محسن فیض کاشانی

از ویکی‌گفتاورد

مُلّا محمّدمحسن فیض کاشانی (۱۵ سپتامبر ۱۵۹۸، کاشان - ۲۱ مه ۱۶۸۰، کاشان) فقیه و محدّث شیعه، فیسلوف، متکلّم، مفسّر، مؤلف و شاعر ایرانی بود. [۱]

گفتاوردها[ویرایش]

آنکه مست جانان نیست عارف ار بود عام است      هرکه نیستش ذوقی شعله‌ گر بود خام است
هرزه گردد اسکندر در میان تاریکی      آب زندگی باده است چشمهٔ خضر جام است[۱]
* * *
خوش آنکه مدعای من از وی شود روا      لیکن به شرط آنکه بودمدعای دوست[۱]
* * *
دردی کشان ز هم چو بپاشد وجود من      در گردن شما که ز خاکم سبو کنید[۱]
* * *
از آن ز صحبت یاران کشیده دامانم      که صحبت دگری می‌کشد گریبانم[۱]
* * *
در عهد صبی کرده جهالت پستت      ایام شباب کرده غفلت مستت
چون پیر شدی رفت نشاط از دستت      کی صید کند ماهی دولت شستت[۱]
* * *
ای آنکه گمان کنی که داری همه چیز      اینک روی از جهان گذاری همه چیز
یابی باقی اگر ز فانی گذری      داری همه چیز اگر نداری همه چیز[۱]
* * *
با من بودی منت نمی‌دانستم      یا من بودی منت نمی‌دانستم
چون من شدم از میان ترا دانستم      تا من بودی منت نمی‌دانستم[۱]
* * *

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ ۱٫۷ هدایت، رضاقلی‌خان. «فیض کاشانی قدس سره». نصرت‌الله فروهر. در ریاض العارفین. به کوشش سید رضی واحدی و سهراب زارع. تهران: انتشارات امیرکبیر، سال ۲۰۰۹م. ص ۲۸۴. شابک ‎۹۷۸-۹۶۴-۰۰-۱۲۳۳-۸.