پرش به محتوا

فیل در تاریکی

از ویکی‌گفتاورد

فیل در تاریکی رمانی در سبک جنایی و نوآر از نویسنده ایرانی قاسم هاشمی‌نژاد (۱۳۹۵–۱۳۱۹) است که در سال ۱۳۵۸ و در شمارهٔ ۱۹ داستان‌های زمان انتشارات کتاب زمان به چاپ رسید. این اثر از مهم‌ترین آثار در ادبیات پلیسی ایران محسوب می‌شود. این رمان در سال ۱۳۵۵ نوشته شده و همان سال به صورت پاورقی در روزنامه رستاخیز جوان منتشر شده‌است.

جلال امین شخصیت اصلی داستان، گاراژداری قدیمی است که برادرش حسین در آلمان تحصیل می‌کند. حسین در بازگشت برای جلال یک اتومبیل بنز آخرین مدل می‌آورد. شبکه‌ای تبهکار بدون اطلاع حسین در ماشینش هروئین جاسازی کرده‌اند و پس از ورود اتومبیل به ایران به دنبال آن هستند. حسین به دست تبهکاران به قتل می‌رسد و جلال برای گرفتن انتقام او، به مقابله با آنها می‌پردازد.

عنوان داستان هاشمی‌نژاد اشاره مستقیم به تمثیل فیل در تاریکی مولوی در مثنوی معنوی دارد. نثر هاشمی‌نژاد نثری است حساب‌شده و شاعرانه که حاصل سال‌ها مصاحبت او با ادبیات فارسی و پرسه‌زدن در متون قدیمی و عرفانی است. هاشمی‌نژاد در این رمان، به خلق لهجه‌های مختلف در زبان فارسی دست زده‌است و تصویری مدرن اما ترسناک از تهران به دست داده‌است.

گفتاوردها

[ویرایش]
  • «جلال امین وقتی حساب کرد دید همه‌چیز باید صبح همان‌روزی شروع شده باشد که ماشین او را دم خانه‌اش در باغ صبا خالی کرده بودند. ساعت هفت صبح بود، روز اول چار-چار، و بیرون سرما بیداد می‌کرد و نمور بود. چونکه آسمان ابر بود، دم باریدن، و یک هفته بود همه منتظر بودند و نمی‌بارید.
    جلال امین کلید در قفل پیکان پنجاه و یک سورمه‌ای‌ش انداخت دید در قفل نبود. فکر کرد شاید از حواس‌پرت در را دیشب نبسته رفته بود. دقت کرد دید بادشکن سمت چپ را میله انداخته بودند لولاش را شکسته بودند. بادشکن هرز بود.»
    • فیل در تاریکی، قاسم هاشمی‌نژاد، ص ۸.[۱]
  • «حالا تمامی آن دایرهٔ خوشایند صورت در کاسهٔ دو دستش بود و پنجه‌های گنده‌اش در موهای پرپشت زن خوشی حس ابریشم زنده را درک می‌کرد و چشم‌های زن در درخشش تازه‌شان که از قعر جان می‌آمد، کنار دو دستش بود و شست‌ها از روی شقیقه‌ها تپندگی دل شیفته را می‌شنید و می‌دید چشم‌ها از طلب پنهان موج داشت و به شرم و شور از شهد وعده‌دهندهٔ تن می‌گفت.»
    • فیل در تاریکی، قاسم هاشمی‌نژاد، ص ۴۸.[۲]
  • «این مسجد را همیشه دوست می‌داشت. نقلی و نجیب و مأنوس بود. مثل خانهٔ خود آدم. خانهٔ خدا به این مهربانی و رأفت سراغ نداشت. آن درخت‌ها، آن حوض کوچک پرآب که در جنبش ماهیهای آن وضو می‌گرفتی. آن بالاخانه‌ها، آن کفترهای دستاموز. آن صحن تسلی‌بخش، آن محراب کوچک متواضع که ملکوت در آنجا لانه داشت. دلش از شور لرزید.»
    • فیل در تاریکی، قاسم هاشمی‌نژاد، ص ۹۴.[۳]
  • «اما انگیزه شخصی‌تری هم [برای نوشتن فیل در تاریکی] وجود داشت. در آن دوره روشنفکران فکر می‌کردند که دارند مبارزه سیاسی می‌کنند با رژیم شاه. ریزه‌ریزه شروع کرده بودند به اینکه مسائلی را مطرح کنند که رژیم نسبت به آن حسّاس بود. به این حسّاسیّت‌ها دامن می‌زدند برای اینکه جاه‌طلبی خودشان را ارضاء کنند. در نتیجه داستان‌نویسی را به سمتی بُردند که سمت درستی نبود. آنچه فراموش شده بود طفلک خود داستان بود.»
    • راه ننوشته، علی شیروانی، ص ۱۳.[۴]

منابع

[ویرایش]
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
  1. هاشمی‌نژاد، قاسم. فیل در تاریکی. تهران: انتشارات کتاب زمان، ۱۳۵۸. ۸. 
  2. هاشمی‌نژاد، قاسم. فیل در تاریکی. تهران: انتشارات کتاب زمان، ۱۳۵۸. ۴۸. 
  3. هاشمی‌نژاد، قاسم. فیل در تاریکی. تهران: انتشارات کتاب زمان، ۱۳۵۸. ۹۴. 
  4. شیروانی، علی. راه ننوشته: با قاسم هاشمی‌نژاد دربارهٔ کتاب‌هایش. تهران: نشر هرمس، ۱۳۹۴. ۱۳. شابک ‎۹۷۸-۹۶۴-۳۶۳-۹۵۷-۰.