محمدتقی مصباح یزدی
ظاهر
منبعدار
[ویرایش]- «این یک اصل طبیعی است که آدمها به آزادی علاقهمند هستند و فرهنگ جهانی نیز به آزادی تأکید دارد که این فرهنگ جهانی دولتهای زیادی را تحتتاثیر قرار داده است بهویژه ایران نیز تحتتاثیر همین آزادی قرار گرفته است، البته پرچمدار این حرکت آمریکاست که بتی از آزادی ساخته تا همه آن را پرستش کنند.»[۱]
- «در ایران، روشنفکران ما نیز تحتتاثیر این فرهنگ غرب هستند، تا جایی که در دولت قبل از وزیر فرهنگ و ارشاد میپرسند که شما برای فرهنگ چهکاری انجام دادهاید، جواب داد آزادی را برای مردم به ارمغان آوردهایم.»[۲]
- «وقتی که برای کسب قدرت با یهودیها در این نظام لابی میکنند نمیتوان انتظار داشت که دغدغه فرهنگ را داشته باشند و برای رفع آن تلاش کنند. در شرایط کنونی باید ایستادگی و مقابله کرد و بت آزادی را شکست و قدم در راه صحیح گذاشت یا اینکه میتوان پای در راه شیطان و هوای نفس و آزادی گذاشت.»[۳]
احمدینژاد و رئیس جمهور
[ویرایش]- «یکی از دوستان حاضر در جلسه نقل میکرد: قبل از برگزاری مرحلهٔ اول انتخابات به محضر یکی از علمای اهواز رسیدم. ایشان گفت: نگران نباشید، احمدینژاد رئیس جمهور میشود. ایشان گفته بود که شخصی شب بیست و سوم ماه رمضان در حال احیاء پیش از نیمه شب به خواب میرود. در خواب به او ندا میشود که بلند شو برای احمدینژاد دعا کن، وجود مقدس ولی عصر (عج) دارند برای احمدینژاد دعا میکنند. میگوید من حتی اسم احمدینژاد را نشنیده بودم و اصلاً او را نمیشناختم.»
- منبع: مصباح یزدی، هفته نامهٔ پرتو سخن، ۸ تیر ۱۳۸۴، صفحهٔ آخر.
- «[رئیسجمهور هم] اعتبارش به نصب رهبر است.»
- منبع: مصباح یزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، ج ۲، ص ۵۷.
- «وقتی ریاست جمهوری حکم ولی فقیه را دریافت کرد اطاعت از او نیز چون اطاعت از خداست.»
- منبع: مصباح یزدی، محمدتقی، در جمع گروهی از هنرمندان بسیجی در مؤسسه آموزشی امام خمینی، به تاریخ ۲۱ مرداد ۱۳۸۸.[۴]
- «ولی فقیه یعنی جانشین امام معصوم، یعنی کسی که میخواهد حق را تعیین کند. او گاهی مصلحت میبیند، بگوید شما رای بدهید... انتخابات ریاستجمهوری اعتبارش به رضایت اوست، مصلحت دیده که در این شرایط مردم رای بدهند.»
- منبع: مصباح یزدی، محمدتقی، هفتهنامه پرتو سخن، ۷ دی ۱۳۸۴، ش ۳۱۰.
- «وقتی رئیس جمهوری از جانب رهبری نصب و تأیید میشود به عامل او تبدیل شده و از این پرتو نور بر او نیز تابیده میشود.»
- منبع: مصباح یزدی، محمدتقی، در جمع گروهی از هنرمندان بسیجی در مؤسسه آموزشی امام خمینی، به تاریخ ۲۱ مرداد ۱۳۸۸.[۵]
قانون
[ویرایش]- «به نظر ما تمام مقرراتی که در کشور اسلامی اجرا میشود، همه اعتبارش به امر ولایت فقیه و امضای اوست. اگر بدانیم در جایی در یک مورد راضی نیست، هیچ اعتباری ندارد... اینکه امام قانون اساسی را تصویب کرد؛ این یعنی من دستور میدهم اینگونه عمل کنید و اعتبار پیدا میکند، چون او امضا کردهاست، اگر امضا نکرده بود، هیچ اثری نداشت. حتی اگر تمام مردم هم رای میدادند هیچ اعتبار قانونی و شرعی نداشت، همانطور که خودش فرمود.»
- منبع: مصباح یزدی، محمدتقی، هفتهنامه پرتو سخن، ۷ دی ۱۳۸۴، ش ۳۱۰.
- «رهبر وقتی قانون را تأیید میکند بنابراین همه مصوبات قانونی همچون نماز و روزه بر مردم واجب میشود که این از حقوق والی بر مردم است.»
- منبع: مصباح یزدی، محمدتقی، در جمع گروهی از هنرمندان بسیجی در مؤسسه آموزشی امام خمینی، به تاریخ ۲۱ مرداد ۱۳۸۸.
- «آنچه امام در طول زندگیشان و امامتشان و رهبریشان عمل فرمودند، تقید به قانون اساسی نبود.»
- منبع: صنعتی، رضا، گفتمان مصباح، مرکز اسناد انقلاباسلامی، تهران، تابستان ۸۷، پاورقی ص ۵۷۷.
- «اختیارات ولی فقیه فراتر از آن چیزی است که در قانون اساسی آمده است.»
- منبع: مصباح یزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، ج ۱، ص ۵۸.
ولایت فقیه
[ویرایش]- «مردم هیچ مشروعیتی به حکومت فقیه نمیدهند، رای و رضایت آنان باعث به وجود آمدن آن میشود... با این تحلیل، انتخابات زمینهای برای کشف رهبری میشود، نه اینکه به او مشروعیت ببخشد.»
- منبع: مصباحیزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، ج ۱، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، پاییز ۷۷، ص ۲۵.
- «این عمل [افتادن به پای سید علی خامنهای] احترام به رهبر است و احترام به رهبر، احترام به امام زمان است و عین توحید است، هر کس این کار را نکند باید در توحید او شک کرد.»
- منبع: منبع: مصباحیزدی، محمدتقی، در پاسخ به مغایرت افتادن به پای رهبری در سنگفرش حیاط منزل با توحید، ۱۳۸۷.[۶]
- «اختیارات ولی فقیه فراتر از آن چیزی است که در قانون اساسی آمده است.»
- منبع: مصباح یزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، ج ۱، ص ۵۸.
- «فقیه واجد شرایط [ولی فقیه] اختیار جان و مال مسلمانها را دارد.»
- منبع: مصباح یزدی، محمدتقی، هفتهنامه پرتو سخن، ۷ دی ۸۴، ش ۳۱۰.
- «اکنون در فرهنگ دینی ما هر که دیندارتر است از ولایت فقیه حمایت میکند ولی هنوز بعد از ۳۰ سال این اصل آنچنان که باید جا نیافتاده است.»
- منبع: مصباح یزدی، محمدتقی، در جمع گروهی از هنرمندان بسیجی در مؤسسه آموزشی امام خمینی، به تاریخ ۲۱ مرداد ۱۳۸۸.
- «آنچه امام در طول زندگیشان و امامتشان و رهبریشان عمل فرمودند، تقید به قانون اساسی نبود.»
- منبع: صنعتی، رضا، گفتمان مصباح، مرکز اسناد انقلاباسلامی، تهران، تابستان ۸۷، پاورقی ص ۵۷۷.
- «حکومت ولی فقیه در زمان غیبت امام معصوم (ع) با نصب عام از طرف امام معصوم انجام شده است که خود وی منصوب خداست.»
- مصباحیزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، ج ۱، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، پاییز ۷۷، ص ۱۶.
- «ولی فقیه یعنی جانشین امام معصوم، یعنی کسی که میخواهد حق را تعیین کند. او گاهی مصلحت میبیند، بگوید شما رای بدهید... انتخابات ریاستجمهوری اعتبارش به رضایت اوست، مصلحت دیده که در این شرایط مردم رای بدهند.»
- منبع: مصباح یزدی، محمدتقی، هفتهنامه پرتو سخن، ۷ دی ۱۳۸۴، ش ۳۱۰.
- «رهبر وقتی قانون را تأیید میکند بنابراین همه مصوبات قانونی همچون نماز و روزه بر مردم واجب میشود که این از حقوق والی بر مردم است.»
- منبع: مصباح یزدی، محمدتقی، در جمع گروهی از هنرمندان بسیجی در مؤسسه آموزشی امام خمینی، به تاریخ ۲۱ مرداد ۱۳۸۸.
- «ولایت فقیه به دلیل آنکه دارای پرتویی از انوار امام زمان (عج) است و مردم نیز به دلیل این که او را جانشین به حق ولیعصر (عج) میدانند اطاعت از او را همچون اطاعت از امام عصر بر خود لازم میدانند.»
- منبع: مصباح یزدی، محمدتقی، در جمع گروهی از هنرمندان بسیجی در مؤسسه آموزشی امام خمینی، به تاریخ ۲۱ مرداد ۱۳۸۸.
- «در نظام سیاسی اسلام حجیت کلام رهبر به رای مردم نیست و اعتبار و مشروعیت نظام و رهبر برگرفته و ناشی از رای خبرگان نمیباشد، زیرا خبرگان مقام ولایت را به رهبر اعطا نمیکنند. وظیفه خبرگان فقط تشخیص مصداق رهبری الهی است که شرایط آن را ائمه اطهار بیان کردهاند. خبرگان موظفند کسی را که امام معصوم برای ولایت و رهبری شایسته میداند، به مردم معرفی کنند... بنابراین اعتبار رهبری به سبب صلاحیتهای او و نصب الهی است. باید افزود: دیگر امور و مناصب با واسطه حجیت رهبر اعتبار پیدا میکند.»
- منبع: مصباحیزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، ج ۱، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، پاییز ۷۷، ص ۸۸.
- «در هر زمانی «فقیه اصلح» برای اداره جامعه اسلامی از سوی امام زمان (ع) منصوب شدهاست.»
- مصباحیزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، ج ۲، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، پاییز ۷۷، ص ۵۱.
- «معصومان (ع) به صورت معین نصب شدهاند، ولی نصب فقها عام بوده و در هر زمانی برخی آنها مأذون به حکومت هستند.»
- مصباحیزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، ج ۱، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، پاییز ۷۷، ص ۱۸.
