مسیح بازمصلوب
ظاهر
مسیح باز مصلوب رمانی از نیکوس کازانتزاکیس
گفتاوردها
[ویرایش]- «وظیفه کاسب دزدیدن است و وظیفه مرد روحانی ندزدیدن.»
- «خدایا من مرگ را هزار بار بر این ترجیح میدهم که در چشم مردم خوار و خفیف شوم.»
- «- آه مانولیوس، چگونه این معجزه اتفاق افتاد؟ مانولیوس لبخندی زد و گفت: - همانطور که معجزههای دیگر اتفاق میافتند. یعنی کاملاً ساده و آرام و بیآنکه انتظارش را داشته باشیم.»
- «من مرد فلکزدهای هستم. خدا ضربت خود را از روبهرو به من زده است ولی من نمیتوانم، بلی، نمیتوانم پشیمانی حاصل کنم… من هیچکس را نمیتوانم ببخشم، هیچکس را!»
- «مرد بودن یعنی اینکه آدم رنج بکشد و ظلم ببیند و بیآنکه از پا درآید مبارزه کند.»
- «حلیم بودن مثل گوسفند خصلت نیکی است ولی وقتی گرگها احاطهمان کردند، در آن صورت شیر بودن ترجیح دارد.»
- «اگر قلب آدمی از عشق یا خشم لبریز نشود، تو این را بدان که هیچ کاری در این جهان صورت نمیگیرد.»
جستارهای وابسته
[ویرایش]پیوند به بیرون
[ویرایش]این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |