنیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم (درباره او) میفرمود: علی نزد من منزلتی را دارد که من آن منزلت را در پیشگاه پروردگارم دارم.» آگاه باشید که من کسی را که استحقاق ندارد کمک نمیکنم؛ نه با دست نه با زبان. سپس از منبر پایین آمد.
- اشاره به جایگاه علی
- «ای مردم همانامن اکنون حکمفرمای شما شدم، ولی نمیخواهم ازاین جهت که حکمفرما هستم خود را بهتراز شما بدانم، پس هرگاه درانجام امورتان خوب کارکردم، مرایاری کنید وهرگاه بدکارکردم، مرابه راه رست راهنمایی کنید، راستی امانت است (باید رعایت کرد) دروغ خیانت است (باید ازآن پرهیزکرد) هر ضعیف وناتوانی از شما نزد من قوی وتوانااست تاآنگاه که ان شاءالله حقش رااز ستمکار گرفته به او بازگردانم وبالعکس هر شخص قوی از شمانزد من ضعیف وناتوان خواهد بودتاآن که ان شاءالله حق ستمدیدگان راازاو بازستانم هر قومی که سستی نمایند و از جهاد در راه خدا دست بکشند، قطعاخداآنها را خوار وذلیل خواهد کرد. هرگاه فحشاء و معصیت در قومی شیوع یابد خداوند حتماآنهارا به بلای عام خود گرفتار خواهد ساخت. مرا فرمان برید مادام که خدا و رسول خدارا فرمان برم و هرگاه برخلاف حکم خدایا مخالف امر رسولش عمل نمایم، حق ندارم مرا فرمان برید.»
- اولین خطبهٔ ابوبکر، بعد از به خلافت رسیدن
- «مناجاتت با پروردگار برایت کافی است. او آنچه به تو وعده داده برآورده خواهد کرد و الله برای تو کافی است»
- خطاب به محمد بن عبدالله
- «ای مردم! هرکس درمیان شما که محمد را میپرستید بداند که محمد مردهاست، و هرکس از میان شما که الله را میپرستید پس بداند که الله زنده است، برای او مرگی وجود ندارد.»
- سخنرانی ابوبکر بعد از مرگ محمد، بخاری، جلد۲، ف. مناقب ابوبکر : Dawat-ul-Amir
- «مطمئناً مرا با خود شیطانی است، (همچنان که با من است) پس من که خشمگین میشوم از من دور میشود.»
- در خطبه ای در زمان خلافتش؛ کنزالاعمال، ج. ۳، ص. ۱۳۶؛ طبرانی:المعجم الاوسط
دربارهٔ او
[ویرایش]تاریخ دانان، خاورشناسان و اسلام شناسان
[ویرایش]- «پیغمبر رحلت کرده بود و دیگر رسولی نخواهد آمد. پیشوای امت و دولت اسلامی درگذشته بود و باید جانشینی برایش پیدا کرد. حلقهٔ درونی صحابه محمد (البته در غیاب علی که مشغول مراسم کفن و دفن پیغمبر بود)، در این وضع اضطراری، ابوبکر؛ یکی از نخستین و سرشناسترین کسانی را که اسلام آورده بود، از میان خود برگزید. به روایت تذکره نویسان ابوبکر به خود لقب خلیفة داد که حائز ابهامی مناسب بود و در زبان عربی مفهوم جانشین و نیز نایب را تواماً القا میکند. لقب ابوبکر به روایتی خلیفة الرسول الله و به روایت دیگری خلیفة الله بود که دعوی دوم واجد معانی ضمنی معتددی است. در هر حال شخص ابوبکر یا انتخاب کنندگان او در آن زمان چنین تصوراتی در سر نداشتند، ولی عمل بالبداههٔ آنان موجب پیدایش نهاد بزرگ خلافت شد؛ برترین مقام فرمانروایی جهان اسلام.»
- برنارد لوئیس، دربخش سوم کتاب «The Middle East:2000 years of history from the rise of christianity to the presant day
- «راستگویی و میانهروی ابوبکر، دین جدید (اسلام) را برقرار و تأیید کرد؛ و مثالی را برای دعوت کردن به دین اسلام مزین کرد .»
- ادوارد گیبون در Decline and Fall of the Roman Empire
- «قضاوت ابوبکر سالم و بیطرف بود. صحبت کردن دلپذیر او، و رفتار خوشبرخورد و مهربانانهٔ او، وی را در بین قریش و تمام مکیان محبوب و مطلوب قرار داده بود. ایمان ابوبکر بزرگترین تضمین خلوص و و بیریایی محمد در صدر اسلام بود. در واقع، ایمان ابوبکر، احساسات محمد را -در سراسر زندگی محمد- پیراست.»
- ویلیام مویر در Life of Muhammad
- «از سال ۶۲۲ تا ۶۳۲ ابوبکر مشاور ارشد محمد بود. جز این نقشهای مهمی که وی ایفا کرد یکی حج گزاردن در مکه در سال ۶۳۱ و دیگری امامت (پیشنماز بودن) نماز در مکه، هنگام آخرین بیماری محمد .»
- ویلیام مونتگومری وات، در Encyclopedia Britannia, Vol. I, page 54, ۱۹۷۳
در قرآن
[ویرایش]«إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّـهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کَفَرُوا ثَانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّـهَ مَعَنَا ۖ فَأَنزَلَ اللَّـهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَأَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُوا السُّفْلَیٰ ۗ وَکَلِمَةُ اللَّـهِ هِیَ الْعُلْیَا ۗ وَاللَّـهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ» ۴۰-توبة
اگر پیامبر (ص) را یاری نکنید، [خداوند، خودش او را یاری می کند، همانطور که قبلاً] بی شک خدا او را یاری کرد؛ آن زمان که کافران او را [از مکه] بیرون کردند در حالی که یکی از دو تن بود [و یک نفر همراه بیشتر نداشت]. هنگامی که آن دو در غار بودند، آن هنگام به هم سفر خود [ابی بکر، که مضطرب بود] می گفت: «نگران نباش، یقیناً خدا با ماست». پس [آن هنگام بود که] خدا آرامش خود را بر پیامبر (ص) فرو فرستاد، و با لشکرهایی که شما آن را نمی دیدید، او را تقویت نمود، و کلمه کسانی را که کافر شدند [اینکه پیامبر (ص) را به قتل برسانند]؛ پایین قرار داد [پس عملی نشد] و کلمه ی خدا [و نصرت پیامبر (ص) و دین اسلام] بالا [و پیروز] است، و خدا پیروزمند و دانایی مدبر است.
شعر
[ویرایش]- «که خورشید بعد از رسولان مه/نتابید بر کس ز بوبکر به.»
- فردوسی، شاهنامه، بخش «گفتار اندر ستایش پیغمبر»
- «ای یار غار سیّد و صدّیق و راهبر//مجموعه فضائل و گنجینه صفا.»
- «نخستین ابوبکر پیر مرید/عمر پنجه بر پیچ دیو مرید/خردمند عثمان شب زنده دار/چهارم علی شاه دلدل سوار. (بوستان/در نیایش خداوند/فی نعت سید المرسلین علیه الصلوة و السلام)»
- «ای یار غار سیّد و صدّیق و راهبر/مجموعه فضائل و گنجینه صفا/مردان قدم به صحبت یاران نهادهاند/ لیکن نه همچنانکه تو در کام اژدها.»
- سعدی بوستان سعدی، آغاز قصائد فارسی
- «دین حق را ز ابتدا ز رسول /جز ابوبکر کس نکرد قبول/هر چه پیغمبرش زحق گفته /کرده باور زصدق و پذیرفته/جسم او همچو روح صافی بود /با همه کس به طبع وافی بود/مشرق آفتاب صدق دلش / اثر لطف ایزد آب و گلش/محرم راز حضرت نبوی /عاشق نور روی مصطفوی.»
- سنایی غزنوی، در طریق التحقیق، بخش «مدح امیرالمؤمنین ابوبکر»
- «ابوبکر آن که شد یارش، رفیق غار و غمخوارش / چو بلبل مست گلذارش، زشوقش واله و شیدا//زصدقشصدق درحیرت، بشرجسم ملک سیرت / همه جود و همه غیرت، که قرآن گویدش أتقی.»
- ناشناس
- «از عمر عالمی منوّر شد/همه آفاق پر زمنبر شد.»
- سنایی غزنوی
منابع
[ویرایش]- ↑ Abū Bakr, Encyclopædia Britannica
- ↑ Juan Eduardo Campo, "Encyclopedia of Islam", Infobase Publishing, 2009
- ↑ Watt, W. Montgomery. “Abū Bakr”. In Encyclopaedia of Islam. vol. 1, A-B. second ed. Leiden: E. J. Brill, 1986. 109–11. ISBN 90-04-08114-3.
- ↑ Abū Bakr, Encyclopædia Britannica
- ↑ «پروژه تاریخچه اسلام» (انگلیسی). دانشگاه پرینستون.