حسادت

از ویکی‌گفتاورد

حسادت احساسی است که هنگام کمبود نسبت به ویژگی، دستاورد یا داشته‌های برتر فردی دیگر روی می‌دهد و فرد حسود یا می‌خواهد که آن را داشته باشد و یا آنکه می‌خواهد دیگری آن را نداشته باشد.

گفتاوردها[ویرایش]

  • «از حسادت بپرهیز ، زیرا که اثرِ آن در خودت آشکار می شود و بر دشمنت کارگر نیست.»
  • «حسد یرقان روح است.»
    • جان درایدن بدون منبع
  • «حسود هرگز عید ندارد.»
    • بیگتون بدون منبع
  • «گفته شده که حسادت از عشق سرچشمه می‌گیرد، ولی من با این گفته موافق نیستم، زیرا ولو حسادت مانند خاکستر که از آتش به وجود می‌آید از عشق سرچشمه گیرد، این اثر سوء را دارد که عشق را از بین می‌برد همچنان که خاکستر شعله را از بین می‌برد.»
    • مارگریت دو ناوار بدون منبع
  • «چشم دیگران چشمی است که ما را ورشکست می‌کند. اگر همه به غیر از خودم کور بودند، من نه به خانه باشکوه احتیاج می‌داشتم و نه به مبل عالی.»
بر هر که حسد بری امیر تو شود      وز هر که فروخوری اسیر تو شود
تا بتوانی تو دستگیری می‌کن      کان دست‌گرفته دستگیر تو شود
افضل‌الدین کاشانی[۱]

منابع[ویرایش]

  1. هدایت، رضاقلی‌خان. «۱۷۰. افضل‌الدین کاشانی». در مجمع الفصحاء. ج. یکم. به کوشش مظاهر مصفا. تهران: انتشارات امیرکبیر، سال ۲۰۰۲م. ص ۳۵۷.