روبر مرل
ظاهر
روبر مِرْل (به فرانسوی: Robert Merle) (۲۸ اوت ۱۹۰۸–۲۸ مارس ۲۰۰۴) یک رماننویس فرانسوی بود.
گفتاوردها
[ویرایش]مادراپور
[ویرایش]- «انسان هرگز نمیتواند موجودی را که دوست دارد به طور کامل درک کند، نه به آن جهت که این موجود نفوذ نیافتنی تر از دیگران است، بلکه به آن دلیل که دربارهٔ او بیشتر از دیگران خود را سؤال پیچ میکند…!»[۱]
- نوقتی یک دیپلمات خاموش است، سکوت او دو برابر دیگران جدی است.»
- «باید راز طول عمر زنان را در ریشهٔ عشق سرسختانهٔ آنان به زندگی، و استعدادشان در زیستن با تنهایی و تجرد، جستجو کرد.»
- «شما اساساً موجودی فانی خلق شدهاید. موجودی که فقط برای مردن زندگی میکند.»
- «وقتی با اشخاص به صورت گناهکار رفتار کنیم، پس از لحظهای، واقعاً آنها خود را گناهکار احساس خواهند کرد.»
- «مگر آنها که میخواهند باور کنند همانها نیستند که باور میکنند که باور کردهاند؟»
قلعه مالویل
[ویرایش]- «این با ما نیست که بگوییم زنده خواهیم ماند یا خواهیم مرد. آدم برای این زنده است که به زندگی ادامه دهد. زندگی مثل کار میماند، پس بهتر اینکه آن را به انجام رساند نه اینکه هر جا مشکل شد نیمه کاره ولش کرد.»[۲]
- «این هم یک نوع جنون آدمها است که میخواهند همه چیز را بایگانی کنند.»
- «به قول معروف یک روز باید مرد و همین خود دلیل بر این است که آدم احمق است، چون من هیچ لزومی در این مردن نمیبینم.»
- «دو طریقه برای کتمان راز وجود دارد: خاموش ماندن یا پر گفتن.»
- «یک وقت کم مانده بود با او ازدواج کنم و آنیس به سبب سر نگرفتن این وصلت نه تنها کینهای از من به دل نگرفته بلکه در دوستی با من نیز پابرجاست. به همین جهت من به او احترام میگذارم. خیال میکنم از هزار دختر یکی هم واکنشی نظیر او از خود نشان نمیداد.»
جستارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |