سیسرو: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''[[W:سیسرو|مارکوس تولیوس سیسرو]]''' ([[W:۱۰۶ (پیش از میلاد)|۱۰۶]] - [[W:۴۳ (پیش از میلاد|۴۳ پیش از میلاد]])، فیلسوف و سیاستمدار رومی. |
'''[[W:سیسرو|مارکوس تولیوس سیسرو]]''' ([[۳ ژانویه]][[W:۱۰۶ (پیش از میلاد)|۱۰۶]] - [[W:۴۳ (پیش از میلاد|۴۳ پیش از میلاد]])، فیلسوف و سیاستمدار رومی. |
||
نسخهٔ ۴ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۲۷
مارکوس تولیوس سیسرو (۳ ژانویه۱۰۶ - ۴۳ پیش از میلاد)، فیلسوف و سیاستمدار رومی.
منبع دارد
- «آنان که دوستی و محبت را بهزندگی خود راه نمیدهند،بهآن ماند که طلوع خورشید را مانع شوند.»
- De amicitia 47
- «آنچه برایم عزیز است باخود حمل میکنم.»
- Paradoxa Stoicorum 1, 1, 8
- «آنکه دوست واقعی خود را میبیند، بهنوعی تصویر خویشتن خویش را دیدهاست.»
- De amicitia 23
- «از بازی و بذلهگوئی میتوان لذت برد، همانگونه که از خواب و استراحت، بهشرطی که بهاندازه کافی بهامور جدی و کارهای مفید پرداخته باشیم.»
- De officiis I, 103
- «از خویشاوندان بهراحتی میتوان برید، اما رشته دوستی را هرگز.»
- De amicitia 19
- «از قول سقراط شنیدهام که، نمک ِ غذا در گرسنگی، و لذتِ آب در تشنگی است.»
- De officiis 2, 28, 90
- «از مرگ، کسی را گزیر نیست.»
- Philippica 8, VIII, 29
- «اشک، زود خشک میشود، بهویژه اشکی که بر ناکامی دیگران جاری شده باشد.»
- De partitione 52
- «اگر اجازه بدهند، بهخاطر کسب آزادی مجدد، خوشحال میشوم، اگر نه، پس این تغییر و تحول بجز سروری که از سرنگونی به سزای یک ستمگر، باچشمان خود مشاهده کردم، چه ارمغانی برای من بههمراه داشته است؟
- در باره مرگ قیصر/ Ad Atticum, XIV, XIV, 4
- «اگر زیرپا گذاشتن قانون ناگزیر باشد، فقط در جهت کسب قدرت است، در غیر اینصورت، قانون را باید مقدس داشت.»
- De officiis 82
- «انسان تصور میکند که انسانیت را خوب میشناسد.»
- De officiis 1, 9 und De legibus 1, 12, 33
- «با داشتن یک باغچه و در کنار آن یک کتابخانه، هیچ کمبودی نخواهی داشت.»
- ad Familiares IX, Brief IV. an Varro
- «بالاترین حق، در عین حال، کمال ناحقی است.»
- De officiis I, 33
- «بسیار شنیدهام که میگویند، از نوشتارهای دیمقراطیس و افلاطون بهجای ماندهاست که هیچ شاعر بزرگی بدون اشتیاقی آتشین و اندک بهرهای از دیوانگی، قادر به زندگی نیست.»
- Über den Redner 2, XLVI, 194
- «بهوسیله عادت، طبیعت دومی بهوجود میآید.»
- De finibus 5, 25, 74
- «چهره، تصویری از روح است.»
- Orator ad M. Brutum 17, 60
- «حیثیت و اعتبار اجتماعی، هنرگستر است.»
- Tusculanae disputationes 1,2,4
- «خاک وطن همهکس را عزیز است.»
- Catilinarische Reden 4, 16
- «خواب را تصویری از مرگ بدان.»