- «حکومت دینی که ما میگوییم معنایش این نیست که کسی که در راس حکومت قرار میگیرد و به نام دین حکومت میکند، هرچه دلش خواست رای بدهد... خدا به پیغمبرش میفرماید: تو برای مصلحتاندیشی نزدیک بود اندکی از پیشنهادهای کفار را بپذیری.»
- منبع: ماهنامه معرفت ارگان تئوریک مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، مرداد ۸۲، ش ۶۸، ص ۱۲–۱۱.
- «فقهای عضو خبرگان، کمتر تحت تأثیر تبلیغات و جوسازیها واقع میشوند و در نتیجه در جو آرام و مطلوبی ولی فقیه را کشف و به مردم معرفی میکنند.»
- منبع: مصباحیزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، ج ۱، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، پاییز ۷۷، ص ۸۶.
- «دشمنان چنین وانمود میکنند که ولیّ فقیه یعنی دیکتاتوری که هر چه دلش میخواهد دستور میدهد. امام فرمود اگر ولیّ فقیه مرتکب یک گناه بشود همان وقت از ولایت ساقط شده است. ولایت فقیه فقط مقامی است که باید حکم خدا را درست اجرا کند و اگر از حکم خدا تخلف نماید دیگر صلاحیت ندارد و همان وقت سقوط میکند.»
- منبع: مصباح یزدی، سخنرانی و پرسش و پاسخ در جمع پرسنل کمیته امداد همدان، مهرماه ۱۳۷۹.[۷]
- «اکثریت فقهای شیعه بر این باورند که در زمان غیبت، فقیه حق حاکمیت دارد و حکومت از سوی خدا به وسیله امامان معصوم (ع) به فقها واگذار شدهاست.»
- منبع: مصباح یزدی، محمد تقی، مقالهٔ «حکومت و مشروعیت»، برگرفته از شمارهٔ ۹۸۸ روزنامهٔ اعتماد (به تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۸۸).
- «حکم ولایی دادن یعنی در جایی که دو حکم اسلامی در مقام عمل با هم تزاحم دارند و اجرای هر دو حکم ممکن نیست، و مسئلهای عادی هم نیست که همه بفهمند؛ بلکه کار کارشناسی میخواهد؛ این جاست که وقتی فقیه از میان انظار مختلف تشخیص دهد که مصلحت اهم آنی است که آن دسته از کارشناسان گفتهاند، حکم ولایی صادر میکند و میگوید: من به عنوان ولی امر مسلمانان دستور میدهم این کار را بکنید و به این صورت، مصلحت جامعه حفظ و اختلافات در عمل برداشته میشود. این حکم ولایتی میشود.»
- پرسش و پاسخ در دانشگاه شاهرود، خرداد ۱۳۷۹[۸]
- «فقها به عنوان کلی به ولایت منصوب شدهاند و برای معین شدن یک فقیه و واگذاری حکومت و ولایت به او باید از آرای مردم کمک گرفت. پس اصل مشروعیت از خداست، ولی تعیین فقیه برای حاکمیت به دست مردم است. این نقش افزون بر نقشی است که مردم در عینیت بخشیدن به حکومت فقیه دارند.»
- منبع: مصباح یزدی، محمد تقی، مقالهٔ «حکومت و مشروعیت»، برگرفته از شمارهٔ ۹۸۸ روزنامهٔ اعتماد (به تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۸۸).
- «اگر مقصود گوینده این است که در زمان غیبت، حکومت فقیه مشروعیت تلفیقی دارد، به این معنا که مشروعیت ولایت فقیه به نصب الهی و نیز رای مردم است و رای مردم در عرض نصب الهی، جزو تعیین کننده مشروعیت برای حکومت فقیه است یا اگر مقصود، این است که عامل اصلی مشروعیت حکومت فقیه در زمان غیبت نصب الهی است، ولی خداوند شرط کرده است که تا آرای مردم نباشد، فقیه حق حاکمیت ندارد و رای مردم، شرط مشروعیت حکومت فقیه (نه جزو دخیل در آن) است، به هر صورت که نظر مردم را در مشروعیت دخالت بدهیم، با این اشکال مواجه میشویم که آیا حاکمیت حق مردم بوده تا به کسی واگذار کنند؟ پیش تر گفتیم، حاکمیت فقط حق خداست و امامان از سوی خدا حق حاکمیت بر مردم یافتهاند. اگر مردم در مشروعیت حکومت دخالت داشته باشند، باید هر زمان که مردم نخواستند، حکومت فقیه عادل واجد شرایط، نامشروع باشد، ولی ما گفتیم که فقیه واجد شرایط در زمان غیبت حق ولایت دارد و این حق با موافقت مردم، تحقق عینی مییابد.»
- منبع: مصباح یزدی، محمد تقی، مقالهٔ «حکومت و مشروعیت»، برگرفته از شمارهٔ ۹۸۸ روزنامهٔ اعتماد (به تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۸۸).
- «به نظر ما تمام مقرراتی که در کشور اسلامی اجرا میشود، همه اعتبارش به امر ولایت فقیه و امضای اوست. اگر بدانیم در جایی در یک مورد راضی نیست، هیچ اعتباری ندارد... اینکه امام قانون اساسی را تصویب کرد؛ این یعنی من دستور میدهم اینگونه عمل کنید و اعتبار پیدا میکند، چون او امضا کردهاست، اگر امضا نکرده بود، هیچ اثری نداشت. حتی اگر تمام مردم هم رای میدادند هیچ اعتبار قانونی و شرعی نداشت، همانطور که خودش فرمود.»
