آنسیکلوپدی

از ویکی‌گفتاورد
دایرةالمعارف، به رغم همهٔ نقایصش، اثر پراهمیتی بود. زیرا هدفش تنها تدارک اطلاعات حقیقی برای خوانندگان و خدمت به آنها به عنوان یک کتاب مرجع مفید نبود. بلکه همچنان هدایت افکار و شکل دادن به آنها بود و الابته به همین سبب بود که انتشار آن، آت همه مخالفت برانگیخت. چه، این کتاب هم دشمن کلیسا بود و هم دشمن نظام سیاسی موجود. فردریک کاپلستون

آنسیکلوپدی (به فرانسوی: Encyclopédie ou dictionnaire raisonné des sciences des arts et des métiers) (فارسی: دایرةالمعارف یا فرهنگ سامانمند دانش، هنر و پیشه‌ها) نام دانشنامه‌ای عمومی است که در فرانسه بین سال‌های ۱۷۵۱ و ۱۷۷۲ منتشر شد. در سال‌های ۱۷۷۲، ۱۷۷۷ و ۱۷۸۰ نیز اضافات و ویرایش‌هایی از آن منتشر شد.

گفتاوردها دربارهٔ آن[ویرایش]

  • «گنجینهٔ بزرگ ادبی اندیشه‌ها و آرمان‌های روشنگری فرانسه دایرةالمعارف یا فرهنگ مستدل صنایع و حِرَف بود. دایرةالمعارف که ملهم از فکر ترجمهٔ فرانسوی کتاب دایرةالمعارف یا فرهنگ چمبرز بود به دست دیدرو و دالامبر طبع و نشر شد… این کتاب چنان‌که ویراستارانش به صراحت اعتراف می‌کردند، بسیار دور از حد مطلوب بود. مکقالات آن از جهت سطح و اعتبار بسیار متفاوت بود و ویراستاران آن در تنسیق مقالات نظارتی نداشتند. به عبارت دیگر نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که در این اثر آن ایجاز و آن تمرکز توجه بر اطلاعات حقیقی روشن و دقیق و آن نظام تنسیق و تربیتی را بیابیم که در دایرةالمعارف‌های امروزی می‌بینیم.»
  • «... دایرةالمعارف، به رغم همهٔ نقایصش، اثر پراهمیتی بود. زیرا هدفش تنها تدارک اطلاعات حقیقی برای خوانندگان و خدمت به آنها به عنوان یک کتاب مرجع مفید نبود. بلکه همچنان هدایت افکار و شکل دادن به آنها بود و الابته به همین سبب بود که انتشار آن، آت همه مخالفت برانگیخت. چه، این کتاب هم دشمن کلیسا بود و هم دشمن نظام سیاسی موجود.»
  • «با آنکه احتیاط بسیاری در نوشتن مقالات به کار می‌رفت، مع‌الوصف نگرش کلی همکاران آن کاملاً به چشم می‌خورد. دایرةالمعارف بیانیه جامعی بود شامل افکار آزاداندیشان و عقلی‌مذهبان؛ و اهمیت آن بیشتر در جنبهٔ اعتقادی آن بود تا در ارزش دائمی آن به عنوان یک دایرةالمعارف به معنی امروزی کلمه.»

منابع[ویرایش]

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
  1. به نقل از فردریک کاپلستون، تاریخ فلسفه، جلد ششم: از ولف تا کانت، ترجمهٔ اسماعیل سعادت و منوچهر بزرگمهر، انتشارات سروش، ۱۳۷۵، صص ۵۳–۵۴.
  2. کاپلستون، تاریخ فلسفه، جلد ششم، صفحهٔ ۵۴.
  3. کاپلستون، تاریخ فلسفه، جلد ششم، صفحهٔ ۵۴.