- یک ضربالمثل لاتینی/ Tusculanae Disputationes I, 38, 92
- «خود را بشناس»
- Tusculanae Disputationes I, XXII, 50/ براساس شعارِ معبدِ آپولون در دِلفی
- «خوشبختی کور است.»
- De amicitia 15, 54 und Philippica XIII, 10, V
- «داروی شفابخش روح آدمی، فلسفهاست.»
- Tusculanae Disputationes III, III., 6
- «در زیر لباسهای کهنه و کثیف، اغلب فضیلت و دانائی نهفتهاست.»
- Tusculanae disputationes 3, 23, 56
- «دوست واقعی من، من ِ دوم است.»
- Laelius de Amicitia 21, 80
- «دوستی آن نیست که یکطرف از شنیدن حقیقت دوری جوید و طرفِ دیگر از دروغگفتن فروگذار نباشد.»
- De amicitia 98
- «دوستی، درخشش سعادت را بیشتر میکند.»
- De amicitia 22
- «دولت بیقانون، پیکر بیروح را ماند.»
- Pro Cluentio 53
- «دنیا، دارالمجانین است.»
- Ad familiares 9, 22
- «زندگی بدون دوستی، معنی ندارد.»
- Laelius 23, 86
- «شرف، پاداش عفت است.»
- Brutus 281
- «شناخت علت، در شناختن معلول مؤثر است.»
- Topica, 67
- «طمعکاری، منشأ تمام جنایات و اعمال ناشایست است.»
- Pro Roscio 75
- «قانون در برابر غرش توپ سکوت اختیار میکند.»
- Pro Milone 4, 10
- «کاتیلینا، تا بهکی میخواهی از صبوری ما سؤاستفاده کنی؟»
- 1 .Catilinarische Rede, I, 1
- «کارِِ انجام شده را انجام مده.»
- Ad Atticum 9, 18, 3
- «کار دلپذیر است، درصورتیکه بهانجام رسیده باشد.»
- De finibus 2, 105/ نقل قول از یک ضربالمثل
- «ما فقط بهخاطر رضای خویشتن خود، زائیده نشدهایم.»
- De officiis 1, 22 / نقلقول از افلاطون
- «مثالهای بد، زیانشان از گناه بدتر است.»
- Über die Gesetze, III, XIV, 32
- «مردم از این شناخت غافلند که بیشترین درآمد، در قناعت است.»
- Paradoxa der Stoiker, VI, 49
- «مرگ برای آدمی است.»
- De fato 9
- «من برای برقراری صلح، پیوسته هشدار میدهم؛ صلحی هرچند غیرعادلانه، بهمراتب بهتر از جنگی عادلانهاست.»
- Ad Atticum, VII, XIV, 3
- «مورد ستم قرار گرفتن بهتر از ستم رواداشتن است.»
- Tusculanae disputationes 4, 56 / براساس گفتار سقراط و افلاطون
- «نامه، چهره را از شرم سرخ نمیکند.»
- Ad familiares 5, 12
- «نه بهکارهای زشت دست خواهیم زد و نه انجام آن را بهعهده دیگران محول خواهیم کرد، حتی اگر انجام آنرا از ما خواسته باشند.»
- De amicitia 40
- «هر بشری از خطاکردن ناگزیر است، تنها ابلهان هستند که در اشتباه خود اصرار میورزند.»
- Philippica 12, 2
- «هرچه بکاری تو همان بدروی.»
- ضربالمثل یونانی - رومی/ De oratore 2, 65, 261
- «هر موجود زندهای وجود خویش را عزیز میدارد.»
- De finibus 5, 9
- «همانگونه که هر شراب کهنهای تبدیل بهسرکه نگردد، هر مردِ سالخوردهای نیز ترشروی نشود.»
- De senectute 18, 65
- «یادآوری خاطرات رنجهای گذشته، بدون غصهخوردن، لذتبخش است.»