- منبع: هفتهنامه پرتو سخن، ۷ دی ۸۴، ش ۳۱۰.
- «براساس اسلام و اعتقادات شیعه، محور وحدت، ولایت فقیه است.»
- منبع: مصباح یزدی، در دیدار با جمعی از فرماندهان نیروی دریایی سپاه پاسداران، در تالار مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، مهرماه ۱۳۸۸.
- «مردم مشروعیتی به حکومت فقیه نمیدهند، بلکه رای و رضایت آنان باعث به وجود آمدن آن میشود. خدا به پیامبر (ص) میفرماید: خداست که تو را با یاری خویش و مؤمنان تقویت کرد. کمک و همدلی مردم در عینیت بخشیدن به حکومت، حتی حکومت پیامبر (ص) مؤثر است. حضرت امیر (ع) میفرماید: اگر حضور بیعت کنندگان نبود و با وجود یاوران، حجت بر من تمام نمیشد، رشته کار حکومت را از دست میگذاشتم.»
- منبع: مصباح یزدی، محمد تقی، مقالهٔ «حکومت و مشروعیت»، برگرفته از شمارهٔ ۹۸۸ روزنامهٔ اعتماد (به تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۸۸).
- «به شما عرض میکنم برهههایی در این ۳۰ سال گذشت و خطرهایی از جانب مسئولین این کشور متوجه اساس اسلام بود که خداوند به برکت این رهبر، ما را از آن نجات داد، نمیدانید خدا به این مرد چه فراستی داده چه سعه صدری داده چه صبری داده! دو تا شریک را فرض کنید. یک شریک از اول میفهمد شریک دیگرش قصد خیانت دارد، میخواهد همه چیز را در جیب خود کند. فکر میکنید چه مدت میتواند چیزی نگوید؟ ۱ روز ۲ روز؟ نهایت آخر سال با او تسویه میکند. آدم میشود ۲۰ سال شریک خائنی [[[هاشمی رفسنجانی]]] را بشناسد و به خاطر صلاح اسلام و مسلمین به روی او هم نیاورد؟ بخدا قسم این شبیه اعجاز است.»
- منبع: سخنرانی در همایش زلال ولایت در مشهد، ۳۱ فروردین ۱۳۸۹[۹]
- «یکی از نشانههای رضایت آن حضرت (مهدی) رضایت نایب او یعنی رهبری است.»
- منبع: در دیدار دانشآموختگان طرح ولایت، خرداد ۱۳۸۹[۱۰]
حکومت اسلامی
[ویرایش]- «ما در فعالیتهایمان فقط «نظام اسلامی» را میخواهیم و بس. هرچیز دیگری که میخواهیم، یا مقدمه است برای تحقق «نظام اسلامی» یا لوازمش است و اصالت ندارد.»
- منبع: مصباح یزدی، هفتهنامه پرتو سخن (ارگان سیاسی مؤسسه آموزش و پرورش امامخمینی)، ۱۷ اسفند ۱۳۷۹.
- «مردم اصلاً حق حاکمیتی از خودشان ندارند تا به کسی اعطا کنند.»
- منبع: مصباحیزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، ج ۲، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، پاییز ۷۷، ص ۵۰.
- «انتخاب غیرمستقیم بیشتر قابل اطمینان است.»
- منبع: مصباحیزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، ج ۱، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، پاییز ۷۷، ص ۸۵.
- «مردمی که اختیار خود را ندارند، چگونه میتوانند اختیار خلق خدا را به دست کسی بدهند؟!»
- نادری، محمدمهدی، در پرتو ولایت، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، ۱۳۸۲، ص ۲۵۴.
- «وقتی حکومت اسلامی صحیح تشکیل شد، مسوول آن حکومت باید از این حکومت تا آخرین لحظه دفاع کند. حکومت حقی است، باید این حکومت وجود داشته باشد. آن کسانی که مخالفت میکنند؛ آنها آشوبگرند، ضدرژیماند، هیچ رژیمی ضد خودش را تحمل نمیکند، حق ندارد تسلیم زورگویان بشود. تا کی؟ تا آنجا که قدرت دارد... پس وقتی حکومت حق تشکیل شد، مادامی که یار و یاور دارد، رئیس حکومت باید از نظام دفاع کند. پس از تشکیل حکومت اسلامی صحبت از رفراندوم، رای اکثریت و این حرفها برای تغییر حکومت اسلامی نیست. چون وقتی حکومت حق و الهی تشکیل شد باید از آن دفاع کرد کار تا هر جا بکشد... پس بعد از اینکه حکومت اسلامی در این قطعه از زمین خدا به نام کشور امام زمان (عج) تشکیل شد، هر کس مخالفت با حکومت اسلامی کند، محکوم است و باید با او مبارزه کرد؛ کم باشند یا زیاد.»
- منبع: هفتهنامه پرتو سخن، ۳۰ خرداد ۸۰، ش ۸۳.
- «برای حفظ حکومت کمیت ملاک نیست. ملاک این است که تعدادی از افراد از امام (ع) یا ولایت فقیه مشروع حمایت کنند که بتوانند حکومت را حفظ کنند. گاهی ممکن است با ۹۰ درصد و گاهی با ۸۰ درصد و گاهی با ۵۰ یا ۴۰ درصد. او مأمور است که حکومت اسلامی را حفظ کند.»
