ایوان ریدلی

از ویکی‌گفتاورد

ایوان ریدلی (۱۹۵۸) خبرنگار بریتانیایی.

گفتاوردها[ویرایش]

  • «چیزی به نام رسانه‌های مستقل به همان اندازه که بسیاری از ما تلاش می‌کنیم تا حقایق را بگوییم، وجود ندارد و روزنامه‌نگاران اغلب افراد بی‌طرفی نیستند»[۱]
  • «من برای تغییر دین از مسیحیت به اسلام، پس از دو سال تحقیق فشرده و مطالعه و بررسی، تصمیم گرفتم. این کار به‌عنوان یک دوره آکادمیک برای من آغاز شد اما درنهایت برایم به سفری معنوی تبدیل شد.»[۲]
  • «کاملاً اشتباه است اگر بخواهیم طالبان در افغانستان (که کاملاً متفاوت از طالبان پاکستان نیز است) را با داعش مقایسه کنیم. ایدئولوژی این دو گروه کاملاً از یکدیگر متفاوت است و همین‌طور اهدافی جداگانه را دنبال می‌کنند. طالبان خواستار در قدرت‌بودن در افغانستان است و هرگونه هدفی را در چارچوب مرزهای افغانستان و نه فراتر از آن دنبال می‌کند. چشم‌اندازی که آنان برای خود ترسیم کرده‌اند، برقراری یک دولت اسلامی در چارچوب همان مرزهاست. چه با ایدئولوژی آنان موافق باشید و چه نباشید، آنان از حضور تعداد زیادی از پژوهشگران دانش‌آموخته در درون صفوف‌شان بهره می‌برند.»[۳]
  • «داعش می‌گوید خواستار تأسیس خلافتی بدون مرز است و حاضر است تا حاکمیت کشورها را نقض کند و تاکنون این کار را دست‌کم در قبال دو کشور عراق و سوریه انجام داده است. بااین‌حال، از نظر فکری آن گروه فاقد رهبر معنوی است و پژوهشگران عمده‌ای ندارد و به‌نظر می‌رسد عمده عضوگیری‌اش در میان جوانانی است که با انگیزه‌هایی چون پول، مقام یا قدرت جذب شده‌اند تا انگیزه‌های معنوی.»[۴]
  • «بدون توجه به باورهای مردمی در کشورهای مسلمان، نفرتی گسترده نسبت به داعش وجود دارد و این عقیده فراگیر است که آنان قصد به گروگان‌گرفتن باورهای اسلامی را دارند و ایدئولوژی‌ای را ارائه می‌دهند که هیچ شباهتی با تفاسیر مرسوم از اسلام ازجمله در میان سنی‌ها، شیعیان و سایر فرق اسلامی ندارد.»[۵]
  • «گفت‌وگوهای صلح تنها زمانی کارآمد خواهند بود که هر دو طرف واقعاً خواهان به نتیجه‌رسیدن آن باشند. هر دو طرف باید علاقه خود را به شکل عملی نشان دهند و بازتاب آن را در اقدامات‌شان بتوان دید. در آن صورت صلح امکان‌پذیر است. صلح با طالبان خواسته اکثریت یا حتی بهتر بگویم تمام مردم افغانستان است.»[۶]
  • «داعشی‌ها فرصت‌طلبانی هستند که سعی می‌کنند از هر رویدادی به نفع خود استفاده کنند. آنانی که به راستی به ملاعمر باور داشتند و ادامه‌دهنده راه او بودند، به این گروه کاری ندارند، چراکه داعش دنباله‌رو دین اسلام نیست و رهبران آن نیز دانش اسلامی ندارند و مورد احترام علمای اسلام واقع نمی‌شوند. تلفیق داعش و طالبان کار نادرستی است. اهداف ملاعمر هرگز فراتر از مرزهای افغانستان نمی‌رفت و همواره در محدوده اسلام اقدامات آن گروه را تعریف می‌کرد، درحالی‌که داعش برای فعالیت‌هایش هیچ حدومرز جغرافیایی، اخلاقی یا مذهبی قائل نیست.»[۷]
  • «فلسطین سرزمین من نیست و این مردم فلسطین هستند که باید بهترین راه را انتخاب کنند و این برعهده آنهاست راه‌حلی را برای رفع مسئله برگزینند.همواره گفته‌ام شما نمی‌توانید با یک دزد بنشینید و مذاکره کنید تا زمانی که او حاضر به پس‌دادن آنچه دزیده، نیست. این مهم است که خاطرنشان کنم تمام یهودیان صهیونیست نیستند و تمام صهیونیست‌ها یهودی نیستند. ما باید قادر به تفکیک میان آنان باشیم و باید بدانیم یهودیان اسرائیلی‌ای نیز وجود دارند که از آنچه به نام آنان توسط کنست (پارلمان) اسرائیل تصمیم گرفته می‌شود، نفرت دارند.»[۸]
  • «من آپارتمانی در مرکز لندن دارم اما یک زمین کشاورزی ۳۰ هکتاری نیز در اسکاتلند خریداری کرده‌ام که وقتم را پر می‌کند و همچنین در زمینه پرورش زنبور عسل و تولید عسل نیز فعالیت کرده‌ام.»[۹]

دربارهٔ دیگران[ویرایش]

  • «درک من این است که او هر کاری را که از حوزه اقتدار و اختیارش برآمد، برای جلوگیری از جنگ با آمریکا انجام داد و پیشنهاداتی را نیز دراین‌میان ارائه کرد.»[۱۰]
  • «تا آنجایی که می‌دانم، ملاعمر مردی بسیار فروتن بود. او بدون جاه و جلال و عظمت در راهی که انتخاب کرده بود، قدم گذاشت و مسیرش را ادامه داد. مدت‌ها پس از رفتن او هم افسانه‌اش زنده باقی خواهد ماند. یکی از نقاط قوت ملاعمر به نظاره‌نشستن، تجزیه‌وتحلیل‌کردن و باعجله قضاوت‌نکردن بود. درنتیجه، بر این مبنا، خیلی زود است که بخواهیم رهبر جدید طالبان را با او مقایسه کنیم اما جانشین او نیز با چالش‌های پیش‌روی وی برای فرماندهی مواجه خواهد بود.» [۱۱]

منابع[ویرایش]

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