روزبهان بَقلی فسایی (۱۱۲۸، فسا – ۲۱ مه ۱۲۰۹، شیراز) صوفی، عارف، مفسر قرآن، شاعر و نویسندهٔ ایرانی در سدهٔ ششم هجری بود.[۱]
* * *
اگر آهی کشم صحرا بسوزم | |
جهان را جمله سر تا پا بسوزم |
بسوزم عالم ار کارم نسازی | |
چه فرمایی بسازم یا بسوزم[۱] |
* * *
دل داغ تو دارد از ته بفروختمی | |
در دیده تویی و گر نه بر دوختمی |
جان منزل توست ورنه روزی صدبار | |
در پیش تو چون سپند بر سوختمی[۱] |
* * *
گر دست بر آن زلف نگون اندازی | |
زهاد به صومعه به خون اندازی |
ور عکس جمال خود برون اندازی | |
بتها به سجود سرنگون اندازی[۱] |
* * *
تا چند سخن تراشی و رنده زنی | |
تا کی به هدف تیر پراکنده زنی |
گر یک سبق از علم خموشی خوانی | |
بسیار بدین گفت و شنو خنده زنی[۱] |
]