پرش به محتوا

عبدالجواد فلاطوری

از ویکی‌گفتاورد

عبدالجواد فلاطوری (۱۹ ژانویه ۱۹۲۶، اصفهان – ۱۸ ژانویه ۱۹۹۷، هامبورگ) فقیه شیعی، ادیب فارسی و عربی، استاد دانشگاه، پژوهشگر عرفانی و فیلسوف ایرانی بود.

گفتاوردها

[ویرایش]
  • «عقیدهٔ کلی من این است که خلط دین و فلسفه، نه به نفع فلسفه و نه به نفع دین بوده است. دین را از دین بودنش انداخته و فلسفه را از تحریک و پویایی‌اش. این کار بوده که در سنتِّ ما انجام شده، منتها اینکه ما الان نمی‌توانیم از آن دست برداریم به دلیل عجین شدن عقاید ما، با این فلسفه است، و خدا نکند که ما بخواهیم روزی اسلام را با همین فلسفهٔ خودمان به دنیای غرب عرضه کنیم.»[۱]
  • «بهترین منبع و مرجع برای معرفی خدا، خود قرآن کریم است. من هرچه که پیش می‌روم بیشتر به معنویت قرآن می‌رسم. من اگر در اروپا تبلیغ اسلام می‌کنم -و بحمدالله مقبول افتاده است- در این امر یک ذره از اندیشهٔ عقلی را در تبیین اسلام نمی‌آورم. خود قرآن بهترین بیان‌کنندهٔ اسلام است. دوری ما از قرآن اسفبار است.»[۱]
  • «پایه‌های فلسفه صدرالمتألهین امروزه فروریخته است هرچند این فلسفه از حیث تبیین جهان بسیار جالب است. اما نباید چنین پنداشت که این، همان حقیقتی است که پیامبر اسلام (ص) در صدد بیان آن بوده است. البته من به هیچ وجه مخالف فلسفه نیستم و بلکه اکثر اشتغال من پرداختن به فلسفه است ولی این موجب نمی‌شود که آن را از دین تفکیک نکنم. تا وقتی که این دو را از هم تفکیک نکنیم، نمی‌توانیم در ایران فلسفه‌ای داشته باشیم که بتواند حیات امروزی ما را رهبری کند.»[۱]
  • «فلسفه تقلیدی نیست که کسی بیاید و بنشیند و فلسفه بیاورد. فلسفه همیشه اندیشه‌ای است که باید از واقعیات گرفته شود. الان واقعیات اجتماع فرق می‌کند. الان نمی‌توانیم فکری که می‌کنیم فقط منحصر به ایران و اسلام باشد؛ فکر ما باید جهانی باشد. باید وجود خودمان را در قالب جهانی پیدا کنیم. ما اکنون از این امر دوریم، یعنی اصلاً جهان‌بینی ما بیش از حدی که آزادی فردی داشته باشد، جنبهٔ دینی پیدا کرده است.»[۱]

دربارهٔ او

[ویرایش]
  • «فلاطوری از همان آغاز جوانی علاقه‌مند به تدریس بود. در دوران طلبگی‌اش در شهر مشهد حلقهٔ درسی در مدرسهٔ خیرات‌خان داشت…
  • «فلاطوری پس از استقرار در آلمان بسیار مایل بود که نتیجهٔ کوشش‌های چندین سالهٔ خود را در اختیار هم‌وطنان خود بگذارد و حتی حاضر شد که تدریس در آلمان را رها کند و به استخدام دانشگاه تهران درآید و مقدمات این امر با همیت استاد بزرگوار دکتر یحیی مهدوی فراهم گردید، ولی متأسفانه چون ساخت و بافتِ دانشگاه‌های ما بگونه‌ای که جنبهٔ اداری آن بر جنبهٔ علمی می‌چربد و به همان اندازه که دفع نیروی علمی در آنجا سهل و آسان است، جذب نیروی علمی واقعی دشوار می‌نماید، بنابراین این امر میسر نگردید و او همیشه از اینکه دانشگاه‌های ایران محال خدمت برای او فراهم نیاورده‌اند، افسرده و غمگین بود.»

منابع

[ویرایش]
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر عبدالجواد فلاطوری. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۶. ۳۴-۴۰-۴۱-۴۲-۴۳. شابک ‎۹۷۸۹۶۴۵۲۸۱۲۰۳. 
  2. محقق، مهدی. مفاخرنامه (مجموعه پیش‌گفتارهای دکتر مهدی محقق بر بزرگداشت‌نامه‌های انجمن آثار و مفاخر فرهنگی (۱۳۷۷–۱۳۸۸)). تهران: مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران - دانشگاه مک‌گیل، ۱۳۹۱. ۶۸. شابک ‎۹۷۸۹۶۴۵۵۵۰۹۱۴.