رکنالدین مسعود بن علی کاشانی متخلص به مسیح/مسیحی ، همچنین مشهور به حکیم رکنا (؟ -۱۶۵۶م) پزشک و شاعر ایرانی دورهٔ صفوی و از شاعران دربار مغولان هند در سدهٔ یازدهم هجری/هفدهم میلادی بود.
ای خواجه که رخ چو بدر آراستهای
تا درنگری چو ماه نوکاستهای
امروز بکش باده که فردا چون گرد
از دامن روزگار برخاستهای
من باده ز کوی میفروش آوردم
مغز سر عقل را بجوش آوردم
تا بیتو خار و خس بسوزم خود را
خود رفتم و خار و خس بدوش آوردم
آنانکه ز یکدگر جگرریشترند
قومی پستر قبیلهای پیشترند
در غربت مرگ بیم تنهایی نیست
یاران عزیز آن طرف بیشترند
روزی که مرا زین ده ویرانه برند
تابوت مرا عاقل و دیوان برند
این نقل مکانیست که بیماران را
زین خانهٔ بدشگون بدان خانه برند
سرپنجه زبون شد و دلیری هم رفت
روباهی ما زود چو شیری هم رفت
ایام شباب عطسهای بود و گذشت
خمیازهٔ عمر بود، پیری هم رفت[ ۱]