پرویز ورجاوند

از ویکی‌گفتاورد

پرویز ورجاوند (۱۳۱۳ ش. / ۱۹۳۴ م. – ۱۳۸۶ ش. / ۲۰۰۷ م.) باستان‌شناس ایرانی، پژوهشگر، استاد دانشگاه و سیاستمدار.

گفتاوردها[ویرایش]

  • «مسئله عمده در تمام دنیا، حتی کشورهایی که دارای یک پیشینه گسترده و کهنی نظیر ایران نیستند، این رابطه وجود دارد که هر فعالیت عمرانی در مرحلهٔ آغازشدنش باید هماهنگ بشود با واحدهایی که کار پاسداری از میراث فرهنگی را برعهده دارند.»[۱]
  • «از نقطه نظر من و هر کسی که به مسئلهٔ میراث فرهنگی ایران توجه دارد یک امامزاده هم بشرطی که از آن بعد آثار اثری گرانقدر باشد قابلیت حفظ دارد و از آن بعد مربوط به جنبه‌های اعتقادی جامعه هم، اهمیت دارد که حرمت آن نگه داشته بشود. من خواستم بگویم که مشکل بزرگی که ما در کشور داریم عبارت از اینست که آن کسانی که تصمیم گیرنده هستند و تأمین اعتبار می‌کنند، اینها هنوز از یک شناخت و فرهنگ لازم در زمینهٔ ارج گذاردن بر میراثهای فرهنگی این سرزمین و جایگاه‌های باستانی این مملکت برخوردار نیستند و بنابراین، با توجه به یک چنین ذهنیت منفی ای که در این گروه وجود دارد ما همیشه شاهد این هستیم که در موارد مختلف و به گونه‌های مختلف لطمه‌های سنگینی به منابع و آثار باستانی و میراثهای فرهنگی ایران وارد آمده است.»[۲]
  • «مغرب‌زمینی‌ها سالها است بر آنند تا با توسل به شگردهای مختلف، موقعیت ممتاز خود را در جهان به عنوان یک حق مسلم توجیه کنند و پیشرفتهای کسب شده را یک پدیده و جریان طبیعی متکی بر نحوه اندیشه فرهنگی خود قلمداد کنند.»[۳]
  • «جناب آقای رئیس جمهور! در شرایط موجود پان ترکیست‌ها یک حرکت گسترده فرهنگی را ساماندهی کرده‌اند و نیاز بدان است که با یک عزم ملی، به مدد صاحبنظران، در چارچوب یک برنامه‌ریزی حساب شده، ولی خیلی سریع، با همان حربه به مقابله پرداخت و با یک برنامه درست در خنثی کردن توطئه‌ها توفیق یافت.»

دربارهٔ او[ویرایش]

  • «چرا عنوان «ایران‌دوست» را برای زنده‌یاد ورجاوند انتخاب کردم؟ از نظر من پرویز ورجاوند، منحصر به فرد بود. ایشان باقی‌ماندهٔ نسلی از ایران‌پژوهانِ ایران‌دوستِ سیاست‌مداری بودند که به مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی اشراف داشتند و از طرفی علاقهٔ عمیق او به ایران اهمیت ویژه‌ای داشت. متأسفانه این سه ویژگی در باستان‌شناسی امروز ما موجود نیست. ما نه ایران‌پژوهانمان به معنای واقعی ایران‌پژوه هستند و نه در بخش‌های دیگر شاهد این تبحر هستیم. تنها عده‌ای، ادعای ایران دوستی دارند.»
    • سخنرانی کامیار عبدی در مراسم «شب پرویز ورجاوند» عصر چهارشنبه ۷ مرداد ماه ۱۳۹۴[۵][۶]
عشق وطن با خون به‌رگ‌هایش روان بود      آن عشق ورجاوند و جاویدش از آن بود
گویی که این ایرانی بخرد از آغاز      با مهر میهن کرد چشم خویش را باز
ایران و ایران‌باوری شد عشق پرویز      عشقی بزرگ و آسمانی و دلاویز
هر جای ایران بهر او بهتر ز زر بود      زیرا که ایران مهد فرهنگ و هنر بود

شعر به یاد دکتر پرویز ورجاوند - سرودهٔ بانو توران شهریاری[۷]

  • «نکته این‌جاست که دو باستان‌شناس و ایران‌پژوه داشتیم که به طور جدی و رسمی در مورد ایران شرقی و ارتباطات ایران با شرق و آسیای مرکزی و شبه‌قارهٔ هند کار می‌کردند و قلم می‌زدند و به ترجمهٔ کتاب می‌پرداختند. این دو بزرگوار، پرویز ورجاوند و شهریار عدل بودند. کمی واقع‌گرایانه بنگریم. امروز متخصصی نداریم که بخواهد در مورد ایران و ارتباطات شرقی، پشت این تریبون حرفی براساس اسناد و مدارک بزند و نکته‌ای بیان کند. این را هم به فهرست وضعیت آشفتهٔ باستان‌شناسی ایران اضافه کنید!»
    • سخن‌رانی کامیار عبدی در مراسم «شب پرویز ورجاوند» عصر چهارشنبه ۷ مرداد ماه ۱۳۹۴[۸]
  • «ایرانِ ورجاوند، ایرانِ امروزی نیست؛ ایرانِ ورجاوند، فرای مرزهای سیاسیِ ایرانِ امروزی است. ایرانِ ورجاوند از فرارودان است تا میان‌رودان؛ از آبخاز است تا سرباز. ایرانِ ورجاوند شامل بلخ و بدخشان و باکو و بخارا و بامیان و کشمیر و پنجشیر و خُتن و خُجند و سیردریا و آمودریا و سُغد و سمرقند و سمنگان و… است. او نیک می‌دانست اگر چه مرزهای سیاسی، ما را از بستگان و خویشاوندانِ هم‌زبان و غیر هم‌زبانمان در ایران فرهنگی گسسته است اما همچنان پیوندهای فرهنگی بین ما برقرار است چرا که آب اگر صد پاره گردد باز با هم آشناست.»
    • سخنرانی شاهین آریامنش ر مراسم «شب پرویز ورجاوند» عصر چهارشنبه ۷ مرداد ماه ۱۳۹۴[۹]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