هادی سبزواری

از ویکی‌گفتاورد

مُلّا هادی بن مهدی سبزواری با تخلُّص اسرار و لقب‌های:شرفُ المُلک، حجّةُ الحق، شیخ الرئیس (۱۷۹۷، سبزوار - ۲۳ فوریه ۱۸۷۳، سبزوار) فقیه شیعه، فیلسوف، عارف، مدرس حوزوی، کشاورز، مؤلفِ رساله-حاشیه‌نویس، شاعر و منظومه‌سرای ایرانی بود. [۱]

گفتاوردها[ویرایش]

درس غم و عشق
آنچه در مدرسه، عمری است که اندوختی      به یکی عشوهٔ ساقی، همه بفروختی
در دبستان ازل، روز نخست، از استاد      به جز از درس غم و عشق، نیاموختی
نقشت ای سرو قباپوش، نشستی بر دل      دیدهٔ دل به دو کَون از همه گل دوختی
مستی و باده‌کشی‌ها که شدی پیشهٔ ما      شیوه‌هایی است که از چشم تو آموختیمی
آخر ای ابر گهربار! روا کی باشد      عالمی کام روا از تو و من سوختمی
تیره شد روز من اسرار چو شام دیجور      گرچه صد مشلعه هر دم ز دل افروختی[۱]

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. ششم. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۲۳۸. شابک ‎۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.