- منبع: مصباح یزدی، روزنامه ایران، ۱۰ آذر ۱۳۷۹.
«البته گرچه «مقبولیت» با «مشروعیت» تلازمی ندارد اما حاکم دینی حق استفاده از زور برای تحمیل حاکمیت خویش را ندارد. اگر نفوذ کلمه حاکمیت ولی فقیه از دست برود، مشروعیتش از دست نمیرود، بلکه تحقق حاکمیت با مشکل مواجه میشود. آنچه در نوشتهها و سخنان برون مرزی یا مقلدان آنها در داخل، مبنی بر عدم مقبولیت نظام اسلامی در میان مردم ادعا میشود، تنها برای ایجاد جو کاذب است.»
- منبع: مصباح یزدی، محمد تقی، مقالهٔ «حکومت و مشروعیت»، برگرفته از شمارهٔ ۹۸۸ روزنامهٔ اعتماد (به تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۸۸).
- «صحبت از رفراندوم، رای اکثریت و این حرفها برای تغییر حکومت اسلامی نیست... هر کس مخالفت با حکومت اسلامی کند، محکوم است و باید با او مبارزه کرد؛ کم باشند یا زیاد.»
- محمدتقی مصباح یزدی[۱۱]
- «مراجعه به آرای مردم از دیدگاه عقیدتی ما هیچگاه مشروعیتآور نیست که با منفی شدن آرای عمومی، مشروعیت نظام باطل گردد.»
- محمدتقی مصباح یزدی
- «شاید یک شرایطی پیش بیاید که ما باید اصلاً نظام پارلمانی را عوض کنیم.»
- منبع: مصباح یزدی، گفتمان مصباح، ص ۶۶۳.
- «حکومت دینی، حکومتی است که نه تنها همه قوانین و مقررات اجرایی آن برگرفته از احکام دین است، بلکه مجریان آن نیز مستقیماً از طرف خدا منصوبند، یا به اذن خاص یا عام منصوبشدهاند، چنین حکومتی «حکومت دینی» ایدهآل و کمال مطلوب است.»
- منبع: مصباح یزدی، پرسشها و پاسخها، ج ۱، ص ۴۵.
- «انتخابات از نظر ما دو فایده دارد؛ یکی اینکه با برگزاری آن و توجه به آرای مردم، آنها خود را در ایجاد حکومت دینی سهیم خواهند دانست و در نتیجه بیشتر و بهتر در حمایت از نظامی که به دست خودشان تحقق یافته، میکوشند و آنگاه آرمانهای مهم حکومت دینی تحقق مییابد. فایده دیگر این است که امام راحل (ره)- بنیانگذار این نظام الهی – با تأکید بر اهمیت نقش مردم و آرای آنان مخالفان نظام را خلع سلاح کردند، زیرا آنا با تبلیغات مسموم خود قصد داشتند، نظام اسلامی را مستبد جلوه دهند، ولی هنگامی که آرای مردم در این نظام مورد احترام و اهتمام باشد، حربه مخالفان از کار خواهد افتاد.»
- منبع: مصباحیزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، ج ۱، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، پاییز ۷۷، ص ۳۳.
- «حکومت دینی که ما میگوییم معنایش این نیست که کسی که در راس حکومت قرار میگیرد و به نام دین حکومت میکند، هرچه دلش خواست رای بدهد... خدا به پیغمبرش میفرماید: تو برای مصلحتاندیشی نزدیک بود اندکی از پیشنهادهای کفار را بپذیری.»
- منبع: ماهنامه معرفت ارگان تئوریک مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، مرداد ۸۲، ش ۶۸، ص ۱۲–۱۱.
- «ممکن است سؤال کنید؛ پس چرا امام فرمود: «جمهوری اسلامی» و نفرمود «اسلام» یا «حکومت اسلامی» ؟ انتخاب واژه «جمهوری» برای نفی سلطنت بود... این رژیم در ادبیات سیاسی اسمش «جمهوری» است، اما نه جمهوریای که در غرب است، «جمهوری دموکراتیک»، جمهوریای که همه چیزش و اختیارش در دست مردم باشد و تابع آرا و هوسهای مردم باشد؛ نه. جمهوریای که محتوایش اسلام باشد. پس هدف برقراری اسلام در یک نظام حکومتی است که امروز وقتی سلطنتی نبود، اسمش «جمهوری» است؛ نه اینکه در کنار اسلام ما یک هدف دیگری به نام جمهوری داشته باشیم این تفکری است شرکآمیز.»
- منبع: مصباح یزدی، هفتهنامه پرتو سخن، ۱۷ اسفند ۱۳۷۹.
- ««انتخاب و مراجعه به آرای مردم از دیدگاه عقیدتی ما هیچگاه مشروعیتآور نیست، تا با منفی شدن آرای عمومی، مشروعیت نظام باطل گردد.»
- منبع: مصباحیزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، ج ۱، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، پاییز ۷۷، ص ۳۲.
- «در خود قانون اساسی هم پیشبینی شده که میشود تغییراتی داد، اصلاحاتی کرد، پس انتخاب عنوان جمهوری، انتخاب پارلمانی، حکومت پارلمانی، به شکل پارلمان غربی و... مسائلی بوده که امام در آن زمان تشخیص دادهاند... [البته] الان ما وظیفهمان این است که نظام جمهوریاسلامی را به همان ترتیبی که در قانون اساسی آمده محترم بشماریم. چرا محترم بشماریم؟ برای ما احترامش از این است که ولی فقیه که منصوب از طرف خداست و مشروعیتش از طرف خداست، او دستور میدهد.»
- منبع: مصباح یزدی، گفتمان مصباح، ص ۶۶۳.
- «نباید گمان کرد که «جمهوری» دقیقاً شکل خاصی از حکومت است تا نظام فعلی ما- که جمهوری است- همان شکل را تقلید کند.»
- منبع: مصباحیزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، ج ۱، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، پاییز ۷۷، ص ۳۰.
- «از آنجا که در نظر اهل تسنن، زمان حضور امام معصوم (ع) با زمان غیبت تفاوتی ندارد، زیرا آنها امامت بعد از پیامبر (ص) را آنگونه که در شیعه مطرح است قبول ندارند، مشروعیت حکومت با رای مردم است. یعنی سنیها معتقدند با رای مستقیم مسلمانان یا تعیین خلیفه قبلی یا با نظر شورای حل و عقد، حکومت یک شخص مشروعیت مییابد.»
- منبع: مصباح یزدی، محمد تقی، مقالهٔ «حکومت و مشروعیت»، برگرفته از شمارهٔ ۹۸۸ روزنامهٔ اعتماد (به تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۸۸).
- «فقهای عضو خبرگان، کمتر تحت تأثیر تبلیغات و جوسازیها واقع میشوند و در نتیجه در جو آرام و مطلوبی ولی فقیه را کشف و به مردم معرفی میکنند.»
- منبع: مصباحیزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، ج ۱، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، پاییز ۷۷، ص ۸۶.
- «تشکیل مجلس خبرگان مبتنی بر نظریه انتصاب است... و خبرگان برای اینکه اختلافی پیش نیاید انتخاب میشوند.»
- منبع: مصباحیزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، ج ۲، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، پاییز ۷۷، ص ۵۶.
- «ارزش مراجعه به آرای عمومی، کمتر از رای خبرگان است.»
- منبع: مصباحیزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، ج ۲، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، پاییز ۷۷، ص ۵۹.
- «به رغم تعریفهای مختلفی که از واژه حکومت در کتب علومی سیاسی ارائه دادهاست، میتوان حکومت را ارگانی رسمی دانست که بر رفتارهای اجتماعی نظارت داشته و بدانها جهت میبخشد. اگر مردم از طریق مسالمت آمیز جهت دهی را پذیرا نشوند، حکومت با توسل به قوه قهریه اهدافش را دنبال میکند. اگر کسانی از مقررات وضع شده برای نیل به هدف قانون تخلف کنند، با کمک دستگاههای انتظامی مجبور به پذیرفتن مقررات میشوند. این تعریف البته شامل حکومتهای مشروع و نامشروع میشود.»
- منبع: مصباح یزدی، محمد تقی، مقالهٔ «حکومت و مشروعیت»، برگرفته از شمارهٔ ۹۸۸ روزنامهٔ اعتماد (به تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۸۸).
- «در زمان غیبت هم مشروعیت حکومت از سوی خداست و نقش مردم در عینیت بخشیدن به حکومت است نه مشروعیت بخشیدن به آن.»
- منبع: مصباح یزدی، محمد تقی، مقالهٔ «حکومت و مشروعیت»، برگرفته از شمارهٔ ۹۸۸ روزنامهٔ اعتماد (به تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۸۸).
دیگر دیدگاهها
[ویرایش]- «اگر تنبلی کنیم زمانی از خواب غفلت بیدار میشویم که تیرگی فتنه همه جا را فراگرفته است و میبینیم همان کسانی فتنه را آغاز کردهاند که خود پرورش دادهایم. این عزل و نصبها از کجا در میآید؟ این حرفهای ملیگرایانه و مکتب ایرانی، آن هم در زمانی که نهضت اسلامی در جهان اسلام در حال شکلگیری است، برای چیست؟ ملی گرایی و دم زدن از مکتب ایرانی با چه انگیزهای میتواند صورت بگیرد؟»[۱۲]
- «خطری که من احساس میکنم شدیدترین خطری است که تا کنون اسلام را تهدید کرده است و آن هم از سوی نفوذیهایی است که در بین خودیها در حال رشد هستند.»[۱۳]
- «ما یک «صَلاح» واحد واقعی بیشتر نداریم. بقیه آن همهاش فساد است. قرآن تأکید دارد که روش انبیاء تنها روش حق و هر چه مخالف آن باشد، باطل است. حق همین است که از طرف خدا آمده و آنچه با این حق سازگار نیست، باطل و گمراهی است.»
- منبع: مصباح یزدی، میزگرد اصلاحات[۱۴]
- «افرادی در اجتماع وجود دارند که اهل افساد هستند - و غالباً هم اکثریت با این افراد است - و کسانی نیز هستند که باید علیه اینها حرکت کنند و جلو افساد اینها را بگیرند. آنها میشوند مصلح، خودشان میشوند صالح و حرکتشان را حرکت اصلاحطلبانه مینامند.»
