پرش به محتوا

همسایه

از ویکی‌گفتاورد

همسایگان افرادی که در محله یک زندگی می‌کنند.

گفتاوردها

[ویرایش]
  • «پیش از آنکه به راه افتی بپرس که همراهت کیست، و پیش از گرفتنِ خانه ببین که با کدام همسایه خواهی زیست.»
  • « «آن چنان جبرئیل از حقوقِ همسایگان می‌گفت که گمان بردم از یکدیگر ارث می‌بردند».
  • «از بلاهای کمرشکن، همسایه‌ای است که اگر کار خوبی ببیند، نهانش سازد؛ و اگر بد کرداری بیند آن را فاش کند.»
  • «حق جل و علا [خدا] می‌بیند و می‌پوشد و همسایه نمی‌بیند و می‌خروشد».
    • سعدی ؛ گلستان، باب هشتم در آداب صحبت، بخش ۹۰