ندانمگرایی
ظاهر
ندانمگرایی، ندانمگویی، لاادریگری، یا مسلک لاادریه، دیدگاهی فلسفی است که دانستن درستی یا نادرستی برخی ادعاها بهطور ویژه ادعاهای مربوط به امور فراطبیعی مانند الهیات و زندگی پس از مرگ و وجود خدا و موجودات روحانی و یا حتی حقیقت نهایی را نامعلوم و یا با توجّه به شکل «ندانمگویی» در اساس ناممکن میداند.
گفتاوردها
[ویرایش]- «من نمیتوانم بدانم که خدایی هست یا نه، همانطور که شما هم نمیتوانید»[۱]
- «نمیدانم خدایی وجود دارد یا نه اما ممکن است روزی شواهدی برای وجودش بیابیم»[۱]
- «اگر من توانایی فهم عینی خدا را داشته باشم، دیگر معتقد نخواهم بود اما از آنجایی که نمیتوانم چنین کاری کنم، پس باید اعتقاد داشته باشم»[۲]
- «به عنوان یک فیلسوف، اگر بخواهم برای شنوندههای فلسفی محض سخن بگویم باید بگویم که خود را یک ندانمگرا توصیف میکنم چرا که فکر نمیکنم برهانی قاطع وجود داشته باشد که کسی بتواند اثبات کند که خدایی وجود ندارد.
از سوی دیگر اگر بخواهم بر فردی معمولی در خیابان اثری صحیح بگذارم فکر میکنم که باید بگویم من یک خداناباور هستم چرا که وقتی میگویم نمیتوانم اثبات کنم که خدایی وجود ندارد مجبورم که همچنین به همانسان بگویم که نمیتوانم اثبات کنم که خدایان هومری وجود ندارند»[۳][۴]
- برتراند راسل، من یک خداناباورم یا یک ندانم گرا؟
- «یک ندانم گرا فکر میکند که دانستن حقایقی در مورد خدا و زندگی بعدی آنگونه که مسیحیت و دیگر مذاهب به آنها میپردازند، غیر ممکن است. یا اگر غیر ممکن نیست، در حال حاضر غیر ممکن است»[۳][۴]
- برتراند راسل، ندانمگرا بودن چیست؟
- «بدترین لحظه برای کافر زمانی است که واقعاْ می خواهد سپاسگزاری کند ، امّا نمی داند از کی.»
- دانته گابریل روستی برگرفته از فرهنگ گفتههای طنز آمیز، رضی هیرمندی، ۵۰۴
منابع
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ Graham Oppy (4 September 2006). Arguing about Gods. Cambridge University Press, 15–. ISBN 978-1-139-45889-4.
- ↑ Kierkegaard, Søren. Philosophical Fragments. Ch. 3
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ Ken Ewell (27 August 2006). Traveling with Philosophes. iUniverse, 348–. ISBN 978-0-595-85361-8.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ Bertrand Russell (1997). Last Philosophical Testament: 1943–68. Psychology Press, 91–. ISBN 978-0-415-09409-2.