- منبع: مصباح یزدی، میزگرد اصلاحات[۱۵]
- «آیا ما هم باید بنشینیم مصلحتسنجی کنیم که چه کسی [خظاب به آیتالله هاشمی رفسنجانی] سابقه و تجربهاش بیشتر است و به او رای دهیم؟ فردا پیش خدا میتوانیم جواب بدهیم؟»
- منبع: مصباح یزدی، در حمایت از محمود احمدینژاد پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴، هفته نامهٔ پرتو سخن، ۱۸ خرداد ۱۳۸۴، ص ۳، ش ۲۸۲.
- «به هر حال خوشحال هستم از این که گروههای منحرف الحادی و التقاطی خودشان، یکدیگر را رسوا کردند. این گروهها با نام اسلام و مجاهد اسلام و تحکیم وحدت اسلامی و نامهای دیگر مردم را فریب دادند [اشاره به حادثهٔ ۱۸ تیر ۱۳۷۸] و مردم نیز از دانشجو و استاد و دیگران گرفته تا دولتمردانشان از اینها فریب خوردند؛ ولی به فضل خدا در این چند ماه گذشته، یکی پس از دیگری مشت خودشان را باز کردند.»
- سخنرانی و پرسش و پاسخ در جمع پرسنل کمیته امداد همدان، مهرماه ۱۳۷۹[۱۶]
- «آنها برای کودتا در هجده تیر آماده شده بودند و حتی تا حساسترین نقطههای پایتخت پیش رفتند، و اگر نبود قیام بسیجیان، اتفاقات بسیاری میافتاد، و عکس العمل آن، چند روز بعد، در ۲۳ تیر ماه پدیدار گشت. وقتی مردم با چهره واقعی اینان آشنا شدند، دیگر منتظر نشدند که آقایان استاندارها اجازه بدهند که مردم تظاهرات کنند؛ بلکه به رغم مخالفت برخی استاندارها، مردم همه شهرهای کشور به خیابانها ریختند و چنان تظاهراتی کردند که در تاریخ ایران بیسابقه بود. هزاران نفر از مردان و زنان کفن پوش به خیابانها ریختند و بساط اینان را بر باد دادند؛ بنابراین درست است این حرکت زشت و نگران کنندهاست، ولی مطمئناً عکس العمل مردم مسلمان به همان اندازه شدید خواهد بود.»
- سخنرانی و پرسش و پاسخ در جمع پرسنل کمیته امداد همدان، مهرماه ۱۳۷۹[۱۷]
- «سیاست کنترل جمعیت، سیاست صهیونیستی است.»
- در دیدار جمعی از دبیران الهیات مدارس شهرستان تربت جام، خردادماه 1389[۱۸]
دربارهٔ او
[ویرایش]- «اگر نظریه نقل شده از جناب آقای مصباح یزدی را بپذیریم و اطاعت از رئیسجمهور را همچون اطاعت از خدا واجب بدانیم قبل از هر چیز باید این واقعیت را خود جناب آقای مصباح یزدی بپذیرند که در دوران ۸ ساله ریاست جمهوری آقای سیدمحمد خاتمی که حکم ولی فقیه را دریافت کرده بود مرتکب گناهان زیادی شدهاند.»
- منبع: روزنامهٔ جمهوری اسلامی، مرداد ۱۳۸۸.[۱۹]
- «مطلب اساسی جناب آقای مصباح در این گفت و گو این است که در این ایام خطری بزرگ اسلام و اصالت نهضتهای اسلامی را تهدید میکند و این خطر عبارت است از تحریف تعالیم اسلام در شکل نوآوری و نوپردازی به منظور قابل قبول کردن اسلام برای کسانی که دست خوش افکار مادی شدهاند، یا به منظورهای غرض آلود دیگر. راجع به این مطلب اصلی باید بگویم که اصل این خطر و مهم بودن و بزرگ بودن این خطر مورد تایید کامل من هم هست، با این تذکر که این خطر مربوط به امسال و پارسال و چهار – پنج سال و هفت – هشت سال اخیر نیست. این خطر لااقل در سالهای زندگی من، سابقهای خیلی طولانی داشتهاست... بنابراین اصل خطر از دیرباز مورد توجه ما بوده و روی آن تکیه داشتهایم. ولی جناب آقای مصباح در بحث خودشان، علاوه بر اصل مطلب، این خطر را اصولا به این شکل مطرح کردهاند که خطر مربوط است به نوشتههای مرحوم آقای دکتر علی شریعتی.»
- منبع: [شهید] محمد حسینی بهشتی، دکتر شریعتی جستجوگری در مسیر شدن، ص ۷۱ ـ ۷۲.
علیاکبر محتشمی پور
[ویرایش]- «جریان مصباحیه حتی یک روز هم به جبهه نرفت و چگونه است که امروز داعیهدار آن شدهاست و در پایگاههای بسیج حضور مییابد. مصباح یزدی هیچ مسئولیتی در دوران امام نداشت و امام هرگز تفکر او را قبول نداشت. از سال ۴۴ در تمام اعلامیههایی که علما و روحانیون قم و شهرستانها امضا کردهاند حتی یک امضا از این آقا دیده نمیشود و چه شد این افراد اینگونه انقلابی شدند؟ شمایی که یک عمر خون به دل امام کردید، شما متحجران و شما مقدسنماها که وقتی دیدید امام سر بر زمین گذاشت برخاستید... آیا اینان همان مسلمانان بعد از فتح مکه نیستند که آمدند و خاندان پیامبر را خانهنشین کردند؟ آیا مثل اینان مثل خوارج نیست که تفکر همه را به غیر از تفکر خود تکفیر میکنند و امروز شخصیتهای انقلاب توسط همین افراد تکفیر میشوند.»