- Ad familiares 5, 12
- «یک دوست قابلاعتماد را در موقعیتی غیرقابلاعتماد میتوان شناخت.»
- نقل قول از اِنیوس/ de amicitia 17, 64
بدون منبع
- «اجر نیکی شما در عمل نیک شما مستور است.»
- «اطاق بدون کتاب مانند جسم بیروح است.»
- «اعتراف به نادانی از چیزی که نمیدانم، مرا شرمگین نمیکند.»
- «انسان بههرکس که با او همفکر و همخو بود دل میبندد و بههرکسکه دارای علو نفس و جوانمردی و بزرگواری باشد، علاقمند میشود.»
- «برای اینکه ماهمه از قید بندگی آزاد گردیم، باید همه بندهٔ قانون باشیم.»
- «بسا کسانیکه در زندگانی مورد نفرت و انزجار بودهاند اما پس از مرگ، پیشوای اهلدل و محبوب همگان شدهاند.»
- «بهترین میراثی که پدران برای فرزندان خود میگذارند، تربیت خوب است.»
- «پاکان و نیکان، خوبی را تنها برای خود نمیخواهند و از خودپرستی گریزانند، میخواهند و میکوشند که نیکی سراسر جهان را فراگیرد، یعنی همه را دوست میدارند.»
- «تجربه، درسی است گرانبها که ارزش آن از کلیه دروسِ مهمِ اساتید عالیقدر، بالاتر است.»
- «تحقیرِ درد و مرگ، اولین وظیفه مرد است.»
- «جائی که شرافت و فتوت، دشمن را بهچشم ما محبوب و عزیز میکند، نزدیکان و دوستان اگر باانصاف و نیک و دادگر باشند، در دل ما چه مقامی خواهند داشت.»
- «جنگ، کشتارگاه کسانی است که همدیگر را نمیشناسند، بهنفع کسانی است که یکدیگر را میشناسند ولی همدیگر را نمیکشند.»
- «حرص فوقالعادهٔ انسان هیچ وقت پایانپذیر نیست.»
- «در اجرای عدالت، منتظر مکافات شدن، منتهای درجه بیعدالتی است.»
- «در روز سیاه و بدبختی تنها یارِ مشفق است که با همدردی و دلجوئی بار محنت را بر ما آسان میکند.»
- «دوستان حقیقی اگر از دیده بروند، از دل نخواهند رفت.»
- «دوستان واقعی در خدمتگزاری و فداکاری رقیب و حریفند و هیچ پاداشی نمیخواهند.»
- «دوستی براساس تقوی پایدار است و همینکه این پایه لغزید، بنای دوستی واژگون میشود.»
- «سخن شیرین بهزور بازو نیاز ندارد.»
- «سعادت انسان در کار و تفکر، و سعی در حفظ شرافت و تقوی است.»
- «شکستخوردگان دیروز، فاتحان امروز را بوجود آوردهاند.»
- «ممکن است جسم ما دستخوش آفات شود، از این بابت گناهی متوجه ما نمیشود، ولی باید روح خود را از هجوم آفات و مصائب حیات حفظ کنیم.»
- «من از استعداد جوانانی که پیکرشان بهزیور حکمت پیران آراسته شده و پیرانی که نشاط جوانان را دارا هستند در شگفتم، کسانی که بتوانند در همهحال نشاط خود را حفظ کنند، پیری با آنها چهکار دارد.»
- «نامداران جهان، دلیرترین افراد هستند.»
- «نفرت همان خشم و غضب است که روی هم انباشته شدهاست.»
- «هرگز بهبزرگی نمیرسی تا درآن راه زحمت بسیار نکشی.»
- «یک سخنران خوب باید با نیرو و جذابیت تمام درباره همان مطالبی که دیگران با بیلطفی و بیمزهگی بحث میکنند، سخن بگوید.»
پیوند به بیرون
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |