پرش به محتوا

حسن دهلوی

از ویکی‌گفتاورد

امیر نجم‌الدین حسن بن علاء سجزی دهلوی (۱۲۵۴، دهلی -۱۳۲۸، دهلی) صوفی و شاعر فارسی‌سرای هندی بود.[۱]

گفتاوردها

[ویرایش]
* * *
مشتاق تو به هیچ جمالی نظر نکرد      بیمار تو ز هیچ طبیبی دوا نخواست
بر ما دلت نسوخت ندانم چرا نسوخت      ما را دلت نخواست ندانم چرا نخواست[۱]
* * *
گفتا چرا سخن نکنی چون به من رسی      نظارهٔ جمال تو خاموشی آورد[۱]
* * *
ای به عهدت پارسایی‌ها به رسوایی بدل      من یکی زان پارسایانم که رسوا کرده‌ای[۱]
* * *
ای خون خلقی ریخته و آنگه از آن خون ریختن      نه دست تو دارد خبر نه تیغ تو آلودگی
گفتم به رغم دشمنان آسایشی یابم ز تو      استغفرالله زین سخن عشق تو و آسودگی[۱]
* * *
بتی چون تو چرا در پرده ماند      مگر از ننگ چون من بت‌پرستی[۱]

منابع

[ویرایش]
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ هدایت، رضاقلی‌خان. «۲۰۵. حسن دهلوی». در مجمع الفصحاء. ج. یکم. به کوشش مظاهر مصفا. تهران: انتشارات امیرکبیر، سال ۲۰۰۲م. ص ۷۱۹.