پرش به محتوا

مو

از ویکی‌گفتاورد

مو جزئی روینده از روپوست در پستانداران است.

درباره

[ویرایش]
  • «هر عضو من از شوق زند نغمهٔ یاحق/هر موی من از وجود کند نالهٔ یاهو.»[۱]
  • «بباید دانست که بعضی از موی، از آن‌هاست که سبب زینت همهٔ مردمان است چنان‌که موی سر، و بعضی از موی از آن‌هاست که سبب زینت بعضی مردمان است چنان‌که موی لحیه، مخصوص در مردان است؛ و بعضی از موی از آن‌هاست که درو هم منفعت است و هم زینت، چنان‌که موی مژه و ابرو، و بعضی از آن‌هاست که درو منفعت است نه چنان‌که موی اندام.»
  • «حالیست چو زلف تو مشوش ما را/ عیشی‌ست چون پاسخ تو ناخوش ما را// جانیست چو روی تو پر آتش ما را/ بختی‌ست چو مرکب تو سرکش ما را.» [۲]

منابع

[ویرایش]
  1. برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. اول. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۲۵۵. شابک ‎۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴. 
  2. هدایت، رضاقلی‌خان. «۲۰۳. جبلی غرجستانی». در مجمع الفصحاء. ج. یکم. به کوشش مظاهر مصفا. تهران: انتشارات امیرکبیر، سال ۲۰۰۲م. ص ۶۶۵.