روایت‌های ناتمام
روایت‌های ناتمام فیلم ایرانی به کارگردانی و نویسندگی پوریا آذربایجانی و ساختهٔ سال ۱۳۸۵ است.
گفتگوها
[ویرایش]- زن (هنگامه قاضیانی): شما مادر و خواهر داری؟ … عرض کردم شما مادر و خواهر داری؟
- جوان بسیجی (حسین سلیمانی): خواهر مادر من الان خونه خوابیدن خانم.
- زن: چند سالته؟
- جوان: شما فکر کن بیست سال.
- زن: به هر حال اونقدر هست که خیلی چیزا رو بدونی، واقعیتا رو ببینی… اگه بابات مادرتو از خونه پرت کنه بیرون، مادرت چی کار می کنه؟
- جوان با بغض: خانم پدر من شهید شدن. اگرم زنده بود همچین کاری نمی‌کرد.
- زن: اصلاً پدر شما به کنار… اگه یه نامردی بلا نسبت پدر شما، مادرتونو انداخت بیرون چی؟
- جوان: خب خانم می‌رفتید خونه آشنا، خونه فامیل…
- زن: فامیلای من اونایی که تو تهرونن، همه فامیل شوهرن… همه هم لنگه خودشن… دوستامم که شاهکارن!
- جوان: خب می‌رفتید هتل.
- زن: کوچولویی دیگه! یه زنه تنها بدون اجازه شوهر پاشه بره هتل بگه چی؟ اونم بدون شناسنامه. باباجون… می گم شوهرم منو انداخته بیرون… شانس آوردم سوئیچ ماشین تو جیب پالتوم بود.
پیوند به بیرون
[ویرایش]
 این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکی‌گفتاورد کمک کنید. |