- منبع: علیاکبر محتشمی پور، مراسم بزرگداشت ارتحال امام خمینی(ره) در اصفهان، ۱۶ خرداد ۱۳۸۷.[۲۰]
- «جریانی در چارچوب یک فرقه سازمان یافته پا به عرصه گذاشته تا مجلس خبرگان را در قبضه خود نگه دارد... این جریان، جریان آقای مصباح یزدی است که ممکن است کسانی گمان کنند که چون این فرقه پایگاه مردمی ندارد نمیتواند خطری برای نظام باشد، اما نظر من غیر از این است، جریانی که اندیشه انجمن حجتیه داشته باشد همواره خطری برای مردم و نظام است...»
- منبع: علیاکبر محتشمی پور، نشست شاخه جوانان حزب اعتماد ملی، ۱۳۸۴.[۲۱]
- «فکر میکنم فرقه مصباحیه که من چند سال است روی آن تاکید میکنم، بیکار ننشسته است؛ اینها جریانی بسیار خطرناک و خشن هستند که به هیچ کس رحم نمیکنند و نه امام را قبول داشته و دارند نه حتی آیت الله خامنهای را و از ایشان پلی ساختهاند برای رسیدن به اهدافشان و وقتی به اهدافشان رسیدند ریشه رهبری را هم میزنند.»
- منبع: علی اکبر محتشمیپور در دیدار با سازمان جوانان و دانشجویان مجمع نیروهای خط امام، اردیبهشت 1389.[۲۲]
- «من یقین دارم که آقای مصباح یزدی اعتقادی به رهبری ندارد، آقای مصباح که به امام اعتقادی نداشته و بعد از پیروزی انقلاب نه در جنگ و نه در جبهه و نه در مسئولیتهایی که امام واگذار میکردند حاضر نشده کمک کند چطور فکر میکنید اعتقاد به آیت الله خامنهای دارد؟»
- منبع: علی اکبر محتشمیپور در دیدار با سازمان جوانان و دانشجویان مجمع نیروهای خط امام، اردیبهشت 1389.[۲۳]
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |
پانویس
[ویرایش]- ↑ http://www.sharghdaily.ir/News/33922/بت-آزادی-را-با-ایستادگی-باید-شکست
- ↑ http://www.sharghdaily.ir/News/33922/بت-آزادی-را-با-ایستادگی-باید-شکست
- ↑ http://www.sharghdaily.ir/News/33922/بت-آزادی-را-با-ایستادگی-باید-شکست
- ↑ http://www.ayandenews.com/fa/pages/?cid=10992
- ↑ http://www.ayandenews.com/fa/pages/?cid=10992
- ↑ «توحید آیت الله مصباح و شرک مراجع!» (فارسی). وبگاه رسمی دکتر مهدی خزعلی. بازبینیشده در ۲ آبان ۱۳۸۸.
- ↑ http://mesbahyazdi.org/farsi/index.asp?speeches/ques-dAns/q-a3.htm
- ↑ http://mesbahyazdi.org/farsi/index.asp?speeches/ques-dAns/q-a1.htm#_3
- ↑ تمثیل آیتالله مصباح و شریک خائن رهبری: نمیدانید خدا به این مرد چه فراست و صبری داده! فرارو
- ↑ مصباح یزدی: یکی از نشانههای رضایت امام زمان، رضایت رهبری است ایلنا
- ↑ «مصباح یزدی: مراجعه به آرای مردم مشروعیتآور نیست» (فارسی). مردمک. بازبینیشده در ۴ مهر ۱۳۸۸.
- ↑ علمالهدی: ایران بدون اسلام یک خاک بیارزش است
- ↑ علمالهدی: ایران بدون اسلام یک خاک بیارزش است
- ↑ http://mesbahyazdi.org/farsi/index.asp?speeches/roundTables/eslahat.htm
- ↑ http://mesbahyazdi.org/farsi/index.asp?speeches/roundTables/eslahat.htm
- ↑ http://mesbahyazdi.org/farsi/index.asp?speeches/ques-dAns/q-a3.htm
- ↑ http://mesbahyazdi.org/farsi/index.asp?speeches/ques-dAns/q-a3.htm
- ↑ http://ilna.ir/newstext.aspx?ID=126928
- ↑ «جمهوری اسلامی : با نظریه مصباح یزدی، ایشان باید بپذیرند که در دوران ریاست جمهوری خاتمی مرتکب گناهان زیادی شدهاند» (فارسی). موج سبز آزادی. بازبینیشده در ۲ آبان ۱۳۸۸.
- ↑ http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=11861
- ↑ http://www.aftabnews.ir/vdcdf50yto0zk.html
- ↑ http://www.khabaronline.ir/news-59380.aspx
- ↑ http://www.khabaronline.ir/news-59380.aspx