پرش به محتوا

عبدالکریم سودایی

از ویکی‌گفتاورد

شیخ ملّا عبدالکریم بن عبدالرزّاق سودایی با لقب و شهرت ادیب الشریعه (۱۸۶۴، دستگرد خیار اصفهان - ۱۹۳۲، دستگرد خیار اصفهان) فقیه شیعه، ادیب، مؤلف و شاعر ایرانی بود.[۱]

گفتاوردها

[ویرایش]
پای‌بند تعلّق
چو از هوای برستم، کنون خدای‌پرستم      کنون خدای‌پرستم چو از هوای پرستم
چو پای‌بند تعلق شدم اسیر بندم من      امیر کشور آزادی‌ام چو بند گسستم
گر ز دست کسان خست دل ز دست که نالم؟      که خود به هرزه قلوب کسان شکستم و خستم
شود سؤال ز سودائی از به شام آید این      که‌ای تو، بانگ زند حق‌پرست صبح الستم[۱]
عُحب و ریا
کیست که آگهی دهد عابد لوح ساده را      نیست ره اینکه می‌روی یاوه مساز جاده را
عُجب و ریا به کیش ما کفر بود نه بندگی      قول ادیب را شنو ترک کن این اراده را
اشک ریای زاهدان ریخت به خانه خدا      قحبه به مسجد آورد طفل حرام‌زاده را[۱]
جور فلک
تا کی از جور فلک سودائی      در تخاشی و تظلم باشی
خورده انصاف که در نیل مرام      کیست اول که تو دم باشی[۱]

منابع

[ویرایش]
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. دهم. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۱۱۲. شابک ‎۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.