ابوبکر: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
[[رده:خلفای راشدین]] |
[[رده:خلفای راشدین]] |
||
[[رده:خلفا]] |
[[رده:خلفا]] |
||
[[رده:اسلام]] |
|||
[[رده:رهبران سیاسی|ابوبکر]] |
[[رده:رهبران سیاسی|ابوبکر]] |
||
[[رده:رهبران نظامی|ابوبکر]] |
[[رده:رهبران نظامی|ابوبکر]] |
||
[[رده:رهبران مذهبی|ابوبکر]] |
[[رده:رهبران مذهبی|ابوبکر]] |
||
[[رده:صحابه]] |
[[رده:صحابه]] |
||
[[رده:مسلمانان]] |
نسخهٔ ۱ اوت ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۳۸
ابوبکر (وفات به سال ۶۳۴ میلادی) نخستین خلیفه مسلمانان پس از وفات پیامبر و از نزدیک ترین صحابه او. او را همچنین با لقب «ابوبکر صدیق» میشناسند. در طول زندگی محمد، از وی به عنوان نزدیکترین دوست محمد یاد میشد.
گفتاورد
- «ای گروه انصار من سخن سفیهان و نابخردان شما را شنیدم و سزاوارترین کسی که باید به پیمان رسول خدا وفادار باشد شمایید. رسول خدا به سوی شما آمد و او را پناه دادید و یاری نمودید.»
- سخنان ابوبکر بعد از خطبه فدکیه
- «من هرگز بر مردی تقدم نمیجویم که خود شنیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم (در باره او) میفرمود: علی نزد من منزلتی را دارد که من آن منزلت را در پیشگاه پروردگارم دارم.» آگاه باشید که من کسی را که استحقاق ندارد کمک نمیکنم؛ نه با دست نه با زبان. سپس از منبر پایین آمد.
- اشاره به جایگاه علی
- «ای مردم همانامن اکنون حکمفرمای شما شدم، ولی نمیخواهم ازاین جهت که حکمفرما هستم خود را بهتراز شما بدانم، پس هرگاه درانجام امورتان خوب کارکردم، مرایاری کنید وهرگاه بدکارکردم، مرابه راه رست راهنمایی کنید، راستی امانت است (باید رعایت کرد) دروغ خیانت است (باید ازآن پرهیزکرد) هر ضعیف وناتوانی از شما نزد من قوی وتوانااست تاآنگاه که ان شاءالله حقش رااز ستمکار گرفته به او بازگردانم وبالعکس هر شخص قوی از شمانزد من ضعیف وناتوان خواهد بودتاآن که ان شاءالله حق ستمدیدگان راازاو بازستانم هر قومی که سستی نمایند و از جهاد در راه خدا دست بکشند، قطعاخداآنها را خوار وذلیل خواهد کرد. هرگاه فحشاء و معصیت در قومی شیوع یابد خداوند حتماآنهارا به بلای عام خود گرفتار خواهد ساخت. مرا فرمان برید مادام که خدا و رسول خدارا فرمان برم و هرگاه برخلاف حکم خدایا مخالف امر رسولش عمل نمایم، حق ندارم مرا فرمان برید.»
- اولین خطبهٔ ابوبکر، بعد از به خلافت رسیدن
- «مناجاتت با پروردگار برایت کافی است. او آنچه به تو وعده داده برآورده خواهد کرد و الله برای تو کافی است»
- خطاب به محمد بن عبدالله
- «اي مردم! هركس درميان شما كه محمد را ميپرستيد بداند كه محمد مرده است،و هركس از ميان شما كه الله را ميپرستيد پس بداند كه الله زنده است، براي او مرگي وجود ندارد.»
- سخنراني ابوبكر بعد از مرگ محمد،بخاري، جلد2،ف. مناقب ابوبكر : Dawat-ul-Amir
- «مطمئناً مرا با خود شيطاني است،(همچنان كه با من است) پس من كه خشمگين ميشوم از من دور ميشود.»
- در خطبه اي در زمان خلافتش؛كنزالاعمال،ج.3،ص.136؛طبراني:المعجم الاوسط
درباره او
تاریخ دانان، خاورشناسان و اسلام شناسان
- «پیغمبر رحلت کرده بود و دیگر رسولی نخواهد آمد. پیشوای امت و دولت اسلامی درگذشته بود و باید جانشینی برایش پیدا کرد. حلقهٔ درونی صحابه محمد(البته در غیاب علی که مشغول مراسم کفن و دفن پیغمبر بود)، در این وضع اضطراری، ابوبکر؛ یکی از نخستین و سرشناس ترین کسانی را که اسلام آورده بود، از مبان خود برگزید. به روایت تذکره نویسان ابوبکر به خود لقب خلیفة داد که حائز ابهامی مناسب بود ودر زبان عربی مفهوم جانشین و نیز نایب را تواماً القا میکند. لقب ابوبکر به روایتی خلیفة الرسول الله و به روایت دیگری خلیفة الله بود که دعوی دوم واجد معانی ضمنی معتددی است. در هر حال شخص ابوبکر و یا انتخاب کنندگان او در آن زمان چنین تصوراتی در سر نداشتند، ولی عمل بالبداههٔ آنان موجب پیدایش نهاد بزرگ خلافت شد؛ برترین مقام فرمانروایی جهان اسلام.»
- برنارد لوئیس، دربخش سوم کتاب «The Middle East:2000 years of history from the rise of christianity to the presant day
- «راستگویی و میانه روی ابوبکر، دین جدید (اسلام) را برقرار و تایید کرد. و مثالی را برای دعوت کردن به دین اسلام مزین کرد .»
- ادوارد گیبون در Decline and Fall of the Roman Empire
- «قضاوت ابوبکر سالم و بی طرف بود. صحبت کردن دلپذیر او، و رفتار خوش برخورد و مهربانانهٔ او، وی را در بین قریش و تمام مکیان محبوب و مطلوب قرار داده بود. ایمان ابوبکر بزرگترین تضمین خلوص و و بی ریایی محمد در صدر اسلام بود. در واقع، ایمان ابوبکر، احساسات محمد را -در سراسر زندگی محمد- پیراست.»
- ویلیام مویر در Life of Muhammad
- «از سال ۶۲۲ تا ۶۳۲ ابوبکر مشاور ارشد محمد بود. جز این نقشهای مهمی که وی ایفا کرد یکی حج گزاردن در مکه در سال ۶۳۱ و دیگری امامت (پیشنماز بودن) نماز در مکه، هنگام آخرین بیماری محمد .»
- ویلیام مونتگومری وات، در Encyclopedia Britannia, Vol. I, page 54, ۱۹۷۳
در قرآن
- «إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّـهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کَفَرُوا ثَانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّـهَ مَعَنَا ۖ فَأَنزَلَ اللَّـهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَأَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُوا السُّفْلَیٰ ۗ وَکَلِمَةُ اللَّـهِ هِیَ الْعُلْیَا ۗ وَاللَّـهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿۴۰﴾ سوره توبه»
- «اگر پیغمبر را یاری نکنید (خدا او را یاری میکند، همان گونه که قبلاً) خدا او را یاری کرد، بدان گاه که کافران او را (از مکّه) بیرون کردند، در حالی که (دو نفر بیشتر نبودند و) او دومین نفر بود (و ابوبکر همراهش و علی بجای پیغمبر خوابید تا جان پیغمبر در امان باشد و مهاجرت کند). هنگامی که آن دو در غار شدند (ابوبکر نگران شد که از سوی قریشیان گزندی رسد،) در این هنگام پیغمبر خطاب به همراهش گفت: غم مخور که خدا با ما است ( در این وقت بود که) خداوند آرامش خود را بهرهٔ او ساخت و او را با سپاهیانی (از فرشتگان در همان زمان و همچنین بعدها در جنگ بدر و حُنَین) یاری داد که شما آنان را نمیدیدید، و سرانجام سخن کافران را فروکشید (و شوکت و آئین آنان را از هم گسیخت) و سخن الهی پیوسته بالا بوده است (و نور توحید بر ظلمت کفر چیره شده است و مکتب آسمانی، مکتبهای زمینی را از میان برده است) و خدا باعزّت است (و هرکاری را میتواند بکند و) حکیم است (و کارها را بجا و از روی حکمت انجام میدهد)».
- آیه چهل توبه
- «وَسَیجَنَّبُهَا الْأَتْقَی الَّذِی یؤْتِی مَالَهُ یتَزَکَّی»
- و بزودی با تقواترین مردم از آن دور داشته میشود. همان کس (اشاره به ابوبکر) که مال خود را میبخشد تا پاک شود».
- لیل / ۱۸
- «لَقَدْ رَضِی اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یبَایعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ»
- «خداوند از مؤمنان- هنگامی که در زیر آن درخت با تو بیعت کردند (از جمله ابوبکر)- راضی و خشنود شد».
- فتح / ۱۸
شعر
- «که خورشید بعد از رسولان مه/نتابید بر کس ز بوبکر به.»
- فردوسی، شاهنامه، بخش «گفتار اندر ستایش پیغمبر»
- «ای یار غار سیّد و صدّیق و راهبر//مجموعه فضائل و گنجینه صفا.»
- «نخستین ابوبکر پیر مرید/عمر پنجه بر پیچ دیو مرید/خردمند عثمان شب زنده دار/چهارم علی شاه دلدل سوار. (بوستان/در نیایش خداوند/فی نعت سید المرسلین علیه الصلوة و السلام)»
- «ای یار غار سیّد و صدّیق و راهبر/مجموعه فضائل و گنجینه صفا/مردان قدم به صحبت یاران نهادهاند. لیکن نه همچنان که تو در کام اژدها.»
- سعدی بوستان سعدی، آغاز قصائد فارسی
- «دین حق را زابتدا زرسول /جز ابوبکر کس نکرد قول/هر چه پیغمبرش زحق گفته /کرده باور زصدق و پذرفته/جسم او همچو روح صافی بود /با همه کس به طبع وافی بود/مشرق آفتاب صدق، دلش اثر لطف ایزد آب و گلش/محرم راز حضرت نبوی /عاشق نور روی مصطفوی.»
- سنایی غزنوی، در طریق التحقیق، بخش«مدح امیرالمومنین ابوبکر»
- «ابوبکر آن که شد یارش، رفیق غار و غمخوارش / چو بلبل مست گلذارش، زشوقش واله و شیدا//زصدقشصدق درحیرت، بشرجسم ملک سیرت / همه جود و همه غیرت، که قرآن گویدش أتقی.»
- ناشناس
- «از عمر عالمی منوّر شد/همه آفاق پر زمنبر شد.»
- سنایی غزنوی