روابط ایالات متحده آمریکا و ایران

از ویکی‌گفتاورد

گفتاوردها دربارهٔ روابط ایالات متحده آمریکا و ایران.

گفتاوردها[ویرایش]

  • «اگر به سالهای آخر دهه 40 و 50 نگاه کنید، آمریکا کشوری بود که در آن روزها به ایران کمک می‌کرد. در آن روزها ما با کمونیزم می‌جنگیدیم و توانستیم از چنگال روسیۀ شوروی، کشوری که می‌خواست ایران به‌صورت یک کشور تقسیم‌شده مانند ویتنام یا کره درآید، خلاص شویم. از سال 1953 که ما کم‌و‌بیش توانستیم از کمونیزم خلاص شویم و کشورمان را بسازیم، مناسبات نزدیک، نزدیک‌تر و نزدیکتر شد. ما چه از دید شخصی و چه کشورمان، توجه به این نداشتیم که رئیس جمهوری به کدام حزب وابسته است. ما به انان به‌عنوان نماینده ایالات متحده آمریکا نگاه می‌کردیم، برای آنان احترام قائل بودیم و روابط خیلی گرمی داشتیم. هیچوقت سوءتفاهم و دشواری بین ما و روسای جمهوری که افتخار همکاری با آنان را داشتم وجود نداشت. مناسبات ما با بعضی از آنان نزدیکتر و گرمتر بود. برای اینکه انان شاه را می‌شناختند.»
  • «کسی مرگ بر آمریکا را به ملت ایران یاد نداد، مرگ بر آمریکا از اعماق جان یکایک مردم برآمد.»
  • «آمریکا و همدستانش می‌گویند «حقوق بشر»، و منافع غرب را اراده می‌کنند؛ می‌گویند «دموکراسی»، و دخالت نظامی در کشورها را به جای آن می‌نشانند؛ می‌گویند «مبارزه با تروریسم»، و مردم بی‌دفاع روستاها و شهرها را آماج بمبها و سلاحهای خود می‌سازند.»
  • «طنز تلخ روزگار ما آن است که دولت آمریکا که دارندهٔ بیشترین و مرگبارترین سلاحهای هسته‌ای و دیگر سلاحهای کشتار جمعی و تنها مرتکبِ به‌کارگیری آن است، امروز می‌خواهد پرچم مخالفت با اشاعهٔ هسته‌ای را به دوش بگیرد!»
  • «در نگاه آمریکا و همدستانش، بشریت به شهروندان درجهٔ یک و دو و سه تقسیم می‌شوند. جان انسان در آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین ارزان، و در آمریکا و غرب اروپا گران‌قیمت‌گذاری می‌شود»
  • «مربی ما آمریکا نیست، مربی ما انگلیس نیست، مربی ما اسرائیل نیست، مربی ما خداست.»
  • «سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیاست. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره می‌کنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است.»
  • «میان ایران و آمریکا باید کانال خصوصی برای مذاکره وجود داشته باشد. به کانال‌هایی نیاز داریم که به مذاکره دوجانبه منتهی شود. آنهایی که نگران هر تغییر مثبتی در این رابطه هستند به‌طور مکرر از ادامه سیاست‌های قدیمی می‌گویند چرا که تغییر مثبت از نظر آنها به معنی ضرر است.»
  • «به این واقعیت هم باید توجه کرد که بزرگ‌ترین جامعه ایرانیان خارج از کشور در ایالات‌متحده وجود دارد و بسیاری از آحاد و افراد این جامعه، در سطوح مختلف علمی، فنی، سیاسی و اجتماعی صاحب‌نظر و تأثیرگذار هستند. بسیاری از آنان مشتاق رابطه مستقیم با ایران و عرضه خدمات و تخصص‌های خویش به هموطنان هستند.»
  • «ایران جایی است که وقتی انقلاب شد، آن زنجیره‌ای که از غرب تا شرق دور شوروی کشیده بودند و شوروی از همه‌جا محاصره بود، شکست؛ یعنی با انقلاب ایران، دندانه‌های اصلی آن زنجیر شکست. شوروی می‌توانست از طریق ایران وارد آب‌های آزاد و گرم در جنوب شود و کار کند. به نظرم اهمیت ایران، هم از لحاظ جغرافیایی هم از لحاظ معادن، هم موقعیت خاص و خیلی چیزهای دیگر برای آنها روشن است و باید ایران را در سیاست‌ها در نظر بگیرند و نمی‌توان نادیده گرفت.»

منابع[ویرایش]