پرش به محتوا

محرم زینال‌زاده

از ویکی‌گفتاورد

محرّم زینال‌زاده (۲۲ مارس ۱۹۵۱) (۱ فروردین ۱۳۳۰) کارگردان و بازیگر ایرانی است. زادهٔ خوی، دانش‌آموختهٔ دورهٔ انستیتوی هنر تهران؛ از سال ۱۹۸۴م/ ۱۳۶۳ش به تئائر، از ۱۹۸۵م/ ۱۳۶۴ش به سینما و از ۱۹۹۶م/ ۱۳۷۵ش به تلویزیون درآمد.[۱]

گفتاوردها

[ویرایش]
  • وقتی پا به حریم سینما می‌گذاری، باید با تمام توان، جان و روح به آن پا گذاشت.
  • ذات هنر، قربانی کردن است. هنرمند باید جان بدهد و قربانی شود تا بتواند رشد کند و در این رشد، به کمال برسد.
  • انتهای هنر نامیرایی است. هنرمند وقتی از خاطره‌ها می‌رود مرگش اعلام شده‌است. وقتی حضور دارد مرگی هست؟ هنرمند با نام یاد و خاطراتش می‌ماند؛ بنابراین وقتی هنرمند یک اثر هنری را خلق می‌کند و مثل این دوستمان عکس می‌گیرد به آفرینشی دست می‌زند که ارضایش بکند. تا وقتی که لذت نبرد، از کار دست نمی‌کشد. وقتی به کامیابی می‌رسد مطلوبش نیست بلکه به درصدها راضی می‌شود.
  • در این خلوتگاه جسم و روح که پناه می‌آوریم بخشی از آن به همان آفرینش‌ها برمی‌گردد. در واقع هنرمند وقتی در تنهایی خود زمزمه می‌کند در این زمزمه‌ها آواز آفرینش را می‌خواند.
  • در واقع هنرمند در مقام غواصی است که به دل اقیانوس شیرجه می‌زند تا برود ته اقیانوس و آن مروارید یا صدف را از دل دریا بیرون بکشد. با جان خودش هم بازی می‌کند.
  • سینما زبان دنیاست نه زبان مقطعی یک جامعه کوچک بسته. ما با زبان سینما می‌توانیم در دنیا سفر کنیم و با مردم جهان حرف بزنیم.»
  • جامعهٔ عطشناک ما گمشده‌های زیادی دارد… مثلاً شادی. خنده چیست؟ اگر انبساط خاطر است، اگر نوعی رهایی است که ما آن را گم کرده‌ایم. نداریمش.
  • ترک خوبی هستم و گاهی لهجه داشتن برای من حسن بزرگی بوده‌است.
  • می‌گویند آنهایی که لهجه‌شان از بین می‌رود شخصیتشان هم از بین می‌رود.
    • ۲۳ ژوئن ۲۰۱۳ / ۲ تیر ۱۳۹۲، مصاحبه با روزنامهٔ «جام‌جم»[۲]

منابع

[ویرایش]
  1. امید، جمال. فرهنگ سینمای ایران. تهران: نگاه، ۱۳۷۷ش-۱۹۹۸م. ۲۲۲. شابک ‎۹۶۴۶۱۷۴۸۹۲. 
  2. «خوشبختانه لهجه دارم!». روزنامهٔ جام‌جم. ۲ تیر ۱۳۹۲. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی در ۲۶ آوریل ۲۰۲۲. 

پیوند به بیرون

[ویرایش]
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