مهرگان یا جشن مهر یکی از مراسم و جشنهای ایران است که با اعتدال پائیزی پیوند داشته و در روزهای آغازین فصل پاییز برگزار میشود.
| مهرگان آمد جشن ملک افریدونا | |
آن کجا گاو به پرورش بر مایونا |
| نوروز به از مهرگان اگرچه | |
هر دو ز مانند اعتدالی |
| مهرگان آمد گرفته فالش از نیکی مثال | |
نیکروز و نیکجشن و نیکوخت و نیکفال |
| گرنه افریدون فری بر بیوراسبی، چیره شد | |
مهرگان جشن از چه رو در هر کران آراستند |
| با مهرگان چو نیک فتاد اتفاق عید | |
خون ریز و برگ ریز پدید آمد از میان |
| آدینه و مهرگان و ماه نو | |
بادند خجسته هر سه بر خسرو |
| فردا که بر من و تو وزد بادِ مهرگان | |
آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست |
| عشق را پیر و جوان یکسان بود | |
نزد او سود و زیان یکسان بود |
| هم ز یکرنگی جهان عشق را | |
نو بهار و مهرگان یکسان بود |
| تف تموز دارد در سینه حاسدت | |
وز آه سرد هر نفسش باد مهرگان |
| فریدون فرخ به گرز نبرد | |
ز ضحاک تازی برآورد گرد |
| چو در برج شاهین شد از خوشه مهر | |
نشست او به شاهی سر ماه مهر |
| ذکر تو به باغ خاطر من | |
شاخی است که مهرگان ندیدهاست |
| این مدحت تازه بر در تو | |
مشکی است که پرنیان ندیدهاست |
| به لاله نرگس مخمور گفت وخت سحر | |
که هرکه درصف باغ است صاحب هنریست |
| بنفشه مژده نوروز میدهد ما را | |
شکوفه را ز خزان وز مهرگان خبریست |