ناصر فکوهی
ظاهر
ناصر فکوهی(زادهٔ ۱۳۳۵ خورشیدی در تهران)، انسانشناس، نویسنده و مترجم ایرانی است.
گفتاوردها
[ویرایش]- «وقتی بهعنوان مثال ما در یک بافت غیرمتراکم مثل یک روستا زندگی میکنیم که فاصله خانهها با یکدیگر زیاد هستند، مسئلهای مثل صدا یا شکل ظاهری یک خانه نمیتواند آنقدر شدید باعث مزاحمت برای همسایگان شود درحالی که، در یک بافت شهری متراکم، همسایگان ممکن است دائماً به دلایل کوچک و کماهمیتی مثل سروصدا، شیوه زندگی روزمره، رفت و آمدها و ... از یکدیگر آزرده شوند مگر آنکه، با درونی کردن شیوه زندگی شهری دائماً به این امر توجه کنند که باید حق همسایگان خود را رعایت کرده و مزاحم آنها نشوند.»[۱]
- «کشور ما امروز در سالهای پر آشوب دهه ۱۳۲۰ نیست که طرفداران سومکا و تودهایها رودروروی یکدیگر قرار بگیرند: هر اندازه زودتر این توهمات را کنار بگذاریم و اندیشیدن به سیاستگذاری مدرن برای کشوری مدرن و رو به توسعه گستردهتر و در مبارزهای هرچه بزرگتر با فساد، خودنمایی و نوکیسگی در هر شکل از آنها را هدف بگیریم، به سود همه ما است.»[۲]
- «ما میتوانیم شهرهای خود و از جمله تهران را از لحاظ فرهنگی دارای هویت کنیم در حالی که امروز پایتخت ما جندان هویتی ندارد».ref>http://anthropology.ir/node/1865</ref>
- «تهران چند خصوصیت اساسی دارد که حتما باید در این بحث لحاظ شود؛ تهران پایتخت است و بنابراین گروهی از کارکردها و موقعیتها را دارد که شهرهای دیگر ندارند. امروز به معنایی در سیستم جهانی پایتخت هرگز نمیتواند خواب داشته باشد، چون باید به این سیستم جهانی وصل باشد».[۳]
- «تهران یک پایتخت بزرگ است. در همه کشورها پایتخت کلان شهر نیست حتی در کشورهای توسعه یافته داریم که پایتختهای کوچک دارند این کلان شهر بودن به عنوان یک ویژگی دیگر تهران به همره جمعیت چندین میلیونی آن باعث می شود که حتما زندگی شبانه در این شهر وجود داشته باشد. یک کلان شهر هیچگاه نمیتواند متوقف شود».[۴]
- «مشکل امنیت به خصوص برای خانمها به طور جدی وجود دارد و آنها به هیچ عنوان به مسئله امنیت اطمینان ندارند و احساس خطر میکنند و این مشکلی است که باید حل شود.»[۵]
- «باید یک سیستم با کیفیت و ایمن حمل و نقل عمومی داشته باشیم. یکی از کارهایی که تمام شهرهای بزرگ کردهاند این است که هیچ ساعتی از شبانه روز وجود ندارد که وسیله حمل و نقل عمومی نباشد و در این خصوص پاریس از تمام شهرهای اروپایی پیشرفتهتر است.»[۶]
- «پیاده حرکت کردن در تهران تقریبا به یک امر غیرممکن تبدیل شده است.هر اتوبانی که ساخته میشود شهر را قطع میکند و امکان راه رفتن در آن را از بین میبرد. هرچقدر هم که شهر سبز شود ، وقتی به دلیل شدت آلودگی هوا امکان رفتن به پارک نباشد چه فایدهای دارد.»[۷]
- «شهری که موتومریزه میشود دیگر نمیتواند محله محور شود. این دو در تضاد با یکدیگر هستند. اگر قصدمان زنده کردن محله است باید امکانات پیاده را در شهر زیاد کنیم.»[۸]
- «خود حضور مردم امنیت است، خلوت نبودن امنیت است و خطرناکترین حالت ممکن برای یک شهروند خیابان خالی و خلوت است و خطرناکتر از آن خیابانها تاریک است که مردم مجبور به عبور از آنها هستند.»
- «شب به خودی خود خطرناک نیست، دلیل ترس ذاتی انسان از شب به یکی از مهمترین حسهای ما یعنی بینایی برمیگردد که در تاریکی از کار میافتد. اما این حس زمانی معنا دارد که کسی باشد که ببیند، وقتی کسی وجود ندارد، روشنی فایدهای ندارد. در سیستمهای شهری پیشرفته مانع شکلگیری این فضاهای نگران کننده میشوند. چرا که این فضاها با وجود نور به خودی خود آسیبزا هستند و افراد را به سمت خلاف میکشاند.
منابع
[ویرایش]- ↑ http://www.farhangemrooz.com/news/16844/مسائل-شهرنشینی-و-انسان-شناسی-شهری
- ↑ http://www.sharghdaily.ir/News/67963/درسهای-آتن-برای-ما-
- ↑ http://anthropology.ir/node/20887
- ↑ http://anthropology.ir/node/20887
- ↑ http://anthropology.ir/node/20887
- ↑ http://anthropology.ir/node/20887
- ↑ http://anthropology.ir/node/20887
- ↑ http://anthropology.ir/node/20887