قصه پریا
ظاهر
قصه پریا فیلم ایرانی به کارگردانی فریدون جیرانی، نویسندگی رحمان سیفیآزاد و لیلا لاریجانی و تهیهکنندگی مرتضی شایسته محصول سال ۱۳۸۹ است.
گفتگوها
[ویرایش]- سروین: میخوام برم دیگه نمیتونم باهات زندگی کنم
- سیاوش: من تازه شدم مثه تو، تو اینجوری بودی که من انتخابت کردم بیمعرفت حالا که بهت احتیاج دارم سیاوش (مصطفی زمانی):میخوای تنهام بذاری؟
- سروین: انقد خودم خراب و داغونم که به هرکی تکیه میکنم اونم خراب میشه روزی هزار بار میگم اگه من نبودم سیاوش اینجوری نمیشد
- سیاوش: آره اگه تو نبودی سیاوش هیچیش نبود، بابا من زندگیمو به خاطر تو باختم
- سروین: اگه بمونم بیشتر میبازی!
- سیاوش: به خدا سروین به خدا تو فقط مهمی، بمون، التماست میکنم سروین تورو خدا
- سروین: با موندنم که نتونستم کاری کنم شاید برم یه چیزایی درست شه، یکی بیاد بهت سر بزنه، یکی بیاد ببینتت…
- سیاوش: به خدا کسی دیگه سراغم نمیاد، هیشکی نمیخواد کمکم کنه، هیشکی تو فکرم نیس اگه تو بری کسی به دادم نمیرسه سروین، غلط کردم، گوه خوردم
- سیاوش: دلم گرفته، دیگه حوصلهٔ صدا کردن زندگیمو ندارم، ای کاش یکی بود از اینجا به بعد زندگیمو … تنهام، خیلی تنهام…
- حدیث: همش فک کردی تنهایی، فک کردی هیچکس نیست، حتّی سروین، امّا من بودم تو منو ندیدی، منو یادت رفت، هنوزم هستم، حتّی اگه دیر باشه…