مارتین لوتر کینگ جونیور
ظاهر
(تغییرمسیر از مارتين لوتر كينگ)
مارتین لوتر کینگ جونیور (۱۵ ژانویه ۱۹۲۹ – ۴ آوریل ۱۹۶۸) رهبر سیاهپوست جنبش حقوق مدنی ایالات متحده آمریکا بود.
دارای منبع
[ویرایش]- «یکی از ضرورتهای اخلاقی دوران ما این است که باید در سراسر جهان با عزم راسخ تلاش کنیم تا آخرین بقایای نژادپرستی را حذف کنیم ... نژادپرستی یک پدیده صرفاً آمریکایی نیست. چنگال شرور آن حد و مرز جغرافیایی نمیشناسد.»
- از اینجا به کجا: هرج و مرج یا وحدت، ۱۹۶۷
- «دوستان من بدانید، زمانی خواهد آمد که مردم از خرد شدن در زیر چکمههای آهنین ستم رهایی یابند...»
- سخنرانی درمونتگومری
- «صلح تنها غیاب تنش نیست، حضور عدالت است.»
- گفته شده در سال ۱۹۹۵ در پاسخ به آنکه وی در صلح اخلال ایجاد میکند. مونتگومری
- «به شما میگویم، اگر انسانی آنچه را نیابد که جان خویش بر آن ببازد، شایسته زیستن نیست.»
- سخنرانی دردیترویت، میشیگان، ۱۲/ ۱۹۶۳
- «اعمال ظلم در گوشهای از جهان، عدالت را در گوشهای دیگر مورد تهدید قرار میدهد.»
- از مقاله: چرا نمیتوانیم منتظر بمانیم؟
- «باید پرسید: چرا ملت ما خود را نماینده لشکر خدا بر روی زمین میداند؟»
- سخنرانی در فروگمور، اس. سی
- «تا زمانیکه انسانهای ستمکشیده نتوانند مهر دشمنان خود را به دل گیرند، نژادپرستی هیچگاه ریشهکن نخواهد شد.»
- قدرت دوستداشتن/ ۱۹۶۳ میلادی
- «امروز به شما میگویم ای دوستان من، که با وجود دشواریها و محدودیتها، من هنوز رؤیایی دارم...
رؤیایی دارم که روزی این ملت به پا خیزد و در معنی کیش حقیقیاش زندگی کند؛ و این حقیقت را بدیهی بداند که همهٔ مردم با هم برابرند. رؤیایی دارم که روزی، فرزندان بردههای سابق و فرزندان بردهداران سابق به روی تپههای سرخرنگ جورجیا کنار هم برادرانه بنشینند. رؤیایی دارم که روزی ایالت میسیسیپی نیز که از داغ بیعدالتی و ستم در رنج است، تبدیل به واحهٔ آزادی و عدالت شود. رؤیایی دارم که روزی چهار کودک من در جامعهای زندگی خواهند کرد که نه بر مبنای رنگ پوستشان، که بر اساس شخصیتشان ارزیابی خواهند شد.»
- سخنرانی مشهور «رؤیایی دارم!» در جمع ۲۰۰ هزار نفری طرفداران حقوق مدنی در میدان لینکلن در واشنگتن دی سی/ ۲۸ اوت ۱۹۶۳
- به زبان اصلی:
- I have a dream that my four little children will one day live in a nation where they will not be judged by the color of their skin but by the content of their character.
- «سنگینی بار ستمی را که بر شانههای خویش میکشیم، به عظمت ستمی است که برما روا میدارید. هرکاری که مایل هستید بکنید، بااین وجود بازهم شما را دوست خواهیم داشت. [...] ما را به بند بکشید، بازهم شمارا دوست خواهیم داشت. خانههای مارا با بمبهایتان به آتش بکشید، کودکان ما را تهدید به مرگ کنید، بازهم شمارا دوست خواهیم داشت.»
- قدرت دوست داشتن/ ۱۹۶۳
- «ما آموختیم تا همچون پرندگان در آسمان بال بگشائیم و پهنه اقیانوس را چون ماهیان درنوردیم، اما هنر سادهٔ زندگی برادرانه را یادنگرفتیم.»
- www.king-zentrum.de/ فردا در بطن امروز ما است
- «مردم آمریکا به درد نژادپرستی مبتلا شدهاند — این زنگ خطر است. هرچند متضاد، اما مردم این سرزمین به آرمانهای دموکراتیک نیز آراستهاند — این طلیعه امید است.»
- مقالهای در نشریه لوک
بدون منبع
[ویرایش]- «عشق تنها قدرتی است که دشمن را به دوست بدل میکند.»
- «تاریکی، نمیتواند بر تاریکی غلبه کند، تنها روشنی میتواند آن را انجام دهد؛ نفرت، نمیتواند بر نفرت غلبه کند، تنها عشق میتواند آن را انجام دهد.»
منسوب
[ویرایش]- «باید پیوسته به ایجاد سد جرأت در برابر سیل ترس اقدام کنیم.»
- «بخشش، عملی یکباره نیست، بخشش روشی است برای زندگی.»
- «سرانجام، حکم شرعی «چشم در برابر چشم» همه را کور خواهد کرد.»
- «عشق، پایدارترین قدرت جهان است.»
- «قدرت علمی ما از قدرت معنوی ما پیشی گرفتهاست. [اکنون] سلاحهای هدایتشونده داریم و مردان هدایتنشده.»
- «مرمان سادهلوح به سادگی در دام خرافات گرفتار میآیند.»
درباره او
[ویرایش]- «شاید بتوان ادعا کرد که علی نه تنها در کشورش در زمینه اعتماد به نفس سیاهپوستان بیشتر از تمام این افراد: مارتین لوتر کینگ، مالکوم ایکس، پاتریس لومومبا و بیل کازبی مؤثر بوده است.»
- یان فیلیپ ریمتسما در باره محمد علی
- «گاندی فیل خاکستری بود که بر گرده موش کوچک و سفیدی نشست. کینگ موش خاکستری و کوچکی است که بر صدر فیل بزرگ و سفیدی نشسته است.»
- «ما به چیزی بیشتر از آمار و ارقام و منحنی سود و زیان و حرمت سهامداری احتیاج داریم. این کمبود را مسیحیان محبت به نزدیکان مینامند. جنبش کارگری آنرا همبستگی میخواند. مارتین لوتر کینگ از همدردی نام میبرد. مفاهیم متعددی برای او قایل شدهاند. و من آنرا شفتهملاطی میدانم که خانه را در برابر طوفان، استوار میدارد و ما از این ملاط بسیار کم داریم.»
پیوند به بیرون
[ویرایش]
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |