فردریک کاپلستون
ظاهر
فردریک چارلز کاپلستون (به انگلیسی: Frederick Copleston) (زاده ۱۰ آوریل ۱۹۰۷ -مرگ ۳ فوریه ۱۹۹۴) فیلسوف، تاریخنگار فلسفی و کشیش یسوعی اهل بریتانیا بود.
گفتاوردها
[ویرایش]- «بیمعنی و نارواست اگر معتقد باشیم که باید دربارهٔ فاتحان و ویرانگران بزرگ آگاهی داشته باشیم، اما از سازندگان و آفرینندگان بزرگ و کسانی که واقعاً به فرهنگ ما کمک کردهاند غافل بمانیم…»
- تاریخ فلسفه، جلد یکم: یونان تا روم[۱]
- «اگر فرض کنیم که تمام فلسفههای گذشته نه تنها مورد چون و چرا بودهاند (امری که بدیهی است) بلکه همچنین مردود بودهاند (که به هیچ وجه به همان معنی نیست)، باز هم این امر درست است که «خطاها همیشه آموزندهاند»، البته با این فرض که فلسفه یک علم ممکن است و فی حد ذاته روشنایی کاذبی نیست.»
- تاریخ فلسفه، جلد یکم: یونان تا روم[۲]
- «تاریخ فلسفه مسلماً گردآوری محض عقاید، یا نقل و حکایت مطالب جدا و مجزای فکر که هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشته باشد، نیست، تاریخ فلسفه، اگر فقط به عنوان فهرستی از عقاید گوناگون تلقی شود، و همهٔ این عقاید یکسان به عنوانِ با ارزش یا بیارزش ملاحظه شود، پس به صورت داستانی بیفایده، یا، اگر ترجیح میدهید، پژوهشی عالمانه درمیآید. استمرار و ارتباط، عمل و عکسالعمل، وضع و وضع متقابل وجود دارد، و هیچ فلسفهای نمیتواند واقعاً به طور کامل فهمیده شود، مگر آنکه در موقعیتهای تاریخیِ آن و در پرتوی ارتباطش با نظامهای دیگر فهمیده شود.»
- تاریخ فلسفه، جلد یکم: یونان تا روم[۳]
- «اینکه کسی بتواند در جریان تفکر فلسفی نمونههای موجهی از مثلث هگلیِ وضع (تز) و وضعِ مقابل (آنتی تز) و وضع مجامع (سنتز) بیابد درست است، لیکن کار یک مورخ علمی این نیست که طرح قبلیی اختیار کند و سپس امور و وقایع را با آن طرح تطبیق دهد.»
- تاریخ فلسفه، جلد یکم: یونان تا روم[۴]
- «تاریخ فلسفه نمایش جستجوی حقیقت از سوی انسان از طریق استدلال و برهان است.»
- تاریخ فلسفه، جلد یکم: یونان تا روم[۵]
منابع
[ویرایش]- ↑ به نقل از فردریک کاپلستون، تاریخ فلسفه، جلد یکم: یونان تا روم، ترجمهٔ سید جلالالدین مجتبوی، انتشارات سروش و علمی و فرهنگی، ۱۳۸۰، صفحهٔ ۷.
- ↑ کاپلستون، تاریخ فلسفه: یونان تا روم، صفحهٔ ۸.
- ↑ کاپلستون، تاریخ فلسفه: یونان تا روم، صفحهٔ ۱۰.
- ↑ کاپلستون، تاریخ فلسفه: یونان تا روم، صص ۱۰ و ۱۱.
- ↑ کاپلستون، تاریخ فلسفه: یونان تا روم، صفحهٔ ۱۲
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |