محمد حقوقی
ظاهر
محمد حُقوقی (۳ مه ۱۹۳۶، اصفهان - ۲۹ ژوئن ۲۰۰۹، اصفهان) آموزگار، روزنامهنگار، شاعر، مؤلف، پژوهشگر و ناقد ادبی ایرانی بود.[۱]
گفتاوردها
[ویرایش]شبی اگر شب آرام آشنایی ماست | شب دگر شب بیحاصل جدایی ماست | |
من و تو دیگر از این صبح و شام میدانیم | که صبح ظلمت ما شام روشنایی ماست | |
گذشت آنکه نشان داشت از وفای بهار | گلی بر سر پاییز بیوفایی ماست | |
حدیث خانهٔ باد است و آشیانهٔ ابر | اگر قرار بر سر منزل رهایی ماست | |
نشان این همه «آیا شود» چرا جوییم | که خود زبان زمان پاسخ چرایی ماست | |
در این هوا که گرفتهست و این قضا که کدر | بهانه را که هوای غزلسرایی ماست[۱] |
گفتاوردها دربارهٔ او
[ویرایش]- «حقوقی از نظر اخلاقی و حرفهای نیز فردی به روز بود. از هر شاعری که مجموعه شعری منتشر میشد؛ بدون توجه به اینکه از کدام قشر یا تفکر است، به خرید اثر وی میپرداخت و آن را میخواند. ادیبی فرهیخته بود و اشعار شاعران جوان را بدون هیچ گونه سوء گیری میخواند.»
- علیرضا رئیس دانایی، ۱۳۹۴[۲]
منابع
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. دوم. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۱۱۶۰. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.
- ↑ علیرضا رئیس دانایی، «در اندوه ششمین سال فراق محمد حقوقی منتقدی که وابسته نبود»، روزنامه ایران، شمارهٔ ۵۹۶۶، ۹ تیر ۱۳۹۴، صفحهٔ ۲۴.