سفرنامهنویسی
ظاهر
نوع ادبی سفرنامهنویسی دربرگیرندهٔ ادبیات بُرونخانگی، کتابهای راهنما، طبیعتنگاری و خاطرات سفر میباشد.
گفتاوردها
[ویرایش]- «مسئلهٔ سفرنامهنویسی برمیگردد به کنجکاوی انسان نسبت به مسائل بشری. ارضاءکنجکاوی نیاز به تنوّع، به دیدن مناظر مختلف دارد که در سفر به دست میآید. ذهن میتواند از طریق سفر تغذیه شود. من همیشه این علاقه را داشتم.»
- «سفر، مشاهده است، آدم میبیند و آن چیزهایی که در نظرش یادداشتکردنی میآید، یادداشت میکند و آن چیزهایی که گفتنی است انتخاب میکند، بعد روی کاغذ میآورد. البتّه ارزش آن در این است که آدم بتواند نکات خاصّ را بیرون بیاورد که به نوعی ارزش شنیدن برای دیگران داشته باشد، وگرنه هر دیدنی، نوشتنی نیست. باید بتواند تا حدّی روح محل را جذب بکند که چه در آن هست، چه حالتی در آن دیده میشود. تفاوت گزارش ساده با سفرنامه در آن است که توانسته باشد تا حدّی روح محل را جذب کند.»
- محمدعلی اسلامی ندوشن[۱]
- «سفرنامه نوشتن دستکم برای نویسندهاش وقتی لطف و لذتی دارد که شخص به دعوت دولتی یا دانشگاهی به مسافرت رفته باشد و در آنجا طبق معمول نطقی، خطابهای، ایراد کرده باشد و چون باز آید تلافی شنوندگان را سر خوانندگان دربیاورد و دور از میدان، رجزخوانی کند که چنین گفتم و چنان کردم. کمترین فایدهاش اینکه حالت رضایتی در شخص و غروری در زن و بچهاش ایجاد میکند.»
منابع
[ویرایش]- ↑ «بر مرز دو فرهنگ - بخش اول». وبسایت دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، تابستان ۱۳۸۱.
- ↑ سعیدی سیرجانی، علیاکبر (1352). آشوب یادها. یغما، سال ، شماره9، ص 537.